میخواهم چند کلمه ای در مورد موضع میانجیگرانه رفقا مهرنوش موسوی و رحمت فاتحی، در برخوردشان به رویداد دیروز اردوگاه زرگویزیله در اطراف سلیمانیه کردستان عراق مطرح کنم . اینمورد برخورد نمونه تیپیکی است که خط وسط و میانجیگر چه در سازمانهای ناسیونالیست و چه افراد و محافل بیرون دنبال می کنند.
بدنبال برخورد مسلحانه دیروز دو شاخه سازمان زحمتکشانی ها در زرگویزیله، که متاسفانه به کشته شدن دو جوان و زخمی شدن سه نفر دیگر منجر گردید، ابتدا مهرنوش موسوی و در تأیید آن رحمت فاتحی، بجای برخورد درست و سنجیده به کنه قضیه، در نقد- مخالفت با نوشته یک پاراگرافی رفیق رحمان حسین زاده که به درست تاکید مجددی بود بر معرفی سازمان زحمتکشان به عنوان یک دارودسته فالانژ ناسیونالیست و نه جریان سیاسی در اپوزیسیون و براین اساس درخواست از افراد مسلح آنها که در جنگ افروزی سران فاسد این دو طرف شرکت نکنند و صفوف این جریان ناسالم را ترک کنند، خود به دنباله رو کمپین میانجیگران خواستار آتش بس تبدیل شدند. نامسئولانه اصل و مبانی وقوع درگیری را لوث و مغشوش میکنند. این رفقا، با وجود شناخت کامل شان از شکل گیری این نیروی فالانژیستی، باز در عقب کاروان کدخدامنشان راه افتادند و آب به آسیاب این خط دست راستی میریزند.
درست است کمی سن ها بالا رفته ولی تک تک ما هنوز پروسه چگونگی ایجاد این نیروی فالانژیستی بنام سازمان زحمتکشان را فراموش نکردیم و عملکرد نادرست و ضد کمونیستی و ضد انسانی تاکنونی شان همواره اذهان خیلی ها را نسبت به خود آپدیت و فعال نگهداشته است. معلوم نیست کدام محاسبات سیاسی موجب میشود که شما این تاریخ را لاک بگیرید و تلویحا شاخه های یک باند تروریستی را “جریان سیاسی” جا بزنید و سپس موضع کدخدامنشی را اصل سیاست کمونیستی و برخورد سیاسی بنامید! سوال اینست چرا این نیروی ضد جامعه را برسمیت میشناسید و خواست هایتان را جلویشان می گذارید؟ چه منفعتی دارید که باند مهتدی ایلخانی کعبی را به اصول دمکراتیک و مناسبات سیاسی مجاب کنید؟ مگر ندیدید که با نقشه رفتند دوستان خودشان را به گلوله بستند و کشتند؟ شماها کجای دنیا قرار دارید؟
مگر اطلاع ندارید که قبل از شما، نیروی آسایش اتحادیه مینهی، بمنظور “آرام کردن” اوضاع در آنجا مستقر شده و “آتش بس” مورد علاقه تان را برقرار کرده است. میگویند عمر ایلخانی و نیروهای درگیر در آنجا را خلع سلاح کرده و با خود به شهر برده است؟! مگر شما اطلاع ندارید عبداله حسن زاده و ابراهیم علیزاده از طرف حزب دمکرات و «کومله»، با الهام از اتحادیه میهنی، وارد کارزار کدخدا منشی شده اند و توافقات را هم اعلام کردند؟ شما پس از این ماجراها، با الهام از کدام سیاست اینکار را می کنید و تازه سخن درست رفیق رحمان حسین زاده را رد می کنید؟! با این پیام کدخدامنشانه میخواهید چه پیامی به خانواده جانباختگان و کارگر و مردم زحمتکش کردستان و ایران بدهید؟ آیا عملکرد ۲۳ سال اخیر سازمان زحمتکشان شما را متوجه نکرد که، این نیروی مسلح، بلحاظ سیاسی هیچ ضبط و ربطی به منافع کارگر و مردم زحمتکش کردستان ندارد؟ آیا متوجه نیستید که این نیرو تا حال بخاطر اعمال و کردارشان بارها سرزنش شده ولی دخالت میانجیگر و سرزنش کننده از نظر آنها پشیزی ارزش نداشته است؟
با توجه به همه اینها، شما با علم به کدام سیاست و نگرش خود را ته صف کدخدامنشان ها قرار میدهید و خود را به نیروی ذخیره آنها تبدیل میکنید؟ یک واقعیت میتواند منشا این سیاست شما باشد و آن اینکه این باند را کومله بدانید. کاری که رفیق مهرنوش با امضای طومار خواستار آتش بس تعدادی از فعالین ناسیونالیست کرده است. اگر چنین تصوری دارید که دیگر حرفی برای گفتن نمی ماند. این دیگر عذر بدتر از گناه است که یک باند را بجای کومه له فرض کرد، با یک چرخش قلم بعنوان جریان سیاسی برسمیت شناخت و کمی ژست سیاستمدار و سازمان ملل گرفت. این هرچه باشد به کمونیسم ربطی ندارد.