بحران انرژی در ایران، بحران جمهوری اسلامی
سعید یگانه
در حالی که ایران بعد از روسیه، دومین منبع بزرگ گازطبیعی را در جهان در اختیار دارد، با بحران انرژی روبروست و ناچار است برای تامین سوخت نیروگاههای خود که عمدتا به گازوابسته اند، برق منازل و تولید صنایع را جیره بندی ویاساعاتی در روز با قطع برق روبرو شوند.
بحران انرژی در ایران جدید نیست، اما در ایران انرژی نیزهمانند سایربحرانها که گریبان جمهوری اسلامی را گرفته تشدید و لاینحل مانده است. جمهوری اسلامی مقطعی با جیره بندی و قطع برق وسهمیه بندی در صنایع بحران را کاهش می دهد، اما دوباره سر بلند می کند. بخش زیادی از نیروگاههای برق یا به دلیل فرسودگی ونا توان در بروز کردن تکنیک نیروگاهها و یا به دلیل مشکل در تامین سوخت نیروگاهها که عمدتا به صنعت گاز وابسته اند تعطیل شده اند. همزمان استفاده از مازوت برای سوخت نیروگاهها، باعث تولید مواد سمی غلیظ، تشدید آلودگی هوا وبیماری های متعدد تنفسی وغیره شده، معضلی، که مردم سالهاست به دلیل آلودگی هوای ناشی از مصرف این سوخت و ماشینهای فرسوده و تولید گاز سمی رنج می برند وبه انواع مریضی دچار می شوند. در آماری که از طرف وزارت بهداشت جمهوری اسلامی بیرون آمده، سالانه حدود ۵۰ هزار نفر در کلان شهرها بخصوص در تهران به دلیل آلودگی هوا جان خود را از دست می دهند و این پدیده ۱۲ میلیارد دلار خسارت اقتصادی به کشور وارد می کند. این ارقام نشاندهنده یک بحران چند بعدی است که سلامت عمومی، اقتصاد بیمارو ناکارآمد ایران ومحیط زیست را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.
کارشناسان انرژی علت بحران انرژی را در ایران این طوربیان می کنند که، دولتها بطور معمول منابع متنوعی ازانرژی دارند، اما درجمهوری اسلامی بعد از انقلاب در ایران تمام برنامه هایی که به متنوع کردن سبد انرژی اختصاص دارد فراموش کرده و حکومت تمام تمرکزخود را بر سوخت گاز برای تولید انرژی متمرکزکرده است وبه این دلیل امروز با بحران انرژی روبرو است، آنهم کشوری که دومین ذخیره گازطبیعی در جهان بعد از روسیه را در اختیار دارد.
اگرفرض را بر درستی نظر کارشناسان انرژی را بگذاریم، دلیل بحران انرژی درایران تنها به این مربوط نیست. جمهوری اسلامی با بحرانهای متعددی از جمله انرژی روبرو است و همه آنان در حال تشدید وبه هم وابسته اند. بحران اقتصادی که جمهوری اسلامی سخت با آن درگیراست، خروجی آن تورم و گرانی سرسام آور است که زندگی اکثریت مردم کارگر و زحمتکش وتهیدستان جامعه را فلج کرده است. در چنین شرایطی که مردم با فقرو فلاکت دست و پنجه نرم می کنند، برق را سی درصد گران کرده اند. قطع و سهمیه بندی برق کسب و کارمردم را تاحت تاثیر قرارداده است.
یعنی ازهر نگاهی به وضعیت جامعه ایران، بحران اقتصادی، کمبود انرژی، تورم و گرانی که همه اینها عواقب اجتماعی مضری به حال مردم دارد، جمهوری اسلامی بانی و مقصراصلی این وضعیت است. تحریمها نیزکه باعث کمبود وعوارض اقتصادی دارد، مستقیم زندگی مردم را تحت فشار قرارمی دهد، دلیل آن اساسا، سیاستها وتنش هایی است که جمهوری اسلامی با رقبای خود از جمله غرب و اسرائیل ایجاد کرده و دودش تماما به چشم مردم می رود، بازارسیاه ایجاد می شود وخیلی از سرمایه داران وپول داران که بخشا از خود رژیم هستند ازشرایط تحریم سود می برند.
برخی از مسئولین دولتی در توجیه این شرایط بحرانی، بحران انرژی را ناشی از “استخراج بی رویه رمزارز” می دانند. این توجیهی بیش نیست، تازه استخراج رمزارزبیشترکار خود دولت برای تامین کسری بودجه از این طریق است. ادعای سران دولت در شرایطی است که محمد اله داد معاون شرکت توانیرپیش از این مدعی شده که حدود دو هزار مگاوات از برق ایران از سوی ماینرهای غیر مجازرمزارز سرقت می شود، در حالی که گفته می شود که کسری برق تنها در تابستان امسال حدود بیست هزار مگاوات بوده است. بنابراین اگر حتی ادعای مصرف دو هزار مگاواتی ماینرهای رمزار درست باشد، بازنمی توان بخش بزرگی از کمبود انرژی برق را به استخراج رمزارز نسبت داد. بر همین اساس کارشناسان انرژی، اثرگذاری استخراج رمزارزبر کمبود برق را فرضیه ای انحرافی و ریشه بحران را درمشکلات کلان مدیریت انرژی می دانند. رضا قربانی نایب رئیس کمیسیون تحول اتاق بازرگانی تهران “که از خودشان است”گفته، در حال حاضر هیچ مزرعه استخراج رمزارز قانونی در کشور وجود ندارد و همه آنها متوقف شده اند. او نیز دلیل کمبود برق را رشد نکردن تولید برق متناسب با نیازجامعه وعدم برنامه ریزی می داند. درهر حال همه این ادعا ها خیلی جای باور نیستند، ولی هنگامی که رضا قربانی از مسئولین خود رژیم ادعاهای غلط مسئولین دولت برای توجیه بحران انرژی را افشا می کند، وضع بحرانی ترازآنچه هست، که قابل مشاهده است. از سوی دیگرروشن است که اکثریت شهروندان عادی به استخراج رمزارز کاری ندارند که برای تولید آن به برق نیاز داشته باشند.
باید به بحران انرژی، بحرانهای دیگری را اضافه کرد که جمهوری اسلامی ازحل آنان نا توان است.رژیم اسلامی، سالهای طولانی میلیاردها دلارازسرمایه مردم، خرج نیروهای نیابتی در لبنان و سوریه وعراق وحوثی ها کرد، که تحولات جدید در خاورمیانه و با سقوط دولت اسد همه بر باد رفت وجمهوری اسلامی را خلع صلاح شد.
برونرفت از بحرانهای متعدد که انرژی یکی ازآنهاست، حل آن نه تنها از اراده جمهوری اسلامی خارج است، بلکه خود تا کنون عامل تشدید بحرانها بوده و هست. تا جمهوری اسلامی در قدرت است امیدی به بهبود اوضاع اقتصادی و سیاسی در ایران نیست. جمهوری اسلامی ، رژیم فقر وفلاکت و اختناق و سرکوب وبه این دلیل مورد نفرت اکثریت عظیم مردم و خواهان سرنگونی آنند. علاوه بر این ، شکستهای آن درپس تحولات اخیردرلبنان و این اواخرسوریه و شکست محورمقاومتی حامی آن ، جمهوری اسلامی رادر بدترین شرایط حیات خود قرار داده است. این را مردم باید دریابند وبه بقای آن امان ندهند. راه برونرفت ازاین وضعیت سرنگونی جمهوری اسلامی به دست خود مردم، با قیام مردمی وطبقه کارگردر صف مقدم این تحول انقلابی است. سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی تنها راه خروجی ازبن بست سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه ایران است.
26 دسامبر2024