تنش هستهای، ترامپ ، خامنه ای ومسئله مذاکره
سعید یگانه
با آمدن ترامپ به کاخ سفید و مذاکره بر سر صلح وپایان جنگ در اکراین و تنش هسته ای ومذاکره و توافق با ایران شدت گرفته و به مشغله رسانه ها تبدیل شده ودیپلماسی برای توافق فعال شده است.
بسیار روشن است که از نگاه ما و بشریت آزادیخواه در ایران وجهان مخالف جنگ ونسل کشی ،جمهوری اسلامی با بمب هسته ای بسیارمخرب و خطرناکتر برای بشریت است،اما در این جنگ نباید کوچگترین حقانیتی برای رقبای او از جمله دولت امریکا و اسرائیل که بخصوص در تحولات اخیر خاورمیانه یک نسل کشی تاریخی را در غزه راه انداختند قائل بود.اینها نیز کمتر از جمهوری اسلامی مخرب ومضر به حال بشریت نیستند.
نامه اخیر ترامپ به خامنه ای حامی پیامی است به جمهوری اسلامی که اگر پای مذاکره و آشتی و به توافق نیایند، پاسخ امریکا نه تنها قاطع بلکه کوینده خواهد بود. روشن است که قصد امریکا و غرب نه تنها مسئله اتمی جمهوری اسلامی، بلکه عدم حمایت جمهوری اسلامی از نیروهای نیابتی و موشکهای بالستیک نیز است.یکی از اهداف ترامپ برای پایان دادن به جنگ در اکراین، تضعیف رابطه سه جانبه چین، روسیه وایران و فشار بر جمهوری اسلامی برای توافق با غرب است.
خامنه ای در جواب به نامه ترامپ به سیاق همیشه با هارت، پورت و تهدید، که اینها قابل اعتماد نیستند، زیاده خواهی دارند، میخواهند به افکار عمومی بقیولانند که امریکا خواهان مذاکره است و جمهوری اسلامی نمی خواهد، زمینه را برای مذاکره فراهمکنند. بخشی ازمذاکره و توافق همیشه تهدید و جنگهای لفظی بوده است. همزمان با تهدیدهای خامنه ای و مخالفت با مذاکره، نماینده جمهوری اسلامی در سازمان ملل اعلام کرده است اگر مسئله اتمی است ما حاضر به مذاکره هستیم و همزمان وزیر خارجه ایران اعلام کرده است که گفته ما با کشورهای اروپایی در تماس هستیم و حاضر به مذاکره غیر مستقیم با امریکا هستیم.
اکنون چین اعلام کرده که روز جمعه ۱۴ مارس نشست سه جانبه ای را با روسیه و ایران در پکن در مورد مسئله هسته ای ایران برگزار خواهد کرد. روشن است که هدف از این نشست توافق و هماهنگی بر سر مذاکره با امریکا میباشد که ایران دست به دامن چین و روسیه شده است وتهدید ترامپ را جدی گرفته اند.
با نگاهی به تحولات جاری در منطقه و جهان دولت ترامپ قصد دارد نه از طریق جنگ، که بلکه از طریق دیپلماسی و صلح در مقابل رقبای خود ظاهر شود و خود را ناجی صلح در افکار عمومی جلوه دهد. میخواهد هم عظمت را به امریکا برگرداند و هم در مقابل رقبای خود دست بالا پیدا کند. دولت امریکا اگر چه ظاهرا ترامپ مهاجم تر نسبت به دولتهای قبل به جمهوری اسلامی برخورد می کند، اما در واقع نه قصد جنگ بلکه هدف هدفش مذاکره و توافق با ایران است.
یکی ازاهداف دولت امریکا از پایان جنگ در اکراین تضعیف بیشتر جمهوری اسلامی و فشار بر آن طریق روسیه است. واقعیت این است که برای روسیه نیزرابطه با غرب و آمریکا به دلیل نیازاروپا به بازار انرژی و تکنیک به صرفه تر از رابطه با جمهوری اسلامی است. روسیه به دلیل منافع بزرگتری دست از حمایت از جمهوری اسلامی و دولت اسد در سوریه بر داشت.
جمهوری اسلامی و مسئله اتمی
چه مذاکره برای پایان جنگ در اکراین و چه تحولات سوریه و اکنون بحث مذاکره بر سر مسئله اتمی ایران و کلا مزاحمت جمهوری اسلامی را باید دربطن تحولات کنونی در خاورمیانه و جهان دید.
در تحولات کنونی و با شروع جنگ در غزه و آغاز نسل کشی مردم فلسطین، قصد امریکا و اسرائیل تغییرچهره ی خاورمیانه است. یکی از اهداف استراتژیک امریکا و اسرائیل وغرب در این کشمکش، ضربه زدن به نیروهای نیابتی و تضعیف جمهوری اسلامی بود. سقوط بشار اسد زیر پای جمهوری اسلامی و حزب اله در سوریه را خالی کرد. در این تحول، ترکیه به عنوان بخشی از ناتو و یکی از قدرتهای بزرگ نظامی در منطقه جای جمهوری اسلامی در سوریه را اشغال کرد و مرتب جمهوری اسلامی را به عدم دخالت در تحولات کنونی سوریه مورد خطاب قرار می دهند.
علاوه بر این جمهوری اسلامی در داخل کشور نیز در موقعیت ضعیفی قرار دارد وبا بحرانهای متعددی روبرو است. جمهوری اسلامی در بن بست اقتصادی قرار دارد و توان حل این مشکلات را ندارد .جمهوری اسلامی خواهان جنگ نیست و برای ادامه بقا، راهی جز سازش با غرب را ندارد. اکنون در نتیجه تحولات منطقه و نا رضایتی عمیق مردم از وضع موجود، جمهوری اسلامی را در موقعیت بسیار ضعیف تری قرار داده و برای حداقل گشایشی در وضعیت اقتصادی خود ناچار است در مقابل غرب کوتاه بیاید. فشار ترامپ به جمهوری اسلامی را باید از این دریچه نگاه کرد. جواب خامنه ای به نامه ترامپ نه بوی جنگ بلکه تمایل به سازش دارد. با این حال در صورت مقاومت جمهوری اسلامی حمله به بخصوص به مراکز اتمی دور از انتظار نیست وبهمین جهت دور نمای تحول منطقه قابل پیش بینی نیست.
مردم،جمهوری اسلامی و تنش اتمی
مردم با جمهوری اسلامی سر جنگ دارند و خواهان سرنگونی آن هستند. مردم مخالف جنگ و جمهوری اسلامی را با و بدون اتم نمی خواهند. به این دلیل جمهوری اسلامی بسیارخشن و وحشیانه در مقابل مردم و اعتراض آنان ظاهر می شود. اما در مقابل غرب ناچار به کرنش است. رژیم اسلامی در مقابل غرب کوتاه می آید، اما در مقابل مردم که زیر بار فقر و فلاکت و اختناق کمرشان خورد شده کوتاه نمی آید و از هر ابزاری برای خفه کردن مردم استفاده می کند.
آنچه امروز از جمهوری اسلامی بر جای مانده فقط اسلحه و قوای نظامی و سرکوب و اختناق است که آنهم با مصاف و مقاومت مردم چندان بر روحیه ستیزی مردم علیه جمهوری اسلامی تاثیر ندارد. مردم خواهان سرنگونی این وصله ناجور به جامعه، نه از طریق جنگ، که از طریق انقلاب علیه وضع موجود هستند.
جمهوری اسلامی آنچنان شکننده است که برای فقط ادامه بقا به هر ابزاری چنگ می زند.این وضعیت در میان سران رژیم نیز تردید ایجاد کرده است. حتی سازش با غرب که در کوتاه مدت دور از دسترس است کمک چندانی به جمهوری اسلامی نخواهد کرد.
پاشنه آشیل جمهوری اسلامی نه غرب، که طی سالیان طولانی علیرغم تهدیدهای جمهوری اسلامی برای غرب، با آن سازش کرده وکنار آمده اند، بلکه مردمی است که می خواهند سر بر به تن جمهوری اسلامی نماند. غرب هر اختلافی با جمهوری اسلامی داشته باشد مرهم دردهای آن و عصای دست جمهوری اسلامی بوده و در روزهای سخت چین و روسیه به دادش رسیده اند. امریکا هیچوقت قصد سرنگونی جمهوری اسلامی را نداشته، هدف آنان رام کردن جمهوری اسلامی است.
تا جایی که به مردم متنفراز رژیم اسلامی مربوط است هر نوع آشتی با جمهوری اسلامی غیر ممکن است. جمهوری اسلامی عمرش به سر رسیده است. سرنگونی جمهوری اسلامی خواست اصلی اکثریت مردم کارگر و زحمتکش و زنان تحت ستم است. سرنگونی حکومت سرمایه داری و اسلامی ایران با انقلاب وبا عزم و قدرت کارگران وزحمتکشان وزنان متنفراز رژیم اسلامی، نه تنها به نفع مردم ایران، بلکه مردم آزادیخواه منطقه خاورمیانه از دست یکی از هارترین حکومتهای مظربه حال بشرت خلاص خواهد شد و اسلام سیاسی در منطقه در موقعیت ضعیفتری به نفع مردم قرار خواهد گرفت.
13 مارس 2025