مقالات

کمونیست می پرسد به استقبال ۸ مارس روز جهانی زن

کمونیست می پرسد
به استقبال ۸ مارس روز جهانی زن

کمونیست: جنبش برای آزادی زن در ایران بعد از خیزش ۱۴۰۱، مسئله زن به یکی از سوالهای اصلی جامعه ایران تبدیل شد. این موقعیت در روز زن امسال چه ویژگی خاصی به این جنبش میدهد؟ چه موانعی در راه پیشروی این جنبش قرار دارد؟

پروین کابلی: امسال روز زن مصادف است با شعبده بازی انتخاباتی رژیم اسلامی. قرار است یکبار دیگر با این دلقک بازی قانونیتی برای ادامه حیات پر از جنایت خود بدست بیاورند و مشتی دزد و فاسد به نام نمایندگان مردم از صندوق های رای سردربیاورند. از سخنان سردمداران رژیم می توان پانیک را بر عدم شرکت مردم در این روز دید. مسئله این است که مردم رای خود را داده اند. هنوز اکوی فریادهای مرگ برجمهوری اسلامی درفضای ایران بگوش میرسد. خون های ریخته جوانان در خیابانها خشک نشده است و روزی نیست خبر اعدام یا صدور حکم اعدام عزیزی بگوشمان نرسد. روز زن امسال با این اوضاع در ایران روبرواست. هرکسی که ذره ای از اوضاع ایران مطلع باشد می داند که زنان رای خود را به نابودی رژیم، برچیدن قوانین آپارتاید جنسی و زن ستیزی داده اند. کوتاه کردن دست اسلام از زندگی شخصی و اجتماعی زن و مردم ایران یک خواست روشن است که هر بار مردم به خیابانها می ریزند بگوش می رسد. این رژیم هیچگونه حقانیت نه از روز اول و نه اکنون نداشته است. این رژیم نقطه مقابل خواست مردم برای یک زندگی انسانی است و باید سرنگون شود. امسال بار دیگر با برخورد فعال هرجا که امکان پذیراست در خیابانها و حتی در حوزه های انتخابات اجتماع کرد، صندوقها را شکست و شعار نه به آپارتاید جنسی را سرداد.

جمهوری اسلامی بعد از خیزش انقلابی ۱۴۰۱ یک ضربه ی مهلک خورده است. علیرغم سرکوبِ، زندان و اعدام میتوان تاثیرات این حرکت تاریخی را درهمه جای ایران دید. امروز رفت و آمد زنان بی حجاب نه تنها در اماکن عمومی، بلکه در ادارات، حضور زنان زندانی بی حجاب در دادگاه و غیره میرود که به نرم زندگی در ایران تبدیل شود. مردم هنوز برعلیه جمهوری اسلامی و قوانین آپارتاید جنسی شمشیرها را از رو بسته اند. روز زن امسال مصادف با شُو انتخاباتی رژیم می باشد و تمام تلاش رژیم این خواهد بود که در سایه چنین اوضاعی، انتخابات را برگزار کند تا جایی که برای جمع کردن مردم در مقابل صندوق رای و عکس گرفتن از آنها به گدایی افتاده است. این روز را میتوان هرجا که امکان دارد به روز اعتراض برعلیه سیستم زن ستیزاسلامی تبدیل نمود.

اینکه چه موانعی در مقابل پیشروی این جنبش قرار دارد طبعا وجود توحش اسلامی بزرگترین مانع پیشروی این جنبش است و تمام تلاش جنبش برابری طلبانه در این دوره باید از بین بردن این مانع یعنی جمهوری اسلامی باشد. حتی یک اپسیلون تغییر در زندگی زنان نیاز به سرنگونی جمهوری اسلامی دارد. اما این مهم به این معنا نیست که جنبش آزادی زن در ایران و رهبران آن از موانع دیگری که در مقابل این جنبش قرار دارد غافل شوند. جنبش برابری برای زنان باید دوستان و هم رزمان خود در این اوضاع بحرانی پیدا کند تا بتواند با نیروی بیشتری این بار پا به میدان بگذارند. گرایش ها و شخصیت های مختلف رانده شده از حکومت که تا دیروز از اصلاحات دم می زدند، میتوانند در شرایط نبود تشکل و حضور رهبری رادیکال و سوسیالیستی این جنبش را به بیراهه بکشند. صحبت از اصلاحات و تغییرات قانونی به بیراهه کشیدن جنبش برابری طلبی درایران است. این رژیم نه اصلاح شدنی است و نه قابل تغییر. تنها با سرنگونی انقلابی این رژیم می توان راه را برای تغییر موقعیت زنان هموار نمود. بهمین لحاظ همسرنوشتی و همراهی ما با جنبش برابری طلب در کشورهایی چون افغانستان، عراق میتواند به نیروی عظیمی در خاورمیانه تبدیل شود و بساط جهالت زن ستیزی را برچیند. این درگرو پیروزی یک آلترناتیو سوسیالیستی می باشد.

کمونیست: به پیشواز ۸ مارس روز جهانی زن می رویم. زنان در برآمد توده ای سال قبل نقش برجسته ای علیه جمهوری اسلامی ایفا کردند. در ۸ مارس امسال انتظار از فعالین زن در گرامیداشت این روز و در ادامه مبارزه زنان علیه جمهوری اسلامی چه باید باشد؟

شبو مرادی: یکی از مشخصەهای مخرب جمهوری اسلامی اعمال خشونت سیستماتیک علیە زنان بودە و هست، اما جنبش عظیمی کە در سال گذشتە در ایران بوقوع پیوست که پرچمدار آن زنان و دختران جوان بودند، نشان داد کە علیرغم تمامی تلاشهای بیوقفە جمهوری اسلامی “قاتل” برای سرکوب، اعمال خشونت آشکار و پنهان، زنان مبارز ایران هموارە برخاستند و شعلەورتر از همیشە بە مصاف رژیم دیکتاتور و زن ستیز جمهوری اسلامی میروند، چە بسا بە قصد سوزاندن ریشە تمامی قوانین خرافە و ارتجاع مرد سالاری. این جنبش وسیع کە یکی از مهمترین دستاوردهایش سوزاندن حجاب، سمبل بردگی زن بود، تاثیرات چنان گستردەای در میان جامعە ایران داشتە کە امروز دیگر شاهد بدون حجاب ظاهر شدن زنان در مکانهای عمومی در جای جای کشور هستیم. بدین معنا کە علیرغم خشونتهای وحشیانە رژیم علیه زنان، زندان و شکنجە و کشتن آنها نە تنها در روند جنبش اخیر بلکە در طول چهل و چند سال عمر ننگینش نتوانستە آن کنترلی را کە دلبخواهش است بر روی زنان اعمال کند!

یک جنبش وسیع و مقاومت زنان علیه حجاب اسلامی و آپارتاید جنسی همواره پس از به شکست کشاندن انقلاب ٥۷ در ایران وجود داشته است. در مقاطعی جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی از جملە خیزش یکسال پیش این جنبش اعتراضی، سخنگوی بحق خود کە زنان پیشرو باشند را پیدا کردە است. این جنبش، یک جنبش وسیع و تودەای است که دست و پا زدن و تقلای ارتجاعی جمهوری اسلامی برای سرکوب و بهره گرفتن از دستگاههای خشونت بیوقفەاش برای مهار کردن آن است.

اما آنچە کە در ٨ مارس امسال باید مورد توجه قرار گیرد و نکتە کلیدی است، باید به بدنه این جنبش سر و سامان داد، بە آن سمت سوی متحدانە و متشکل داد بطوریکه قادربود این جنبش را هدایت و بسوی افق برابری کامل میان زن و مرد سوق داد. مطالبات ٨ مارس امسال باید روشن و بر سر یک اتحاد و تشکل آگاهانه باشد.

خواست برابری زن و مرد را کارگران و سوسیالیستها آورده اند و امروز این خواست به راس جنبش انقلابی رانده شده است. جنبش زنان مبارز و برابری طلب و جنبش طبقه کارگر پیشروان آزادیخواهی و برابری طلبی اند و این مهم باید توسط بخش پیشرو و آگاه کارگران و کمونیست ها برجسته شود. برابری حقوقی شاید در سرمایه داری ممکن باشد اما برابری بیقید و شرط در تمام شئون اجتماعی به سوسیالیسم گره خورده است. همین واقعیت جنبش آزادی زن را به یک نیروی مهم انقلاب علیه وضع موجود تبدیل میکند.

رهایی کامل زن از یوغ بردگی جنسی، از یوغ بردگی کار مزدی و کار شاق خانگی و تلاش برای حضور زنان در وسیعترین مشارکت و فعالیت اجتماعی، در گرو عبور از نظام نابرابر است. ضروری است کە عدم حساسیت بخشی از مردان نسبت به حقوق و آزادی زن، بە حساسیت و پرنسیپ بدل کرد، آنها را نسبت به ستمکشی زن بیش از پیش آگاە ساخت تا بتوان در صفی واحد برای ازادی و برابری و رفاه کل جامعه تلاش کرد.

جنبش برابری طلبی زنان در ایران مستلزم ایجاد خشم مردان نسبت به آپارتاید جنسی است. پیوندهای تنگاتنگ در میان فعالین و انقلابیون جنبش اخیر بە پیشقراولی زنان، بوجود آوردن شبکەهای بهم پیوستە در میان فعالین رادیکال و تلاش در جهت رسیدن بە افقی سوسیالیستی تنها راە رهایی زنان از ارتجاع اسلامی، از دیکتاتوری و مالکین سرمایە، از رژیم زن ستیز و انسان ستیز است.

نیاز ٨ مارس امسال در تداوم مبارزه صد و اندی سال ٨ مارس ها، ایجاد توازن قوا و سازمانیافتگی هرچە بیشتر این جنبش بی بازگشت است.

***