با پوشیدن کفن، جنبش آزادی زن به شکست کشیده نمیشود!
ملکه عزتی
این روزها بازار افشاگری در مورد جنایات متعدد سران رژیم از هر طرف داغ است. رفیق دوست جانی، ترورهای خارج کشور را افشا میکند و اعتراف میکند این ترورها را سازماندهی کرده و با خنده ای کریه میگوید با گروه باسک برای ترور بختیار وارد معامله شدیم! اخوند دیگری تایید و افشاگری میکند که در سالهای سیاه دهه شصت در بحبوحه اعدامها به زنان تجاوز میشده! یکی هم از شکنجه در زندانها میگوید. از همه جالب تر و شنیدنی تر صحبتهای هفته قبل یک نماینده مجلس است که مدعی شده زنانی که در مقابل مجلس برای اجرایی شدن قانون عفاف و حجاب تجمع کردند از جاهایی پول میگیرند! این خیل قاتل و آدمکش طوری وارد میدان این افشاگری های رنگارنگ شده اند که تو گویی مردم در این چهل سال در خواب زمستانی بودند، مردم، زنان و جوانان همه اینها را میدانند. نیاز خاصی هم به ارائه ادله و مدرک نیست. شما جانورانی که در سرپا نگه داشتن این حکومت دخیل هستید و برای بچاپ و بقاپ خودتان زندگی ۸۰ میلیون انسان را گروگان گرفتید و امروز وارد گود افشاگری و پته روی آب انداختن همپالکی هایتان شدید، شما به همان اندازه دستهایتان تا مرفق به خون آلوده است که متجاوزین و شکنجه گران درسیاه چالهای جمهوری اسلامی باعث و بانی مرگ عزیزان ما بودند.
زنان و مردانی که در این سالها در زندانهایتان و در جامعه ای که آن را به زندان بزرگی تبدیل کردید روزانه طعم تلخ تحقیر و سرکوب و بیحقوقی را به شکلی از اشکال در زندگیشان احساس کردند.
امروز و در درماندگی بیسابقه ای که حکومت اسلامی به آن دچار شده، حجاب آخرین سنگر جمهوری اسلامی برای چند صباحی دیگر ماندگاری و بقاست. برای مستحکم کردن این سنگر به هر ترفندی متوسل شدند، لایحه قانونی کردن و بحث تخلف از قانون تا حفظ حریم خانواده و حفاظت از جامعه در مقابل بی بند و باری.
لایحه عفاف و حجاب علیرغم تصویب مجلس و ارسال آن به دولت برای اجرایی کردن هنوز در راهروهای ساختمان پاستور سرگردان است و خاک میخورد. رئیس دولتی که هر روز با خودش درگیر است، میگوید نمیخواهد با ابلاغ این لایحه جامعه دچار دو دستگی شود! دو دستگی واژه کاذبی برای بیان این ماجراست، توصیف و توضیح دقیق این سناریو این است که جامعه چنان متشنج میشود و چنان کاسه کوزه هایتان را در هم میشکنند که به خواب هم ندیده باشید. دلیل واقعی عدم اجرایی شدن لایحه حجاب و عفاف شما از گور برخاستگان تاریخ این است که وحشت دارید، ترس مرگ و سرنگونی سرتا پای وجودتان را فرا گرفته. حجاب را آوردید تا مدعی شوید جامعه اسلامی است و مردم از قوانین اسلام تبعیت میکنند. حجاب برود این ادعای شما هم نقش بر آب است. پایه های این قلعه پوشالی چنان ازهم میپاشد که نتوانید نفس بکشید.
تعدادی زن و مرد را از مساجد و مراکز بسیج و سپاه از عقب مانده ترین اقشار وابسته به این نهادهای سرکوب را جمع کردند و با پرداخت پول و تطمیع این صف درهم شکسته میخواهند مثلا عامل فشار برای ابلاغ این لایحه باشند. اما حقیقتا کور خواندید، با ابلاغ این لایحه ضد زن هم نمیتوانید تاریخ را به عقب برگردانید.
علیرغم اینکه این قانون هنوز اجرایی نشده در ۳ ماهه آخر سال ۱۴۰۳ بیش از سی هزار زن تحت اذیت و آزار ماموران سرکوبگر گشت ارشاد، حجاب بانان و بقیه اراذل و اوباشی که عامل سرکوب زنان هستند، قرارگرفتند.
آیا کسی تن داده؟ آیا درصد زنانی که حجاب سر کردند افزایش یافته؟ از هر ترفندی که متصورباشد استفاده شده تا مانع احقاق حق زنان و انتخاب آزادانه آنان شوند. از گشت ارشاد و تونل وحشت در مترو تا اهدای چادر و بلیط مجانی تئاتر و سینما، نتیجه کماکان مطابق میل سران حکومت نیست. کابوس سران حکومت کماکان حجاب و موی رهای زنان است، طوری به خنسی خوردند که از شهرهای دیگر کمک خواستند تا شاید فرجی شود و در برگشت حجاب معجزه ای رخ دهد.
آدمهای تعلیم یافته و تطمیع شده مقابل طویله اسلامی چادر برپا کردند و از مجلس و دولت میخواهند لایحه را بیش از این مسکوت نگذارند! کمدی- درام مضحک و خنده داری که نشان از وضعیت بشدت آشفته حاکمیت دارد. در میزگردها و برنامه های تی وی یکی علیه و دیگری له حجاب موضعگیری میکنند. تلاش یک طرف این است اسلام را بیگناه جلوه دهد و طرف مقابل هم میخواهد حاکمیت را از زیر بار فشار جامعه نجات دهد. این بازار مکاره عین وضعیت داخلی حکومتی است که پله های سرنگونی را سه تا یکی طی میکند.
از تجمع این محافظان و مدافعان حجاب یک گزارش خبری چاپ شده که در نوع خود دیدنی است. دختران نوجوانی را به این تجمعات آوردند که کمترین اطلاعی در مورد این لایحه ندارند. نااگاهی و پروپاگاند و تحمیق انسانها از فاکتورهایی است که جمهوری اسلامی روزانه در مسجد و منبر و رسانه عمومی به آن متوسل میشود. سران جمهوری اسلامی تا آنجا که امکان داشته دلائل کل مشکلات و معضلات اجتماعی و اقتصادی را به نیروهای موهوم و نامعلوم منتسب کرده و برای آنچه که نتوانسته مقصر غیبی پیدا کند با سرکوب و اعدام و زندان در مقابل مردم معترض و ناراضی از وضعیت موجود ظاهر شده. اما تا آنجا که به حجاب برمیگردد از همه امکانات موجود ودر دسترس همزمان استفاده کرده. از احساسات عقبمانده و فرهنگ مردسالار که هراز چند گاهی هم جان زنان را گرفته تا جریمه و جایزه تا بلکه از گسترش بی حجابی در سطح عمومی جلوگیری کند اما زنان تن نمیدهند، تن نداده اند واینجاست که امثال حمید رسایی و همراهانش از اصفهان و قم و نجف آباد نیروی کمکی وارد میکنند تا وظیفه نجات اسلام و جمهوری اسلامی را به دوش آنها بگذارند. آنچه که میتواند و توانسته بطور جدی حکومت اسلامی را با خطر مواجه کند موی سر زنان و صدای حق خواهی آنهاست، روزانه چندین زن در گوشه و کنار مملکت به قتل میرسند، شکنجه میشوند، مورد تجاوز و خشونت وحشیانه قرار میگیرند و جانشان گرفته میشود. این زنان نه موضوع نشستهای مجلس هستند و نه کسی بخاطرشان چادر میزند و خواهان اجرای قانون علیه قاتلین میشود. نه “حامیان حجاب وعفت” کک شان میگزد نه قانونگذاران خواب شبانه شان آشفته میشود و نه دین و آیین کسی بخطر میفتد. مضحکه و نمایش چندش آور تجمع حامیان حجاب چه برای پول و چه از سر “دل نگرانی و تشویش” برای اسلام به میدان آمده باشند که صد البته ظن پول در کفه سنگین ترازو قرار دارد، تفاوت ماهوی زیادی ندارد. این حرکت ارتجاعی، زن ستیزانه، بی اساس و مضحک است. زنان اختیار انتخاب آزادانه پوشش و نحوه زندگی خود را دارند و هیچ احدی نمیتواند و اجازه ندارد برای آنها تصمیم بگیرد و تعیین کند چه بپوشند و چه نپوشند. هیچ انسانی آزادانه و به اختیار خود بر بردگی خود صحه نمیگذارد و تن به تحقیر خود خواسته نمیدهد. چادر زدن و کفن پوشیدن تعدادی که یا با ضرب پول و یا با فشارو تحمیق ،بردگی را پذیرفته اند و خواهان بردگی و تحقیر نیم دیگری از جامعه هستند تنها یک چیز را نشان میدهد کفگیر سیاستهای جمهوری اسلامی در مقابل مقاومت و استقامت زنان شجاع به ته دیگ خورده و بهمین دلیل از شدت دستپاچگی به چنین حرکاتی دست میزند.
نه دولت پزشکیان و نه بقیه سران ریز و درشت حکومت نمیتوانند با توسل به این حربه ها جنبش زنان برای آزادی و برابری کامل در همه عرصه های اجتماعی و اقتصادی را متوقف کنند! چادر زدن که سهل است خودتان را با زنجیرهم به نرده های مجلس ببندید حریف این جنبش بپا خاسته نخواهید شد، بیهوده دست و پا نزنید! در گردابی گرفتار شدید که انتهایش سرنگونی انقلابی و پایان چهار دهه سرکوب و نابرابری است.
20 مارس 2025