محور مقاومت دشمن چپ و همکار جمهوری اسلامی!
امیر عسگری
پنجشنبه اول خرداد ۱۴۰۴ تجمعی به ظاهر در دفاع از مردم فلسطین مقابل درب دانشگاه تهران با حضور نیروهای ارزشی، بسیجی و آنچه به عنوان “چپ” محور مقاومت شناخته میشود برگزار شد. این تجمع در دوره مذاکره جمهوری اسلامی با آمریکا پس از چهار دهه دشمن نامیدن از سوی طیف حکومتی و محور مقاومت صورت گرفت. همین فاکتور مذاکره یا بهتر است بگوییم سازش جمهوری اسلامی با دولت ترامپ باعث شد تجمعی که قرار بود با سازماندهی ارزشی ها، بسیجی ها و چپ محور مقاومتی در پس عید نوروز ۱۴۰۴ برگزار گردد برای چندین بار از سوی حکومت لغو بالاخره مقابل درب دانشگاه تهران برگزار گردد. این تجمع بر خلاف تبلیغ جناح های شرکت کننده که گویی بصورت خودجوش و با خواست انسانی برگزار شده است از حاصل همکاری جناحی خاص از به اصطلاح محور م”چپ” قاومت که اخیرا در رابطه با این حرکت به عنوان پویش سخن گفته اند با بسیج و ارزشی ها و تشکیل گروهی مشترک بین این دوطیف سازماندهی شد.
همین سازماندهی که مراجعه به نیروهای ارزشی و بسیجی از سوی جریانات محور مقاومت صورت گرفت موجب ریزش نیروهای همین طیف قبل از برگزاری این تجمع نمایشی شد.
طیفی که در دوره مذاکرات جمهوری اسلامی با دولت آمریکا حتی قبل از برگزاری تجمع اول خرداد به دلیل سازش جمهوری با آمریکا حتی با ریزش روبرو شده است.
“چپ” محور مقاومت ضد امپریالیست دروغین یا آمریکاستیز محض
آنچیز که بعنوان محور “چپ” مقاومت بیشتر در دانشگاه و بخشا در جامعه شناخته میشود در ظاهر آرایش و کاغذ کادوی چپ و سوسیالیسم را دور خود کشیده و با شعارها و تزئینات چپ پیشبرنده سیاستهای آمریکاستیزانه حکومت از یک سو و از سوی دیگر پیش برنده سیاستهای ارتجاعی جریاناتی مانند حماس و حزب الله در ظاهری چپ بدون حمله ریشه ای به سیاستهای سرمایه داری حاکم بر جامعه و بدون ذره ای مقابله جهت سرنگونی جمهوری اسلامی بعنوان نظام هار سرمایه در ایران میباشد.
“چپ” محور مقاومت برخلاف آنچه خود را یک نیروی ضد امپریالیسم و ضد سرمایه داری می نامند، نه ضد سرمایه است و نه ضد امپریالیسم.
ضد امپریالیستی بودن “چپ” محور مقاومت عملا مربوط به غرب و به خصوص آمریکا خلاصه میشود در حالی که روسیه و چین نمونه آشکار امپریالیسم شرق هستند، اما نه تنها این محور کثیف و مرتجع به آنان حمله نمیکند بلکه سمپاتی نیز دارد و در مواردی از این قطب امپریالیسم حمایت هم میکند، همانند جنگ امپریالیستی روسیه و اوکراین که علنا کنار رژیم روسیه قرار گرفتند.
در جهان کنونی، دولتهایی مانند چین و روسیه با توجه به شکلی از سرمایه داری و گستره نفوذشان در کشورهای مختلف جهان و ویژگی های نفوذ آنها در عرصه های سیاسی ، اقتصادی و استثمار طبقه کارگر داخلی و جهانی در زمره امپریالیسم قرار میگیرند. سالهاست که اقتصاد سیاسی چین به نوعی از تلفیق اقتصاد سرمایه داری دولتی و نیمه دولتی بدل شده و روسیه که پیشتر توسط سیستم اقتصاد سرمایه داری دولتی اداره میشد به اقتصاد سرمایه داری آزاد که توسط اولیگارش های روس تحت نفوذ جناح حاکم اداره میشود بدل شده است.
ماهیت “چپ” محور مقاومت
در دوره انقلاب ۵۷ جریانات چپ ملی-اسلامی و بخشی از چپ ملی مانند توده و جناحی از سازمان چریک های فدایی که به اکثریت معروف شد به واسطه ضد امپریالیست دانستن خمینی و جریانش پشت او رفتند و در مواقعی حتی عامل سرکوب چپ و راست مخالف خمینی شدند.
توده و اکثریت پس از انقلاب ۵۷ به منفورترین جریانات مخصوصا بین مارکسیست های انقلابی و چپ رادیکال ایران بدل شد.
در طی گذشت چند دهه از انقلاب و دهه شصت گرایشی که به ظاهر در کاغذ کادوی “چپ” پیچیده شده بود و علیه امپریالیسم موضع میگرفت ولی در اصل فقط علیه آمریکا بود و همانند توده و اکثریت علیه جمهوری اسلامی موضع سرنگونی طلبی و حتی نیم چه رادیکال نمیگرفت به عنوان یکی از گرایشات مطرح شد و به حیات ننگین سیاسی خود کماکان ادامه میدهد.
جریان “چپ” محور مقاومت همانند پدران سیاسی خود، مانند فرخ نگهدار ها که در اوایل انقلاب علیه طیف چپ انقلابی مخالف با خمینی و جمهوری اسلامی در نشریات خود دستور حمله داده و یا از حمله و سرکوب و کشتار “چپ” به دست جلادانی مانند لاجوردی حمایت میکرده و حتی در پرونده سازی و لو دادن فعالین چپ انقلابی نقش داشتند، عمل میکنند.
“چپ” محور مقاومت در دانشگاه و در سطح کلان عامل پرونده سازی و سرکوب نیروهای مخالف با جمهوری اسلامی اند.
در سالهای گذشته این طیف از روندهای انقلابی مانند خیزش ۱۴۰۱ به عنوان “بلوا” و “اغتشاش” یاد کرده و به این نقطه عطف های جنبش های طبقاتی حمله کردند و فعالین رادیکال و انقلابی چپ دانشگاه را به جریانات مختلف ممنوعه کمونیست خارج کشوری جهت پرونده سازی امنیتی وصل کردند.
مشخصا حملات طیف برگزار کننده تجمع اول خرداد ۱۴۰۴ به فعالین چپ دانشگاه از این دست اقدامات سخیف و شنیع بود.
“پویش” یا همکاری با بسیج دانشجویی بر سر مسئله فلسطین؟
یکی از سخنگویان و خط دهندگان طیف اصلی شرکت کننده «چپ» محور مقاومت در تجمع اول خرداد ۱۴۰۴ مقابل دانشگاه تهران، این حرکت را به عنوان “پویش” یک جنبش در دفاع از فلسطین میداند و در این فرمول بندی چپ و راست را به عنوان دشمنان خود معرفی میکند.
همین به ظاهر سخنگو ضمن دفاع از سیاستهای جنگ طلبانه رویکردی مشابه با رهبران حماس اتخاذ میکند علنا نه تنها هیچ نقدی به تروریستان حماس و حزب الله ندارد بلکه از کوتاهی جمهوری اسلامی در روند حمایت از محور مقاومت مورد نقد قرار میدهد.
او علنا همانند مرتجعین حماس از شعار مرتجعانه؛ “از نهر تا بحر” دفاع میکند و جنبش های مدنی حاضر در ایران را دشمن مردم فلسطین معرفی کرده و علیه آنان اعلام جنگ میکند.
در این حمله مخالفین جمهوری اسلامی و جامعه ای که خواهان سرنگونی حکومت اسلامی هستند را هم رده با بخش ناسیونالیست و راست بورژوایی که شعار”نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران” را سر میدهند قرار داده و چپ انقلابی را در بهترین حالت جناح راست این جنبش معرفی میکند. این در حالی است که چپ و کمونیست جامعه ایران پس از ۷ اکتبر هم علیه حماس و جمهوری اسلامی به عنوان حکومت و نیروهای تروریستی و هم علیه تروریسم دولتی دولت جنایتکار نتانیاهو ایستادند و خواهان به رسمیت شناختن دولت فلسطینی مستقل در کنار دولت اسرائیل به عنوان تنها راه صلح پایدار در منطقه شدند.
تجمع اول خرداد ۱۴۰۴ با ترکیب ارزشی، بسیجی و “چپ” محور مقاومت و همکاری این جریانات مرتجع یک چیز نشان میدهد و آن علنی شدن همکاری محور مقاومت با ارزشی ها و بسیجی های حکومت است. همکاری از جنس حماس و حزب الله و حوثی های یمن با حکومت جنایتکار اسلامی در قالب محور کثیف مقاومت که عامل کشتار مردم بیگناه در منطقه و عامل رشد میلیتاریسم در منطقه از سوی غرب و اسراییل شده است.
رویکرد جناح های مختلف اپوزیسیون و پوزیسیون
پس از نمایش مضحک اول خرداد ۱۴۰۴ مقابل دانشگاه تهران، حملات از سوی حکومت اسلامی و اعوان وانصارش همزمان با رسانه های مرتجع بستر اصلی و نمایندگان دستگاه پروپاگاندای رضا پهلوی در صحنه ظاهر میشوند تا به کمونیسم حمله کنند.
جمهوری اسلامی و نمایندگان فکری اش حضور چند چهره بی حجاب از طیف “چپ” محور مقاومت و شعارهای به ظاهر چپ مانند؛ “غزه، یمن تا ایران، وحدت زحمتکشان” را تحت عنوان حضور کمونیست ها مورد حمله قرار دادند.
رسانه هایی مانند؛ “کیهان لندن”، “من و تو” و “کانال یک” با تکرار عبارت سخیفانه اتحاد “ارتجاع سرخ و سیاه” که متعلق به شاه سرنگون شده سابق محمدرضا پهلوی بود، طیف “چپ” محور مقاومت که عملا هیچگاه مخالف با جمهوری اسلامی نبوده و در نقطه مقابل چپ انقلابی خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی قرار داشته را بعنوان چپ جامعه معرفی کرده و از همدستی چپ انقلابی جامعه با اسلام گرایان مرتجع و بسیجی سخن میگوید.
اتهامی که قصد دارد در اذهان عمومی چهره معتبر چپ را مخدوش کرده تا بلکه از این طریق سمپاتی در بین بخشی از جامعه کسب کند.
این سلسله اتهامات ادامه پروژه های کمونیست ستیزانه طیف لیبرال تا سلطنت طلب و حتی بدنه جمهوری اسلامی و شخص علی خامنه ای است.
تلویزیون های مزدور غرب و رضا پهلوی سالهاست مستند های جعلی و دروغین علیه چپ میسازند، جمهوری اسلامی نیز چنین رویکردی در قبال چپ و کمونیست همواره داشته و در نمونه آخر در هفته حکومتی کارگر علی خامنه ای به لجن پراکنی علیه کمونیست ها پرداخت.
همه این کمونیست ستیزی از دست بالا داشتن و هژمون بودن چپ و کمونیسم در صفوف مبارزاتی جامعه علیه جمهوری اسلامی و در روندهای انقلابی اخیر است.
در برابر محور مقاومت چه کنیم؟
چپ انقلابی و سوسیالیست ها در دانشگاه و جامعه باید بیش از پیش مرزبندی های خود را با جریانات موسوم به “چپ” محور مقاومت بیشتر کرده و در تقابل با چنین نیروهایی که عملا در کنار جمهوری اسلامی ایستاده و علیه نیروهای مترقی و چپ انقلابی همواره موضع گرفته و در مواردی پرونده سازی امنیتی علیه آنان انجام میدهد به عنوان دشمن سیاسی و طبقاتی خود دست به مقابله زده و رویکردی همانند رویکردی که با بسیج و حراست اتحادهای کرده با آنان داشته باشد.
محور مقاومت و چپ آن دشمن طبقاتی چپ و کمونیست در جامعه و خدمتگزاران صادق جمهوری اسلامی علیه جامعه خواهان خلاصی از حکومت اسلامی بوده و باید مورد حمله وسیع قرار گرفته تا از عرصه سیاسی کاملا ترد و منزوی گردند.
مبارزه و مقابله با محور مقاومت همانند مبارزه با جمهوری اسلامی از وظایف خطیر چپ انقلابی در دانشگاه و جامعه است.
۸ خرداد ۱۴۰۴