مقالات

“روزهای ابدی “ یا “زوزه های ابدی ؟

سریال “ روزهای ابدی “ نوشداروی بعد از مرگ سهراب شبکه ۱ صدا وسیما برای جمهوری اسلامی است .
۳۰ سال بعد از دهه ۶۰ و خلق تاریخی خونبار و پر از جنایت توسط رژیم هار اسلامی ، امروز قرار است سریال “ روزهای ابدی” جمهوری اسلامی را در مصاف با ادامه دهندگان راه هزاران نفر از کمونیستها ورهبران سلاخی شده اشان یاری دهد . ذهی خیال باطل ! ما که گفتیم : گیرم شاخ وبرگ را بریدید ! با ریشه چه می کنید ؟ !

سریال روزهای ابدی جوابی به گشت و گذار شبح چپ وکمونیسم در عرصه سیاست ومبارزه امروز جامعه ایران و کردستان است . اما جوابی از سر استیضال و درماندگی . از ۳۰-۴۰ سال خونبار گذشته که بگذریم ، جوابی است برای امروز درمقابل بمیدان آمدن خواست عدالتخواهی و برابری طلبی که دوباره اجتماعی شده است و دیگر با نشان دادن زندان و طناب دار پس نمی نشیند . به تحرک کارگر و معلم وبازنشسته و دانشجو و زنان جسور نگاه کنید ، همه جا اتوریته آن را می توان دید . البته نه در مخفیگاه و خانه تیمی ، بلکه در کف خیابان ، در کارخانه، در دانشگاه و درمقابل لانه ومراکز دشمنان مردم . عدالت طلبی و سوسیالیست بودن در جامعه در سطح وسیع مایه افتخار ومباهات و بعنوان جواب وراه حل برای خاتمه دادن به زندگی جهنمی کنونی از آن اسم برده می شود . رژیم جنایتکار اسلامی هم به “خطر “ این شبح واقف است و می خواهد با این خیمه شب بازی و نشان دادن موشک و تهدید به زندان و اعدام و دستگیری‌های کور و وسیع اخیر در کردستان ، موج ترس ووحشت ایجاد کند . درمقابل اراجیف “زوزه های ابدی “سریال رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی ، قطعا باید یک بار دیگر از جایگاه و حقانیت چپ وسازمانها و رهبران آن دفاع کرد و پرونده پر از جنایت ۴۰ ساله جمهوری اسلامی را دوباره وبرای نسلهای امروز رو کرد .

اما قسمتهای ۲۴ و ۲۵ و ۲۶ سریال صدا وسیمای رژیم در خصوص کردستان و وارونه نشان دادن تاریخ ایستادگی مردمی آزادیخواه و ‌ازخود گذشته است که دربرابر یورش ارتجاع اسلامی جانانه ایستادند و حماسه ها آفریدند . جامعه ای را که تا امروز هم به جمهوری اسلامی و دم ودستگاهش بعنوان نیرویی اشغالگر و سرکوبگر نگاه می کنند و هر رهگذری از آن به آسانی در می یابد که جمهوری اسلامی اساسا جای پایی آنجا و اعتمادی به آن ندارد ، چه رسد به اینکه نمایشنامه های مضحک صدا و سیمای آن را باور کنند . جنگ مردم کردستان با جمهوری اسلامی و تنفر از رژیم هزاران اعدام و دو نسل زندان و ‌شکنجه سرکوب فرزندان مردم ، غیر قابل بازگشت است . کردستان وچهل سال مبارزه ومقاومت و ایستادگی علیه هیولای اسلامی ، آن را بدرست به یکی از پایگاههای مهم در تعرض سرتاسری به جمهوری اسلامی برای سرنگونی ویکسره کردن حاکمیت منحوس آن کرده است ۰

جمهوری اسلامی از بی ریشه بودن خود در کردستان و تنفر عمیق علیه خود باخبر است . بهمین جهت همیشه از مردم کردستان بخصوص در شرایط فضای اعتراضی و عمومی جامعه ایران ترسیده ومی ترسد ۰ از روزهای اول برپایی جوخه های اعدام وکشتار تا امروز همواره با سرهم بندی کردن انواع برنامه ها و ‌ترفند در صدد باز کردن جای پایی برای خود بوده است . با پروژه های عمرانی ، فرهنگی وورزشی و مراسمهای عوامفریبانه به مناسبتهای مختلف تا تطمیع و بکارگرفتن مزدوران محلی ، در ۴۰ سال گذشته همیشه در تلاش بوده است . اما امروز بیش از هر زمان دیگری بی ریشه ومورد تنفر مردم است ۰

اما این مقاومت ومبارزه چهل ساله در خلا وخودبخودی پیش نرفته است . احزاب وسازمانها ی سیاسی مخالف جمهوری اسلامی با این تاریخ ایستادگی علیه سرکوبگران اسلامی عجین و در واقع رهبر وسازمانده آن بوده ‌و هستند ۰ در کردستان مبارزه متشکل و حزبی سنتی توده ای و شناخته شده است . احزاب سیاسی و رهبران شناخته شده آنان در بستن سد مقاومت توده ای در کردستان نقش اساسی داشته اند و برای تمام جامعه و نسلهای جدید شناخته شده ‌و قابل احترام هستند ۰ جمهوری اسلامی از اهمیت نقش احزاب سیاسی مخالف خود در کردستان آگاه است . در نتیجه جدا از تعرض نظامی و ترور رهبران این احزاب همواره با برنامه هایی از قبیل سریال روزهای ابدی همواره در تلاش است بین این سازمانها و مردم فاصله بیندازد . اما تجربه همین چند دهه گذشته به ما می گوید که این “زوزه ها”تا کنون نا موفق بوده و تا “ابد “ ناموفق خواهد ماند

روشن است در جامعه کردستان هم احزاب و شخصیتهای سیاسی و رهبران احزاب مخالف جمهوری اسلامی از دل جامعه ای طبقاتی برخاسته اند و دارای گرایشات و سیاستهایی در راستای منافع طبقاتی خود بوده و هستند . اما بااینحال در ۴ دهه گذشته و در طی انقلاب سال ۵۷ هم ، چپ و سازمانهای آن مبتکر و رهبر مهم‌ترین تحرکات اجتماعی در کردستان بوده اند و کسی نمی تواند این حقیقت را انکار کند . همین خصوصیات و اجتماعی بودن چپ وسوسیالیسم در جامعه تحزب یافته کردستان است که جمهوری اسلامی را بخصوص در شرایط اعتراضی سراسری نگران کرده است .

منم صدیق کمانگر !
در جریان مذاکره هیئت بلند پایه و در واقع بخشی از بنیانگذاران جمهوری اسلامی در کردستان در سال ۵۸ ، وقتی یکی از اعضای ھیئت سوال کرد : این صدیق کمانگر کیست کە فرمان حملە بە پادگان را داده است ؟ در گوشه دیگر سالن ، زبان سرخ انقلاب خروش برآورد : منم صدیق کمانگر ! چنان محکم و استوار که طالقانی گفت : پسرم آرام‌تر ، رعایت حال من مریض را بکن !
جمهوری اسلامی بعد از این همه سال و ۳۱ سال پس از ترور این رهبر محبوب مردم کردستان هنوز نمی تواند ترس خود از رد پای او و زنده شدن دوباره آن تاریخ را پنهان کند . هنوز فکر می کند در زیر خاک هم زنده شدن نقش شخصیت صدیق و تاثیر گذاری او در آن تاریخ هنوز برای موجودیتش خطرناک است .

جهالت می کنند . می دانند خاطرات و جسارت و فداکاری هایش و طنین نام خوش او و نقش شخصیت او در ساختن آن تاریخ در عمق قلبهای میلیونی جامعه کردستان جای گرفته است . می دانند داستان از خود گذشتگی و طرفداریش از کارگر وزحمتکش و مردم فقیر ، حکایت بازگو کردن سینه به سینه هم نسلهای او برای نسلهای بعدی بود ه است و در میان خیل بیشمار انسان‌هایی که حتی اورا ندیده اند همچنان محبوب و عزیز است . دست و پا زدن جمهوری اسلامی در جدا کردن این رهبر محبوب پروژه ای شکست خورده است . سریال “روزهای ابدی” نوشداروی بعد از مرگ سهراب است و کمکی به ادامه حاکمیت توحش اسلامی نمی کند . جمهوری اسلامی باید برود . این حکم جامعه ایران و یا ران و رهروان صدیق کمانگر است .

و بالاخره باید اضافه کرد که صدیق کمانگر تنها زبان پر شور انقلاب علیه ارتجاع حاکم اسلامی نبود . او در مقابل سازشکاران و مماشات کنندگان که بدنبال بندوبست رژیم بودند، قاطع و صریح و نمونه بود . همچنین در مذهبی ها و نقش ارتجاعی آنها ، بخصوص جریان ارتجاعی مفتی زاده درکردستان بی باک ومتعرض بود . انقلابی ای سازش ناپذیر که نسلهای کنونی و آینده باید از او بیاموزند .

پخش این سریال و برنامه های مشابه دیگر در این روزها در تلویزیون ومیدیای کردستان دقیقا در ادامه همان سیاست شکست خورده ۴۰ ساله جمهوری اسلامی است و بجز ناکامی و تنفر بیشتر نتیجه ای برای رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی نخواهد داشت ۰
جمهوری اسلامی در شرایط بحرانی کنونی به این ترفندها و دستگیری‌های گسترده در کردستان روی آورده است . این خیمه شب بازی‌ها نمی تواند مانع عزم جزم دهها میلیون انسان بجان آمده برای جاروکردن رژیم جمهوری اسلامی بشود .

رزم و مبارزه ادامه دارد
جمهوری اسلامی باید برود

همایون گدازگر
۱۲ بهمن ۱۳۹۹
۳۱ ژانویه ۲۰۲۱