مقالات

محاکمه قاتلان سال ۶۷ دور نیست! رحمان حسین زاده

محاکمه قاتلان سال ۶۷ دور نیست!
رحمان حسین زاده

ماههای مرداد و شهریور هر سال یادآور قتل عام دسته جمعی زندانیان در سال سیاه ١٣٦٧ است. چهاردهه قبل به دستور خمینی و مشارکت همگانی حاکمان جمهوری اسلامی از جناحهای مختلف “نظام”، هزاران کمونیست و آزادیخواه و مخالف جمهوری اسلامی ظرف یک ماه مخفیانه اعدام شدند. اجسادشان با بولدوزر در بیابانهای خاوران زیر خاک مخفی شد و جمهوری اسلامی زندانها را به این طریق از زندانی سیاسی خالی کرد! این قتل عام، مابه ازإ داخلی قبول شکست و آتش بس در جنگ ایران و عراق و برای “پاکسازی” زندانها از مخالفان و ترساندن جامعه بود. چهاردهه قبل خاوران بیابان گمنام و متروکی بود که سران جمهوری اسلامی فکر میکردند، دور از چشم مردم میتوانند آثار جنایات و کشتارشان را در آنجا پنهان کنند. اما دیری نپایید و خیلی زود این محل توسط مردم و خانواده جانباختگان کشف و به گورستان کمونیست ها و آزادیخواهان معروف شد. بیابان متروکی که قرار بود مخفیگاه آثارشکل گیری حاکمیت اسلام باشد، توسط صدها و صدها خانواده دادخواه که در زیر تله های خاک بدنبال باقیمانده اجساد عزیزانشان میگشتند، به محل همبستگی و اتحاد مبارزاتی تبدیل شد. از آن سال به بعد و هر ساله مبارزه ای بی وقفه برای زنده نگاهداشتن خاوران، جانباختگانش و آرزوی به زیر کشاندن و به محاکمه کشاندن سازندگان این هولوکاست اسلامی در جریان است. هر سال مخفیانه و آشکارا علیرغم فشار قداره بندان اسلامی خانواده قربانیان و مردم در این محل اجتماع کرده و یاد عزیزانشان را گرامی داشته اند. خاوران آشویتس جمهوری اسلامی و نماد به محاکمه کشاندن سران جمهوری اسلامی و اعلام کیفر خواست خانواده های دادخواه و مردم تشنه آزادی است. خاوران پاشنه آشیل جمهوری اسلامی است. تقلاهای مذبوحانه و پنهانکاریهای ناشیانه جمهوری اسلامی برای گم و گور کردن آثار یکی از بزرگترین مقاطع جنایتکاری جمهوری اسلامی فایده ای نداشت. خاوران پابرجا و پایدار یکی از مهمترین سندهای جنایات جمهوری اسلامی است که سران جمهوری اسلامی باید در مقابل آن پاسخگو باشند.

جوانان و زندانیانی که تابستان ٦۷ در جوخه های اعدامهای جمعی و شبانه در دسته های صدها و دهها نفره با پیکرهای شکنجه شده به قتل رسیدند، جرمی جز مخالفت با شکل گیری همین حکومت فقر و خفقان اسلامی را نداشتند. اینها کمونیست ها و آزادیخواهانی بودند که در راه مقاومت در مقابل شکل گیری یک حکومت ضد بشری اسلامی جانباختند. خاوران از مراکز و بناهای مهم، بازگو کننده مقطع مهمی از تاریخ شکل گیری جمهوری اسلامی ایران و مبارزه و ایستادگی در مقابل آن و گورستان هزاران هزار جانباخته عزیز و گرامی راه سوسیالیسم و آزادی است. مبارزه ای که این عزیزان مبشر آن بودند، در ابعادی گسترده تر ادامه دارد. خیزشهای بزرگ اجتماعی دی ماه ٩٦، آبانماه ٩٨، خیزش بزرگ نیمه دوم سال ١٤٠١ بعد از قتل ژینا امینی و تحرک اعتصابی و اعتراضی گسترده در جنبش کارگری و جنبشهای اجتماعی رادیکال، همچون فرهنگیان و معلمان، بازنشستگان، پرستاران، جنبش اعتراضی کوبنده زنان و مردان آزادیخواه علیه حجاب ومبارزات نسل جوان در دانشگاهها و مراکز تحصیلی، مبارزات رانندگان کامیون و کامیونداران و دیگر بخشهای معترض جامعه، عرصه های به هم متصل جنبش سرنگونی انقلابی برای برچیدن حکومت مخوف اسلامی است. جمهوری هار اسلامی از “برکت جنگ دوازده روزه اخیر” با دولتهای همچون خود تروریست اسرائیل و آمریکا میخواست و هنوز هم این هدف جنایتکارانه را تعقیب میکند، “دهه شصت خونین” دیگری بیافریند.در این راستا موج دستگیریها و زندان و اعدامها را گسترش داده است. اما محاسباتشان وارونه و غلط است. اوضاع سیاسی و مبارزاتی و تناسب قوای بین مردم سرنگونی طلب و جمهوری اسلامی چنان تغییر کرده، حتی موانع ایجاد شده توسط جنگ دوازده روزه و سپری شده و یا احتمال مخاطرات ادامه جنگ مصیبت بارتر علیه زندگی و مبارزه مردم، خامنه ای و دیگر سران جمهوری اسلامی را از سرنوشت محتوم سرنگونی حکومتشان خلاص نمیکند.

چهار دهه است مادران دادخواه خاوران و بستگان رنج دیده قتل عام شدگان دهه شصت و کل صفوف جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی ایران، جنبش کارگری و جنبشهای اجتماعی رادیکال، آگاهانه تر و سازمانیافته تربرای پایان دادن به حکومت سیاه قتل و کشتار و جنایات سازمانیافته دولتی و محاکمه برپادارندگان هولو کاست اسلامی میکوشیم. بارها نوشتیم ” دور نیست آن روزی که سران جمهوری اسلامی به جرم کارنامه سراسر جنایات و ننگین همه دوران حاکمیتشان به سزای اعمالشان برسند”. آن روز امید بخش نزدیک است.
هشتم اوت ٢٠٢٥
***