مقالات

ابوبکر شریف زاده- چرا نباید در مضحکه انتخابات شرکت کرد

چرا نباید در مضحکه ” انتخابات “شرکت کرد .قبل از پرداختن به این موضوع یادآوری یک نکته بسیار مهم لازم و ضروریست آنهم چگونگی سرکارآمدن حکومت ضد انسانی جمهوری اسلامی سرمایه داری در ایران به کمک غرب که درتاریخ 4 تا 7 ژانویه 1979 یعنی 14 تا 17 دیماه 1357 میان روسای چهار قدرت اصلی ( آمریکا ، انگلستان ، فرانسه و آلمان غربی وقت ) درجزیره گوادلوپ برای بررسی وضعیت بحرانی ایران در آن دوران برگزار شد و از آنزمان تا به امروز بختک کثیف و ضد انسانی حکومت اسلامی را در مقابل خواست بر حق مردم جان به لب رسیده از دست خاندان پهلوی علم کردند و از همان مو قع تا به امروز مردم بعلت سرکوب و نقض کوچکترین آزادیها و تغییر در زندگی خود مشغول مبارزه با رژیم هستند . و از بدو به قدرت خزیدن این رژیم توسط غرب ما گفتیم که این رژیم کوچکترین قرابتی با خواست ، امیال و آرزهای تحقق نیافته مردم ندارد به همین فاکت و دلیل روشن گفتیم این رژیم بحران سیاسی و لاینحل دارد وتا به امروز بیش ازچهل سال است دراین منجلاب بحران غرق شده و دست و پا می زند و برای نجات خود به هر خار و خاشاکی چنگ می اندازد .ُ جدا از بحران اصلی سیاسی بدلیل بی ربط بودن و عاجز از تحقق خواست ومطالبات مردم به لحاظ اقتصادی هم مشکل حاد دیگری برمشکل سیاسی افزوده و سال به سال این مشکلات چون خوره به جان سرتا پای رژیم افتاده است همین مسله امروز رژیم را به لبه پرتگاه رسانده است و دولتمردان در روز روشن برای نجات قدرتشان با بی شرمی اعلام می کنند که باید صبر داشته باشیم ، باید صبور بود نباید با صندوقها قهر کنیم ُُ چرا که خدا گرسنگان را دوست دارد بقول خمینی خدا هم کارگر و گرسنه بود .
اما، فراخوان سران رژیم فقط برای مردمی است که روزانه ودر طول سال به خاطر نداشتن کمترین امکانات معیشتی و زیستی پناه به خودکشی، اعتیاد، کولبری ، تن فروشی و اعضاء بدن فروشی برده اند تا امروزشان را به قیمت جانشان به فردا برسانند. و از طرف دیگر دزدان مافیای در قدرت روی زمین سفت برای خودشان بهشت ساخته و مردم را به بهشت خیالی و جهنم واقعی دعوت می کنند. کافی است اشاره کنیم فقط به یک قلم حساب بانکی سکینه خانم دختر خامنه ای در بانکهای دبی و مالزی که از دست رنج و خالی کردن سفره هفتاد میلیون مردم ایران که به ادعای خود رژیم هفتاد میلیون مردم در حکومت خدا محتاج لقمه نانی هستند که به ازای یک نفر پنجا و ُپنج هزار تومان مبلغی کمتر از چهار و نیم دلاردر نظر گرفته اند. که خود این کمک اوج توهین و تحقیر به مردم است. اما مبلغ دختر خامنه ای را نگاه کنید خیالی و من درآوردی نیست باور کنید. چهارده میلیارد دلار معادل پنجاه و هشت تیلیارد و هشصد میلیارد تومان است این یک مورد ازهیولای مافیا تنیده در تار و پود رژیم اسلامی، علیه مردم است. غارت و چپاول در حکومت اسلامی چنان به نرم تبدیل شده که خود شماهای محتاجان چهار دلار بارها از زبان گردانندگان این چپاول علیه همدیگر شنیده اید. بقول معروف وقتی که اسب ها در سر بالایی همدیگر را گاز می گیرند. این توضیح کوتاه که عصاره و شاخص رژیم اسلامی سرمایه است ضروری بود وهست تا بر گردیم به بحث شیرین ” انتخابات ” چه انتخابی آیا احزاب ، شخصیتها حق دارند حتی در تاریک خانه های قلب خود به کاندید شدن فکر کنند با کدام درجه و درصد مردم آزادند کاندید شوند ویا کاندید کنند. انتخاب یعنی دربین چند گزینه متفاوت حق داشته باشید. نه انتخاب از یک نوع إ حتی دربین همان یک نوع خودشان خیلی ها حذف می شوند . چه رسد به مخالفی اگرباشد. با این اشاره کوتاه نتیجه می گیریم که انتخابات در رژیم اسلامی یک توهین و دهن کچی به مردم ایران بیش نیست.
این ماجرا و جوک ” انتخابات ” را بگذاریم کنار برگردیم به بازیگران و آرتیستهای این خیمه شب بازی آنهم دراین اوضاع و احوال به شدت بحرانی و سردرگمی رژیم بویژه درکردستان خطاب من به کسانی است که تا به حال در کنار این رژیم قرار نگرفته اند ویا اگر قبلا بود و دمشان به رژیم وصل بوده فاصله بگیرند و با طناب پو سیده رژیم خود را در چاه تاریک و لایتناهی قرار ندهند و مردم نباید فریب تبلیغات رژیم و کسانی را بخورند که گویا کاندید مردمند و قراراست کاری انجام دهند . کسانی که این گونه می اندیشند راه به جایی نمی برند چرا که نمی شود عدالت را از قاتل و جانی توقع داشت. بعداز چهل سال هر چهار سال یکبار شما را برای چند ساعت و فقط برای اینکه سران رژیم در افکار عمومی مشروعیت خودرا اعلام کنند نیاز دارند اگر قرار برای تغییر درزندگی شماها بود در چهل سال گذشته باید این اتفاق می افتاد. بنابراین به این خیال نباشید بقول معروف نباید انسان از یک سوراخ دوبار گزیده شود شماها ده بار گزیده شدید بس است !
کسانی که کاندید شده اند باید پشیمان شوند و اگر پشیمان نشوند باید پشیمانشان کرد. کسانی که کاندید هستند و کسانی که پای صندوق رای می روند شریک جرم چهل سال جنایات رژیم هستند . انگشتی که در جوهر رای دادن رنگی می شود با انگشتی که روی ماشه تفنگ است و به کولبر، تظاهر کننده و کارگر معترض شلیک می کند فرقی ندارد چه بسا جرم رای دهنده سنگین تر است چرا که رای دهنده است که خواهان وضع موجود ودر قدرت ماندن آمران و عاملان شلیک کردن ماشه ها هستند. نباید به بد وبد تر به سن تن فروشی زیر دوازده سال به ماندگاری جهل به رنگ سبز به اعتیاد جوانان به رنگ بنفش به تجاوز به دختران در زندان به اسید پاشی روی زنان به هفتاد میلیون نفر زیر خط فقر و مرگ تدریجی به آوارگی میلیونی به اعدام صدها هزارنفر به اختلاس و غارت به حجاب اجباری و دربند بودن چهل میلیون زن و هزاران زندانی سیاسی نباید رای داد!
در خاتمه می توان از چهل سال جنایات رژیم که روزانه علیه شماها انجام داده گفت اما به همین کوتاه اکتفا می کنم اگر قرار بود و قرار است برای شما ها مردم ساکن درآن جغرافیا کاری در جهت بهبود وضعیت معیشتی و ریستی، رفاه و آسایش تان انجام می دادند. آیا چهل سال زمان کافی نبود پس تا ُکی دنبال و تکرار این سیکل باطل هستید آنهم در شرایطی که در سراسر ایران و در صدها شهر و در ابعاد چند میلیونی و با صدای رسا ندا دادند که جمهوری اسلامی را نمی خواهیم. بنابراین همت کنید آن هفتاد میلیون محتاج چهار دلار یارانه عملا با نرفتن به پای صندوقهای رای در سراسر ایران عزم خود برای نخواستن و برای به زیر کشیدن و سرنگون کردن جمهوری اسلامی سرمایه که خالق و گسترش دهنده تمام گرفتاری و نابسامانیهای جامعه است را در هم آمیزید و به جای رای دادن به حفظ و بقاء ننگینش، ارکستر و سنفونیای انقلاب کارگری رابنوازید!
ابوبکر شریف زاده 12 بهمن 1398