مقالات

جمهوریِ اسلامی حکومت قاتلین و شکنجه گران حقیقی! آذر ماجدی

جمهوری اسلامی شاید تنها حکومتی باشد که اکثریت قریب به اتفاق کار بدستانش شکنجه گر، آدمکش و تیر خلاص زن هستند. حکومت سرمایه داری چه از نوع دموکراسی و چه دیکتاتوری مختنق و سرکوبگر است؛ بجز معدودی دولت های دموکراسی در غرب بقیه دولت ها از نوع حکومت های استبدادی اند و لاجرم پیش و بیش از هر چیز بر سرکوب خشن جامعه، اسارت، شکنجه و اعدام معترضین بنا نهاده شده اند. در این میان برخی از سایرین جنایتکارتر و سرکوبگرتراند. جمهوری اسلامی در زمرۀ این آخرین دسته است. حکومتی که با هدف سرکوب انقلاب باسم انقلاب بقدرت رسید و طی چهل و یک سال حاکمیت پرونده ای خونین مملو از شکنجه و اعدام دارد.

جمهوری اسلامی در شرایطی ویژه به قدرت رسید. شکلگیری یک خیزش عظیم توده ای برای سرنگونی یک حکومت استبدادی در کشوری که دارای موقعیت ویژۀ سوق الجیشی بود و دولت آن از یاران بی چون و چرای سرمایه داری جهانی و پاسخگو به نیازهای قدرت های بزرگ سرمایه داری، منافع این قدرت ها را بشدت بخطر انداخت. لذا این قدرت ها دست در دست هم به مقابله با این خیزش برخاستند و موفق شدند تا یک آلترناتیو تا پوست و استخوان مرتجع و جنایتکار را به جامعه تحمیل کنند.وظیفۀ این حکومت ساخته و پرداخته دولت های امپریالیستی سرکوب انقلاب بود.

جمهوری اسلامی از روز اول مشغول بکار شد. رشد کمونیسم و جنبش کارگری و آزادیخواهانه سرکوب انقلاب تحت نام انقلاب را در دستور این رژیم گذاشت. کشتارهای وحشیانه در زندان ها در دهۀ شصت، سرکوب خیزش مردم در کردستان حاصل پیاده کردن این برنامه بود. تداوم جنگ با عراق بمدت ٨ سال و بخاک افتادن یک میلیون انسان بخش دیگری از پروژه سرکوب انقلاب بود. اما نظام سرکوب و کشتار هیچگاه از کار نیافتاد؛ زیرا اعتراض و مقاومت هیچگاه خاموش نشد. در تمام طول حاکمیت کثیف این رژیم اسارت، شکنجه و اعدام بخش لایتجزای این حاکمیت بوده است. این رژیم با بحران متولد شد و همواره دچار بحران اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بوده است. این رژیم “یک وصلۀ ناجور” بر جامعه بوده و لذا هیچگاه موفق نشد تا جامعه را خاموش و همراه کند.

این ویژگی جامعه و حکومت، وجود یک بحران لاینحل دائمی و وجود جنبش های اعتراضی آزادیخواهانه و چپ؛ جنبش کارگری، جنبش آزادی زن، خلاصی فرهنگی، و مبارزه علیه فقر به جامعۀ ایران و رژیم اسلامی خصلتی متمایز داده است. و از ویژگیهای این نظام پر شدن صندلی های قدرت توسط شکنجه گران، آدمکشان و تیر خلاص زن ها است.

با آغاز خیزش توده ای در شیلی عکسی در رسانه ها از رئیس جمهور و وزیر کشور شیلی منتشر شد؛ علت انتشار این عکس افشای این واقعیت بود که وزیر کشور از مسئولین بالای سرکوب و شکنجه پس از کودتای پینوشه بوده است. این مساله آه از نهاد بسیاری بلند کرد. حال به رژیم اسلامی نگاه کنید، تمام سردمداران و کار بدستان، وزیر و نماینده مجلس و رئیس جمهور و غیره در دهۀ شصت از شکنجه گران، بازجویان، تیر خلاص زن ها و باصطلاح “قاضیان دادگاه انقلاب” بوده اند. از اینرو اعلام این حکم که این حکومت شکنجه گران و قاتلین است، یک استعاره نیست، یک فاکت تاریخی است. حکومتی که برای حفظ قدرت نیاز به سرکوب روزمره و دائمی دارد؛ بدون سرکوب، بدون شکنجه، بدون اعدام قادر نیست حتی یک روز به حیات خود ادامه دهد. و این نیاز است که آدمکشان حقیقی را در راس حکومت قرار داده است. و نیاز به سرکوب روزمره بیانگر بحران ذاتی و لاینحل این نظام در تمام عرصه ها و جنبش های وسیع اعتراضی و آزادیخواهان درون جامعه است.

قاتلین و کرونا

جای تعجب نیست که یک بلای طبیعی، اشاعۀ ویروس کرونا در ایران چنین فاجعه ای می آفریند. در کشورهای دیگر صرفنظر از نوع دموکراسی (ایتالیا) دیکتاتوری (چین) بینابینی (کره جنوبی) علیرغم حاکم بودن قانون سود و استثمار خشن، دولت ها توانسته اند کمابیش با فاجعه مقابله کنند و علیرغم کمبودها و کوتاهی ها جلوی گسترش فاجعه بار ابعاد این ویروس را بگیرند. اما جمهوری اسلامی کاملا عاجز از مقابله با این فاجعه است. نمی خواهد و نمی تواند از رشد فاجعه جلوگیری کند. اینکاره نیست! کارش قتل و جنایت و دزدی است. حتی از درک فاجعه ای که در زندان ها در شرف وقوع است نیز عاجز است.هزاران زندانی را بحال خود در بدترین شرایط بهداشتی و زیستی رها کرده تا کرونا جانشان را بگیرد. و زندان ها را به گورهای دستجمعی تبدیل کند.

انتظار از این قاتلین برای مدیریت فاجعه و ممانعت از گسترش ابعاد تراژدی، انتظاری عبث و توهم بار است. این دزدهای سرگردنه حتی در چنین شرایطی مشغول پول سازی از بدبختی و مصیبت مردم اند و با احتکار ماسک و مواد لازم و فروش آن در بازار سیاه به دست خود دارند ابعاد فاجعه را گسترش می دهند. از اینرو است که مردم خود باید کنترل امور را بدست بگیرند. با در نظر گرفتن مسائل ایمنی و محافظت از خود باید به همیاری یکدیگر بلند شوند. مردم امیدی به این رژیم ندارند و هم اکنون در شهرهای مختلف این تلاش آغاز شده است. از ضد عفونی کردن معابر تا تهیه و توزیع ماسک خود مبتکر شده اند. این وجه امیدبخش جامعۀ دزد زده و کرونا زدۀ ایران است.

باید این رژیم را به زیر کشید! این فاجعۀ دردناک فقط گریبان مردم را نگرفته است. این رژیم کثیف و جنایتکار قادر نخواهد بود از ویروس کرونا جان سالم بدر برد. با هم این قاتلین را به زیر می کشیم؛ تک تک شان را بجرم جنایت علیه بشریت محاکمه خواهیم کرد؛ و یک دنیای بهتر، یک جامعۀ آزاد، برابر و مرفه خواهیم ساخت.*