مقالات

دو یادداشت کارگران معادن زغال سنگ کرمان مدیر عامل را فراری دادند! علی خامنه ای چرند میگوید! سعید یگانه

کارگران معادن زغال سنگ کرمان سه شنبه ۱۶ اردیبهشت مدیر عامل را از شرکت فراری دادند. دست این کارگران درد نکند. این بلا را کارگران باید سرهمه این مفتخورها و زالوصفتهای کارفرما و سرمایه دار در بیاورند. حق کارگران معدن است که خود کنترل شرکت را به دست بگیرند. معادن یا هر واحد تولیدی منابع و ثروت جامعه است و ابتدا متعلق به کارگرانی است که شب و روز در آن جان می کنند و سود به جیب دولت و سرمایه دار و کارفرما سرازیر می کنند و بلای جان خود کارگران می شوند. این کارگران هستند که باید قبل از هر کس از نتیجه کار و زحمت خود سود ببرند نه سرمایه دار و دولت که نتیجه کار و زحمت کارگران را به جیب می زنند و هر وقت بخواهند کارگران را اخراج و بیکار و به روز سیاه می نشانند. این نظم و قوانین کار و سرمایه وارونه را باید به نفع طبقه تولید کننده یعنی طبقه کارگرتغیر داد.

روز اول اردیبهشت ۳۰۰۰ نفر از کارگران معادن کرمان در اعتراض به واگذاری شرکت به بخش خصوصی و اجرای طرح طبقه بندی مشاغل و افزایش دستمزدها دست به اعتصاب زدند و با وعده رسیدگی به خواست کارگران به اعتصاب خاتمه دادند. روز ششم اردیبهشت درمجلس اسلامی جلسه ای جهت رسیدگی به مشکلات کارگران تشکیل شد و از حضور نماینده کارگران در این جلسه ضدکارگری جلوگیری به عمل آمد و آن را به جلسه امنیتی علیه اعتصاب و برنامه ریزی سرکوب کارگران تبدیل کردند.

روزشه شنبه ۱۵ اردیبهشت ۳۵۰۰ نفر از کارگران دوباره در اعتراض به عدم رسیدگی به مطالباتشان دست به اعتصاب زدند. فراری دادن مدیرعامل شرکت در روز سه شنبه ۱۶ اردیبهشت به دنبال دور جدید اعتصاب، جواب دندانشکن کارگران به عدم رسیدگی به خواست و مطالبه آنان و عدم حضور نمایندگان آنان در جلسه بررسی مطالبات کارگران در مجلس کذایی رژیم در روز ۶ اردیبهشت بخوان “جلسه تصمیم به سرکوب کارگران” بود. لابد روز بعد کارفرما با حمایت گارد ویژه و نیروهای حافظ سرمایه برای سرکوب و شکستن اعتصاب کارگران به شرکت هجوم خواهند آورد. سیاستی روتین که دولت سرکوبگر اسلامی در مقابل اعتراض و اعتصاب حق طلبانه کارگران در حمایت از سرمایه داران و کارفرمایان انگل و سودجوبه کارمی گیرند.

دولت جمهوری اسلامی در نهایت افلاس اقتصادی برای تامین بودجه سرپا نگه داشتن دستگاههای سرکوب ونظام مذهبی و حکومت کثیف سرمایه داریشان، بیشتر واحدهای صنعتی و تولیدی را به حراج گذاشته است. این سیاست که بنام خصوصی سازی سالهاست در جریان است هجوم وسیعی را به زندگی و معیشت کارگران و به بیکارسازی وسیع در میان آنان دامن زده و زندگی میلیونها کارگر را به نابودی کشانده است. این صنایع در میان خودیها و آقازاده ها و قرارگاهها و بنگاههای وابسته به سپاه پاسداران واگذار و حیف و میل می شوند. با اجرای این سیاست تاکنون میلیونها کارگر شغل خود را از دست داده و آنان را به فقر و نابودی سوق داده اند. مراکز تولیدی نیشکرهفت تپه و فولاد و هپکو و آذرآب و دهها واحد صنعتی و تولیدی در نتیجه این سیاست طی سالهای گذشته تاکنون به سرنوشتی مشابه دچارشده و معادن زغال سنگ کرمان را نیزمیخواهند با این سرنوشت روبرو کنند.

اعتراض و اعتصاب کارگران معادن کرمان برحق و باید مورد حمایت سایر کارگران در واحدهای تولیدی قرارگیرند. نباید اجازه داد که این معادن، تنها سرمایه کارگران که سالهاست نسل اندر نسل در آن کار کرده اند به دست مفتخورهای سرمایه دار معامله و حیف و میل شود و دسترنج آنان به تاراج برود. تجربه مبارزات کارگران هفت تپه، فولاد، آذر آب و هپکو در سالهای اخیر به ما می آموزد که تنها ضامن کارگران برای پیگیری و تحقق مطالبات خویش و ممانعت از اجرای سیاستها ضدکارگری رژیم سرمایه داری اسلامی، مبارزه متشکل، اتحاد و هبستگی یکپارچه کارگران از طریق مجامع عمومی و شوراهای کارگری برای تحمیل اراده خود به دولت و کارفرما می باشد.

علی خامنه ای چرند میگوید!
علی خامنه ای رهبر ضد کارگری دولت اسلامی در سخنرانی تصویری به مناسبت “هفته کارگر” اسم اسلامی اول ماه مه روز جهانی طبقه کارگر، “خواستار رعایت حقوق طبیعی کارگران و پرداخت منظم و بدون تاخیر دستمزد عادلانه آنان شد و ثبات و امنیت شغلی، بهداشت و درمان و خدمات رفاهی را از جمله مسائل بسیار مهم و حقوق طبیعی کارگران توصیف کرد.”

حقیقتا که علی خامنه ای سر دسته استثمارگران و چپاولگران دسترنج کارگران، زیادی چرند میگوید! عوامفریبی سران جمهوری اسلامی براستی که حد و مرزی ندارد. خامنه ای دم از پرداخت حقوق منظم کارگران می زند، اما کارگران در بخش زیادی از واحدهای تولیدی ماهها حقوق نمی گیرند و رنج می کشند و دراعتراض به این بی حقوقی، سرکوب و اخراج و زندانی و شکنجه می شوند.

دم ازثبات و امنیت شغلی می زند که با سیاست خصوصی سازی و ضد کارگری میلیونها کارگر را از کار محروم و شغل خود را از دست داده اند. بیش از ۸۵ درصد اردوی کار ایران را با قراردادهای سفید و موقت به کاراجباری وادار می کنند که ازحمایت قانونی، امنیت شغلی و بیمه بیکاری محروم و در چنگ قانون جنگل سرمایه داران در ایران جسم و روح آنان به نابودی کشانده شده است.

به اینها باید گفت بساطتان را جمع کنید. دم از حقوق کارگر نزنید که همه مردم از جنایت و قساوت و سرکوب و ضایع کردن حق آنان به تنگ آمده اند. با رفتن و سرنگونی شما، کارگران شاید نفس راحتی بکشند و بر ویرانه نظم ستم و استثمارگرانه شما نظمی انسانی بدور از تبعض و نابرابری و استثمار برپا کنند. مرگتان باد!

۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹