۱- اعتصاب هفت تپه، همقطاران خود را آزاد کرد!
در روز سه شنبه ۲۴ تیر ۹۹، در سی امین روز اعتصاب و اعتراض محکم کارگران هفت تپه، چهار تن از فعالین کارگری این مبارزه، یعنی ۱- یوسف بهمنی ۲- ابراهیم عباسی منجزی ۳- محمد خنیفر ۴- مسلم چشم خاور توسط سرکوبگران جمهوری اسلامی فقط به دلیل مبارزه جویی و همراهی فعال با دیگر همقطاران خود در اعتصاب و مبارزه پرشور این دوره کارگران هفت تپه بازداشت شدند. به خیال واهی فکر میکردند با دستگیری و حذف این چند فعال کارگری میتوانند، موانع جدی در مقابل تداوم اعتصاب هفت تپه ایجاد کنند، به زعمشان اگر چند نفراز سرجنبانان اعتصاب را حذف کنند، این حرکت را فلج میکنند. اما اولا، واکنش متحدانه و پر قدرت کارگران و مردم شوش در روز سی و یکم این اعتصاب با شعار رسای “کارگرزندانی آزاد باید گردد” در خیابانهای شهر جمهوری اسلامی را مجبور کرد، در کمتر از ۲۴ ساعت آنها را آزاد کند. این موفقیت مهمی است. این عزم و اراده مبارزاتی نشان میدهد، که میشود، تناسب قوا را به نفع مبارزه در حال جریان چرخاند. این میتواند سرآغاز تغییر بیشتر به نفع مبارزه جویی کارگران و تحمیل همه خواسته هایشان و نهایتا متحقق کردن، “اداره شورایی” نیشکر هفت تپه باشد. ثانیا جمهوری اسلامی باید بفهمد، اعتصاب و مبارزات کارگران هفت تپه زمینه و ریشه عمیقی در میان کل کارگرن هفت تپه دارد و به ویژه در سالهای اخیر دهها و صدها کارگر مبارز و فعال آگاه و پرشور و جسور پا به میدان گذاشته و الهام بخش این مبارزات و اعتصابات برحق هستند. اینها میبایست درس بگیرند، مگر زندان و اذیت و آزار و فشار علیه فعال آگاه کارگران هفت تپه اسماعیل بخشی و دیگر همگامان او و حامیان هفت تپه در هیات تحریریه نشریه گام و سپیده قلیان و بقیه توانست مانع تحرک مبارزاتی هفت تپه شود؟ واضح است نه!
اعتصاب بیش از یکماهه اخیر هفت تپه و حمایت مردم شوش که توسط طیف جدیدی از فعالین کارگری هدایت میشود، همانند پتکی برسرشان فرود آمده و گیج سری و سردرگمی فعلی را بر دست اندرکاران سرمایه و جمهوری اسلامی تحمیل کرده است. ثالثا با بازداشت چهار فعال کارگری میخواستند این پیام را برسانند که قصد تن دادن به خواسته های برحق کارگران را ندارند. کارگران این نتیجه را میگیرند که برای تحمیل همه خواسته هایشان و پیروزی اعتصاب بیش از یکماهه به قدرت بیشتر و نیروی متحد تر در صفوف خود نیازمندند. هنوز همه کارگران و مزدبگیران مجتمع هفت تپه در صف اعتصاب و اعتراض برحق شان حضور ندارند. وقت آنست همه به همراه خانواده هایشان به صف این اعتصاب و مبارزه بپیوندند. و به علاوه اعلام حمایت وسیع و موثر بخشهای مختلف جنبش کارگری و اردوی آزادیخواهان بسیار ضروری است. امیدوارم بسیاری از مراکز و رشته های کارگری و به ویژه مراکز کلیدی کارگری به هرنحو ممکن حمایت خود را اعلام کنند. توقع آن است، جنبش معلمان، رانندگان کامیون، پرستاران، بازنشستگان، دانشجویان آزادیخواه از دانشگاههای مختلف و در یک کلام هم طبقه ایها و همسرنوشتان کارگران هفت تپه از اقصی نقاط کشور به هر شکل ممکن حمایتهای عملی و مبارزاتی را اعلام کنند. باید کاری کنیم، اعتصاب هفت تپه به پیروزی برسد، این رسالت مهم جنبش طبقه کارگر و صف آزادیخواه جامعه است.
۲- تحرک و هشتگ “اعدام نکنید” کار خود را کرد!
اعلام اجرای حکم اعدام سه جوان اسیر دست جمهوری اسلامی ، امیر حسین مرادی، سعید تمجیدی، و محمد رجبی، تحرک اعتراضی پردامنه و احساس مسئولیت بالای جبهه انسانیت جامعه را نشان داد. در ابعاد میلیونی با خواست “اعدام نکنید” اعترض وسیع به اجرای احتمالی این حکم سراپا جنایتکارانه در سراسر جهان بازتاب پیدا کرد. این واقعه در صدر اخبار جهانی نشست. فشار تاکنونی این حرکت تا هم اکنون درجه ای از عقب نشینی و سردرگمی را به سران جمهوری اسلامی تحمیل کرده است. نفس توقف اجرای فوری حکم ضد انسانی این سه نفر و دسترسی مجدد وکلا به پرونده هایشان و احتمال بررسی مجدد این پرونده ها، مستقیما حاصل تحرک مبارزاتی مهم ۲۴ ساعته در رسانه های اجتماعی و بخشا از کانال “طوفان توئیتری” است که میلیونها انسان حق طلب و ضد اعدام نیروی فعاله آن بودند. در این واقعه انسانیت و مبارزه آگاهانه ضد اعدام مردم ایران و همگامان آن در جهان پیکره قوی و درخشان خود را نشان داد. ابتکارات نوین مبارزاتی و استفاده موثر از مدیای مدرن و اجتماعی وزن موثر خود را به نمایش گذاشت و بالاخره در این جدال برسر “مرگ و زندگی” سه جوان هم تحمیل عقب نشینی (ولو محدود) و امکانپذیری تغییر تناسب قوا به نفع جبهه انسانیت و آزادیخواهی و جبهه کارگر و مردم تشنه رهایی را شاهد بودیم. به طور واقعی نشانه های قوی و جدی انفجار جامعه بر علیه فقر و فلاکت و بیکاری و برای جارو کردن جمهوری اسلامی قابل مشاهده و ملموس است. اخبار همین امروز رسیده از اعتراضات شهرهای بهبهان، ارومیه، تبریز، مشهد، شیراز و بعضی مناطق تهران، میتواند به سرآغاز جنبش اعتراضی توده ای بسیار گسترده تر و تعیین کننده تر از دی ماه ۹۶ و کوبنده تر از آبانماه ۹۸ تبدیل شود. میتواند به سرآغاز روند تعیین تکلیف نهایی با سرمایه داری حاکم و جمهوری اسلامی منجر شود. طبقه کارگر و کمونیسم کارگری به دوره ایفای نقش تاریخی و رهایی بخش پاگذاشته ایم. این فرصت را دریابیم!
***