مقالات

در یک نگاه جایگاه زنجیره اعتصابات درخشان نفت و مراکز کلیدی کارگری رحمان حسین زاده


یازدهم مرداد ۱۳۹۹ در لیست روزهای تاریخی جنبش کارگری ایران ثبت شد. اکنون و به ویژه در آینده به عنوان روز آغازگر زنجیره اعتصابات همزمان و همگام مراکز کلیدی کارگری، چون نفت و پتروشیمی و دیگر مراکز صنعتی، به عنوان روز وقوع نقطه عطف درخشان در جنبش کارگری از آن یاد میشود. عاقبت توقع به میدان آمدن موتور محرکه جنبش کارگری، یعنی کارگران مراکز صنعتی به صحنه عمل کشانده شد. هر ناظر آگاه میداند این تحول بزرگ تا همین الان چه توان بالایی به جنبش کارگری ایران بخشیده است. اگر مراکز کلیدی کارگری نقش تعیین کننده در تولید و سوخت و ساز و سر پا نگه داشتن جامعه دارند، بگذار در مبارزه و سیاست و تعیین مقدرات جامعه هم نقش دگرگون کننده خود را ایفا کنند. اکنون بیش از پیش نگاهها بر عزم و اراده و پتانسیل جنبش کارگری برای عقب راندن موثر سرمایه داران و جمهوری اسلامی متمرکز شده است. بخشهای مختلف جنبش کارگری و آزادیخواهانه در سراسر کشور قوت قلب جدیدی گرفته اند. تردیدی نیست اعتصاب شورانگیز نزدیک به دو ماهه نیشکر هفت تپه اکنون با انرژی بیشتری به نبرد خود ادامه میدهد. هفت تپه ایهای الهام بخش مبارزات کارگری این دوره، اکنون در کنار خود موثرترین همقطاران طبقاتی را می بینند. روند همبستگی مبارزاتی بخشهای مختلف جنبش کارگری، از حالت صرفا فراخوانی به عرصه تجربه عملی وارد شده است. چشم انداز گسترش اعتراض و اعتصابات کارگری در سراسر کشور به کابوس سرمایه داران و سران جمهوری اسلامی و قطب نمای امید بخش جنبش کارگری و آزادیخواهانه جامعه ایران تبدیل شده است. اعتصاب در پالایشگاههای متعدد چند استان کشور یاد آور نقش محوری “کارگر نفت ما، رهبر سرسخت ما” در سال ۱۳۵۷ در شکستن کمر رژیم سرمایه سلطنتی است. اکنون نوبت شکسته شدن کمر رژیم سرمایه اسلامی به دست توانای کارگران نفت و پتروشیمی ها و دیگر مراکز صنعتی و کل جنبش کارگری بسیار نیرومندتر، خودآگاهتر و با تجربه تر از همه دوران حیات و مبارزات یک قرن اخیر است. دوره عرض اندام طبقه کارگر برای “اداره شورایی” جامعه و تضمین آزادی، برابری، رفاه همگانی رسیده است. این چشم انداز شوق انگیز رسالت طبقه کارگر در صدر تحولات سیاسی و مبارزاتی عمیقا ضد کاپیتالیستی جاری در جامعه ایران و در راس مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی است. نه ماه قبل در کنگره نهم حزب حکمتیست با تشخیص بسیار دقیق از کاراکتر و پتانسل جنبش کارگری به درست پافشاری کردیم که:

“بیش از هر دوره ای در تاریخ سیاسی ایران، امید و نگاهها به نقش رهایی بخش طبقه کارگر و جنبش کارگری برای نجات جامعه از مصائب فاجعه بار حاکمیت کاپیتالیستی و جمهوری اسلامی دوخته شده است. مردم جان به لب رسیده جامعه ایران در نبردی بی امان برای سرنگونی جمهوری اسلامی و تحقق آینده ای به دور از ستم و رنج و ناهنجاریهای کنونی، به آلترناتیوی متضمن آزادی و برابری و رفاه چشم دوخته اند. این باور که طبقه کارگر و آلترناتیو کارگری ظرفیت و توانایی ساختن آینده ای به دور از حاکمیت سرمایه و استثمار و تبعیض و نابرابری و تحقق سعادت و رفاه همگانی برای شهروندان را دارد، بیش از پیش توجه جنبشهای اعتراضی رادیکال و محرومان جامعه را به خود جلب کرده است. این نقطه عطف مهمی در مسیر تامین رهبری طبقه کارگر بر جنبش سرنگونی جمهوری اسلامی و تعیین تکلیف قدرت سیاسی به نفع آزادی و برابری و حکومت کارگری و رهایی قطعی کل جامعە از مشقات نظم وارونه سرمایه داری و جمهوری اسلامی است”.

زنجیره اعتصابات درخشان همزمان و همگام مراکز کلیدی کارگری جامعه را به این چشم انداز امیدوارتر کرده است.

***