مقالات

در یک نگاه! محصول دمکراسی رحمان حسین زاده

سیرک “انتخابات” در آمریکا به روزهای پایانی رسیده است. نوبت آخر مناظره دو مهره کاندیدا از دو حزب به تناوب و دائما در قدرت هیات حاکمه بورژوا امپریالیستی برگزارشد. ترامپ و بایدن همانند هیتلر و موسولینی، تاچر و ریگان و بوش پدر و پسر و بلر و کلینتون و اوباما محصول طبیعی دمکراسی اند. دمکراسی و اشکال مختلف آن، هیچگاه اراده مردم را منعکس نکرده و نمیکند. چهار سال یکبار با مهندسی افکار عمومی، احزاب اصلی ترندهای اجتماعی بورژوازی نیروی مردم را در میان انواع پیچ و خم اداری و قانونی و فیلترهای مالی و سیاسی به پای صندوق رای میکشند، رای آنها را میگیرند و تا چهار سال بعد به رای دهندگان مستقیم خود جوابگو هم نیستند. دمکراسی و اشکال مختلف انتخابات آن سوپاپ اطمینان بورژوازی در مسیر جابجایی قدرت میان جناحهای مختلف آن است. مورد برجسته آن آمریکا بیش از یک قرن است جابجایی قدرت در صحنه سیاسی آمریکا بین دو حزب جمهوریخواه و دمکرات دست به دست میشود و هیچ نیروی دیگری از همان خانواده بورژوازی مجال به دست گرفتن قدرت را نداشته تا چه برسد به طبقه کارگر و مردم و آزادیخواهان و کمونیستها و جریانات مستقیما متکی به اراده مردم. همین مورد اخیر نزدیک به دو سال است، هیئت حاکمه و این دو حزب با اتکا به مدیای نوکر و انواع اهرمهای سیاسی، مالی و قانونی مردم را در مسیری قرار دادند که نهایتا در میان دو کاندید، دو چهره منفور به یکی رای بدهند. همواره درصد بالایی از مردم و نسل جوان متنفر از نظم و بساط موجود، از آنجا که احساس میکنند، اراده آنها پایمال میشود به این اجبار تن نداده اند. مواردی از سر ناچاری و در غیاب آلترنانیو رادیکال متعهد به منافع کارگر و مردم محروم، مجبور بوده اند، به چهره هایی چون سندرز در آمریکا و کوربین در بریتانیا توجه داشته باشند، اما بسرعت این واقعیت به متوهمین و مصلحت گرایان نشان داده، اتکا به جناح چپ بورژوازی سرابی بیش نیست.

در آمریکا و هر جای جهان این سیستم و اساس نظام بورژوایی متکی به آن باید برود. در مقابل این سیستم و بی اراده کردن مردم، باید نیروی اراده سازمانیافته طبقه کارگر و مردم حق طلب در آمریکا و هر جای جهان را به میدان کشید. پایان دادن به حاکمیت بورژوازی و سازماندهی انقلاب سوسیالیستی راه حل قطعی رهایی انسان و تحقق رای و اراده آزادنه مردم است. این آن نبرد و مصاف اساسی است که کمونیستها و حزب کمونیستی باید پرچمدار آن در راس طبقه کارگر متحد و متشکل در آمریکا و هر جای دیگر برای تحقق آن آستینها را بالا زنند.

***