قیام ۵۷ علیه وضعیتی بود که ما امروز و در جامعه ایران شاهد عروج آن و صد برابر بیشتر هستیم. نخواستن آن وضعیت باعث قیام و اعتراض و شورشی شد که نهایتا توسط رژیمی اسلامی مصادره شد. بیشترین معترضین و شرکت کنندگان قیام ۵۷ جوانانی بودند که مخالف وضع موجود بودند، مخالف زندانی شکنجه و اعدام بودند، مخالف نابرابری های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بودند. امروز که وضعیت به مرات اسفناک تر است، چرا ما نیستیم؟ چرا نیروی جوان آن جامعه به این شرایط تن داده است؟ آیا تکرار آن قیام و با بکارگیری تجربه آن و چهل سال مبارزه علیه رژیم اسلامی، نمی تواند راهگشا باشد؟
خبرهای ایران را اگر دنبال کنیم، هر روز و هر لحظه اخباری از مرگ، و کشتار و دستگیری، از افزایش فقر و گرسنگی، از بیکاری میلیونی و فسادهای میلیاردی می بینیم و می شنویم. شیرازه جامعه از هم پاشیده است. حالا تامین نان خشک و خالی برای یک سفره هم غنیمت شده است. صحبت از یک بیابان برهوت نیست. سخن از جغرافیایی می شود که یک دهم ثروت آن برای تامین رفاه همه مردم کافی است. اما جمهوری جهل و جنایت اسلامی،
همین نان خشک را هم به این سفره روا نمی بیند. جان انسان بی ارزش شده است. مهرداد سپهری را جلوی چشم مردم دستگیر کردند، برده وار شکنجه دادند و نهایتا او را کشتند. رئیسی، سردسته این جانیان در واکنش به این قتل عمد و آشکار می گوید که نباید این “اتفاق” به تضعیف نیروی انتظامی بیانجامد. این یعنی نیروهای سرکوب گر باید تا می توانند بگیرند و ببرند و بکشند.
اما آیا باید پذیرفت؟ آیا امکان تغییر وجود ندارد؟
اگر خلوت کنیم و خودمان را قاضی کنیم، با اغراق و ارفاق هم نمی توانیم این شرایط را “زندگی” بنامیم. با خودمان رو راست باشیم. نه امنیت جانی، نه امکان اقتصادی. اما نهایتا ما هستیم که تعیین می کنیم این وضعیت ادامه داشته باشد، یا اینکه در مقابل این شرایط بیاستیم و علیه آن متشکل شویم. اگر برای نسل من، در قیام ۵۷ نبودیم و تنها از طریق گفته ها و شنیده ها با آن روبرو شدیم، اما خیزش دی و آبان کار ما بود. خیزشهایی که علیه وضع موجود بود و در مقابل رژیم اسلامی قامت خود را راست کرد. همین خیزشهای مردمی بود که که شعار ” اصلاح طلب ، اصول گرا -دیگه تمومه ماجرا ” را به شعار جامعه تبدیل کرد. ترجمه عملی این شعار نه گفتن به رژیم اسلام است. پایان دوران توهمی بود که به جناحهای
رژیم اسلامی مرتبط بود. این خیزشها هم آغاز بود و هم پایان. آغاز مبارزه ای متشکل تر و گسترده تر علیه رژیم اسلامی و تلاش برای رسیدن به دنیایی بهتر و پایانی بود بر جمهوری اسلام و جناحهای آن. اما هنوز تا سرنگونی نهایی جمهوری اسلامی باید این مبارزات ادامه پیدا کند. در سالروز خیزش آبانماه باید کماکان بر این مساله تاکید کرد که تا سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی خیزش آبان ادامه دارد.
سخنی با جوانان در کردستان
کردستان همیشه محل تلاقی جنبشهای چپ و راست بوده و خواهد بود. پس از مصادره قیام ۵۷ توسط رژیم اسلامی ، کردستان آخرین سنگری بود که امید مبارزه علیه رژیم اسلامی را در خود داشت و نهایتا آخرین مناطقی بود که زیر پرچم سیاه رژیم اسلامی قرار گرفت. امروز کار ما در کردستان سخت تر از گذشته شده است. این به معنای غیر ممکن بودن نیست. کارهای بزرگ، نیروی بزرگ و تشکیلات بزرگ می خواهد. در دوران قیام ۵۷ اگر تنها رژیم اسلامی را در برابر خود می دیدند، امروز ما علاوه بر این رژیم، نیروهای دست راستی و مرتجعین را می بینیم. نیروهایی که فداکاریها و جان فشانیهای انسانهای چپ و کمونیست آن جامعه و مبارزات قهرمانانه آنها را به حراج
گذاشته اند. تنها مانده که از مبارزه با رژیم اسلام ابراز پشیمانی کنند. البته تلویحا و با تقدیر از “سیاستهای” احمد مفتی زاده فعلا و در خفا آنرا هم به انجام رسانده اند. باید خود را متشکل کنیم. باید تاریخ را تکرار کنیم دوباره پوزه ارتجاع را به زمین بمالیم. این کار شدنی است. ما می توانیم و نیروی انجام آنرا داریم. قبل از هر کاری باید در مقابل رژیم اسلامی و نیروهای مرتجع و ناسیونالیست ایستاد و خود را متشکل کرد .زیرا این جریانات حمایتهایی از نیروهای ارتجاعی و ناسیونالیستهای ایرانی را پشت سر خود دارند. پشت رضا پهلوی قرار گرفتن به معنای مقابله با مردم است. به معنای ایستادن در مقابل خواست میلیونها انسان در جامعه ایران و هزاران کمونیست به طریق اولی در جامعه کردستان است. باید جامعه را در مقابل این سیاستها بیمه کرد. این کار شدنی و توسط تک تک ما انجام می شود. باید این سیاستها را در جامعه جار زد، افشا کرد و نیروهای چپ و کمونیست را برای مقابله با آن دور خود جمع کرد. رسانه و پول و نیروهای ارتجاعی در یک سو و اراده و همت ما در مقابل این ارتجاع در سوی دیگر قرار دارد.
به حزب حکمتیست بپیوندید
حزب حکمتیست پرچمدار مقابله و مبارزه، افشا و برهم زدن چنین سیاستهایی است. چهره های خوشنام کمونیست جامعه کردستان بخشی در این حزب متشکل هستند و مبارزه خود را تا سرنگونی جمهوری اسلامی به پیش می برند. در این راه به نیروی تک تک شما انسانهای آزادیخواه و کمونیست نیاز است. باید متشکل شد. اگر بخواهیم از ریختن خون جوانان و کشتار انسانهای آزادیخواه در جامعه کردستان جلوگیری کنیم، نیاز است که خود را متشکل کنیم. حزب حکمتیست این ظرفیت را دارد تا با وجود تک تک شما انسانها، میدان تاخت و تاز را بر این سیاستها و احزاب و نیروهای آن تنگ کند و از میدان به در کند. همین امروز باید متشکل شد. به حزب حکمتیست، برای رسیدن به آزادی و برابری و رفاه، برای به دست گرفتن قدرت توسط مردم، برای تعیین سرنوشتمان به دست خودمان، بپیوندید.
سیوان کریمی
اکتبر ۲۰۲۰