مقالات

چراغ سبز خامنه ای برای مذاکره با آمریکا – جمال کمانگر

روز چهارشنبه ٢٦ آذرماه ٩٩، خامنه ای در دیدار با خانواده و “ستاد همایش بزرگداشت سالگرد” کشته شدن قاسم سلیمانی توسط آمریکا، محورهای اصلی سیاست رژیم در مقابل رئیس جمهور آتی آمریکا جو بایدن را اعلام کرد. خامنه ای برای اینکه فتیله عر و تیزها و کف چرانی فرماندهان نظامی رژیم را مبنی بر “انتقام سخت” را پایین بکشد و آنرا به نحوی روتوش کند، اولین “انتقام سخت” را حضور مردم در مناسک تشییع جنازه سلیمانی برجسته کرد و دومین “انتقام سخت” را شلیک چند موشک به پایگاه خالی شده آمریکاییان در عین الاسد برشمرد. اما اشاره به “انتقام سخت” از مسافران نگون بخت هواپیمای اکراینی که عمدتا ایرانی بودند نکرد!

 

خامنه ای آگاهانه کوچکترین اشاره ای به قتل محسن فخری زاده در این مراسم که وی بارها این پاسدار را دست راست قاسم سلیمانی اعلام کرده بود، نکرد و چراغ خاموش از کنار این قتل در نزدیکی تهران عبور کرد! و هیچ وعده ای مبنی بر انتقام نداد.

 

اما مهمترین بخش سخنان خامنه ای مربوط به ضرورت مذاکره در داخل و تلویحا با آمریکا بود. خامنه ای اینبار تحت نام “حفظ اتحاد ملی” خطاب به جناح اصلاح طلب و معتدل اعلام کرد: “مگر نمیگویید باید با دنیا مذاکره کرد، آیا نمیشود با عنصر داخلی مذاکره و اختلافات را حل کرد؟” این سخنان هر چند توسط کیهان شریعتمداری مخابره نشد! اما اغتشاش درونی رژیم را برای  بقاء برملا کرده است. هم خامنه ای و هم جناح بندیهای رژیم از دیماه ٩٦ و آبان ماه ٩٨ به وسعت جامعه ایران شعار “اصلاح طلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا” را شنیده اند و نیک میدانند که مردم از هر دو جناح رژیم عبور کرده اند و امیدی برای کشاندن مردم به پای صندوقهای رای نیست.

 

سخنان خامنه ای در حالی مطرح میشود که به انتخابات ریاست جمهوری سال ١٤٠٠ نزدیک میشویم. هر دو جناح رژیم بر سر معرفی یک کاندیدای متحد کننده با همدیگر و پشت پرده در حال چانه زنی هستند. سخنان مصطفی کواکبیان “دبیر کل حزب مردم سالاری” خصلت نمای اوضاع آشفته رژیم در این مورد است. وی در سخنانی که روز پنجشنبه رسانه ای شد، گفت: “در انتخابات اسفند ماه همین بود، و ما واقعا هیچ کسی را نداشتیم و در مجلس آن موقع هم گفتم که هر چه ما با کاندیدا ور رفتیم ۷ نفر بیشتر برنیامد که بگوید یک ذره این آقا اصلاح طلب است و بتوانیم تو لیست بگذاریم.” اصلاح طلبان اعلام کرده اند که از این انتخابات تنوری داغ نمیشود که ما نان بچسبانیم و قید آنرا میزنیم.

 

اما چراغ سبز خامنه ای به مذاکره با آمریکا با استقبال وسیع رسانه های وابسته به جریان اصلاح طلب در داخل کشور مواجه شده است. اکثر روزنامه ها و سایتهای این جریان ورشکسته این بخش را برجسته کرده اند که “اگر بتوان تحریم را رفع کرد حتی یک ساعت هم نباید تاخیر کنیم” به جز چند روزنامه و سایت تابلودار اصولگرا مانند کیهان شریعتمداری، جوان سپاه، رسالت و غیره همه جریان اصلاح طلب بوجد آمده اند. اینکه حول مذاکره با آمریکا آیا میشود دوباره سر مردم ایران کلاه گشادی گذاشت یا نه به مسئله روز همه رژیم تبدیل شده است. “نرمش قهرمانه” شماره دو خامنه ای اینبار در زر ورق “با روش درست، عاقلانه، ایرانی-اسلامی و عزتمندانه ” پیچیده شده است و قرار است مبنای سیاست رژیم برای دور باطل مذاکره و بده بستان با آمریکا باشد. اما مردم ایران علی العموم و طبقه کارگر علی الخصوص حق دارند سئوال کنند که مگر صدها میلیارد پول نقد که بعد از توافق برجام به جیب رژیم ریخته شد باعث زیاد شدن نانی به سفره کارگر و زحمتکش ایرانی شد؟

 

نه مذاکره و نه تخاصم رژیم با آمریکا فاکتور اساسی وضع موجود و گسترش فقر و فلاکت و بیکاری در ایران نیست. ما با تحریم اقتصادی اصولا مخالف هستیم و آنرا به عنوان سلاح کشتار جمعی علیه مردم محکوم میکنیم اما در زیر سایه همین تحریمها سرمایه دارها و پولدارها فربه تر شده اند. شکاف طبقاتی عمیق در ایران با مذاکره و برجام پرشدنی نیست. حتی اگر رژیم تن به جام زهر دیگری بدهد باز معضل تاریخی اقتصاد ایران لاینحل باقی میماند. مشکل اقتصاد، سیاست و فرهنگ در جامعه ایران بیرون مرزها نیست، بلکه این خود رژیم اسلامی است که باعث و بانی این وضع اسفبار برای اکثریت جامعه ایران است. شرط بهبود و عبور از این وضعیت سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی با نیروی متشکل و سازمانیافته مردم زحمتکش و در راس آنها طبقه کارگر است.

 

 ١٧ دسامبر ٢٠٢٠