مارکسیست ها همواره تاکید کرده اند که احزاب و جریانات سیاسی را نه با آنچه که راجع به خود میگویند بلکه با عمل
سیاسی و تمایلات واقعی شان باید ارزیابی کرد. رهبری کومله براي چندمین بار، با توجیه “معذوریت” و “دیپلماسی”، حاضر شد در مقابل شلیک گلوله های سرمایه و حمله سرکوبگران حکومت بورژوا ناسیونالیست کرد سکوت کند و مشغول ناخن جویدن باشد، اما این تنها اقدام کومله نبود و به آن اکتفا نکرد. “جدیت” در انتخاب های سیاسی را بدآن جا رسانده که هر روز بیشتر از دیروز، جناح چپ این تشکیلات را در پیشگاه ناسیونالیسم کرد قربانی میکند.
این بهائی است که متاسفانه رهبری كومله برای دفن کردن تاریخ کمونیستی کومله در باتلاق ناسیونالیسم کرد و چشمک زدن به قاتلین فرزندان مردم کارگر و زحمتکش در کردستان عراق می پردازد.
در این مسیر، تصمیم گستاخانه اخیر آنها، حذف و برکناری رفیق محمد کمالی از تلویزیون کومه له آنهم بدلیل گفتگو با یک فعال سیاسی چپ در باره رویدادهای کردستان عراق و همزمان صدور دستپاچه اطلاعیه دلجوئی از ناسیونالیسم
کرد، رفع مسئولیت در باره این گفتگو و “نامسئولانه” قلمداد کردن آنست.
با این اقدام در واقع رهبری کومله “مسئولیت” خود را در دفاع از سرکوبگران جنبشی اعلام میکند که برای نان و آزادی بمیدان آمده و احزاب حاکم را مسئول و بانی این وضعیت میداند. کسی البته از رهبری کومله نشنید که از خانواده قربانیان و جانباختگان این رویدادها حتی بصورت پنهانی دلجوئی کند!
رهبری کومله با اقداماتی از این دست و تهاجم با “زبان زبر” و تهدید و اخراج مخالفین چپ خود، در یکی دوسال گذشته دهها کادر چپ و انقلابی و منتقد راست روی رهبری کومه له یا اخراج کرده و یا مجبور به کناره گیری شده اند. این دقیقا راهی است که پیشکسوتشان عبدالله مهتدی سالهاست در سازمان زحمتکشان پیشه کرده اند.
محمد کمالی جوان تازه وارد و کم تجربه ای نیست که در سایه معذوریت استقرار و یا امکانات مالی بتوان بدلیل مخالفت وی را خط زد و کنار گذاشت. او چهره شناخته شده ای در تشکیلات کومله و در كردستان است. محمد کمالی سالهای متمادی لوگوی رادیو کومله بود. بسیاری از جوانان انقلابی با صدای پر خروش وی و با جمله معروف “این صدای انقلاب است” کومله راشناختند.
کومله کمونیست را در دهه اول بعد از انقلاب ۵۷ صدها کادر کمونیست و محبوب، از جمله محمد کمالی که یک صدای رسا در میان آنها بود ساختند، نه دیپلماتها و بورکراتهای راستی که امروز اخراج میکنند و اعضایشان را برای کامنت فیسبوکی مورد بازخواست و سین جیم در دبیرخانه قرار میدهند. اما همیشه تاریخ اینگونه بوده است که راست ابتدا عناصر چپ خود را می بلعد و واقعیات را تحریف می کند تا بتواند روایت و تاریخ جعلی و سیاست خود را به کرسی بنشاند.
معذوریت و ملاحظات سیاسی همیشه در تاریخ و موقعیت احزاب وجود داشته، اما در شرایطی که عناصر سطح
بالای همین حکومت اقلیم علنا در خیابانها اعتراض می کنند، برای کومله که تمام دنیایش را اردوگاه و گرفتن امکانات مالی از “حکومت اقلیم” تشکیل داده است، این صرفا یک بهانه و توجیه بی پایه است. تشکیلات کومله در دوره ای که ما کمونیستها حضور داشتیم و من شخصا و مستقیما درجریان بودم، در بدترین شرایط بداد هزاران آواره جنگ و بمباران رسید، خيلي ها سال ٩١ كوچ دستجمعی مردم شهرهای كردستان عراق را از ترس حمله جنايتكارانه ارتش
صدام را بياد دارند. آن زمان كومله با تمام توان و امكاناتش به كمك مردم آواره شتافت و در اطراف مقرهايی كومله برای هزاران نفرمسكن ایجاد کرد و خوراك و آذوقه و دارو برای حداقل يك هفته در اختيارشان قرار داد. آن موقع کومله مسئولیتش را آنگونه نشان داد. البته كسانيكه امروز محمد كمالی را برای دفاع از همين مردم كردستان در مقابل دولت “خودی” حذف ميكنند، آن روزها در سیاست گذاری و تصمیم گیریهای مهم نقشی نداشتند.
برای من بعنوان کسی که سالهای طولانی در سطوح مختلف مسئول و از کادرهای قدیمی کومله کمونیست بوده ام، برای امثال من که هنوز داغ صدها جانباخته راه آزادی و سوسیالیسم را در دل داریم، این اقدامات ننگین و حذف کادرها و فعالین چپ بنام کومله بشدت آزار دهنده است.
محمد کمالی ارج و حرمت و احترامش را از تاریخی می گیرد که این روشهای زننده و عقب مانده نمی تواند آنرا خدشه دار کند.
دسامبر ٢٠٢٠