مقالات

تامین و ارایه رایگان واکسن کرونا با استاندارد جهانی وظیفه فوری جمهوری اسلامی است! نادر شریفی

یکی از راه حلهای برای مقابله با پاندمی، کووید ١٩، ابتدا شناسایی بیماری، سپس ایزولاسیون (قرنطینه) و دست آخر درمان مبتلایان به بیماری به صورت گروهی است. کشورهای جهان با شیوع پاندمی کرونا براساس همین متد برای مقابله با آن بدرجات مختلفی قرنطینه و ایزولاسیون را اعمال کردند تا جلوی شیوع غیرقابل کنترل این پاندمی را بگیرند. با نگاهی به بحران کرونا در سال گذشته و شیوع آن در سراسر جهان میتوان گفت که بسیاری از دولتها در جلوگیری از شیوع کرونا نسبتا موفق و بسیاری دیگر (همانند جمهوری اسلامی در پایان این جدول) کاملا ناموفق بودند. آمار رسمی، صرف نظر از اینکه در کشورهائی مثل ایران قابل اعتماد نیست، با این وجود نشان میدهند که در کشورهائی که فاصله طبقاتی بین دو طبقه جامعه آن چنان زیاد نبوده و حداقل بیمه های درمانی در جامعه به نسبتی برای همگان مهیا بوده و یا استفاده از امکانات پزشکی برای مقابله با پاندمی کرونا برای اکثریت جامعه را ممکن کرده است، کرونا تلفات انسانی کمتری بجا گذاشته است. بنابر این میتوان ادعا کرد که میزان مبتلایان و تلفات انسانی در کشورهائی بیشتر بوده است که حکومتهای آنان خود را کمتر و یا مطلقا مسئول جان و سلامتی شهروندان جامعه نمی دانستند. برای همین با شیوع پاندمی کرونا در ایران و میزان غیرقابل باور تلفات جانی آن در کنار گرانی سرسام آور، کمبود مواد غذائی و داروئی، افزایش بیکاری چند میلیونی، بی خانمانی و بالارفتن میزان خود کشی و … نشان داد که جمهوری اسلامی بعنوان یک حکومت ضد مردمی نه در فکر چاره جوئی برای درمان جامعه که در چپاول ثروتهای جامعه بنفع اندوخته های شخصی و اعضای حکومتی حتی در شرایط بحران کرونا سرعت بخشیده است. در نتیجه کارنامه یکساله جمهوری اسلامی تحت نام “مبارزه با پاندمی کرونا”، در کنار دهها هزار تلفات جانی، رشد صعودی فقر مطلق، عدم دستیابی هفتاد درصد جامعه به حداقل معیشت، بی خانمانی برای حدود نیمی از اعضای جامعه، بی آیندگی و فلاکت عمومی بوده است. دولت اسلامی حافظ سرمایه در بحران کرونا، فرصتی یافت که بر میزان سرکوب، اعدام، کشتار و شکنجه مخالفین سیاسی بیفزایند و در این بحران، به حسابهای بانکی و سرمایه های داخلی و خارجی حکومتگران و مافیای اقتصادی خامنه ای و سپاه پاسداران بیافزاید. در نتیجه و در ادامه این بحران، جامعه ایران قطبی تر شد، مسئله بحدی عیان است که از حکومتی ها تا مردم کوچه و خیابان، انفجار خشم اجتماعی میلیونها کارگر و زحمتکش را امری واقعی برای واژگون کردن ساختار نابرابر جامعه ممکن میدانند.

واکسیناسیون فوری!
و اما راه حل دوم و در واقع راه حل اصلی برای مبارزه با یک پاندمی، واکسیناسیون کل جامعه است. قرنطینه ها میتوانند در مرحله ای کاهش شیوع کرونا را با خود همراه داشته باشند اما در دراز مدت و برای مقابله موثر با یک پاندمی قرنطینه به تنهائی نمیتواند راه حل نهائی باشد. واکسنی مثل فایزر و مدرنا که حدودا پس از نه تا ده ماه پس از شیوع پاندمی کرونا و ازمایشات مختلف به بازار عرضه شده اند و با کنترل سازمانهای پزشکی مستقل اروپائی و آمریکائی مجوز تزریق گرفتند، بنظر می آید مبارزه جدی تر و نهائی تر را به جهانیان در مقابله با پاندمی کرونا نوید میدهند. امروز پس از تائید سازمانهای کنترل داروئی تزریق واکسنهائی مثل فایزر و مدرنا در جوامع با بالاترین میزان ممکن شروع شده است. ما در سراسر دنیا با تلاش اکثریت دولتها روبروئیم که سعی در تهیه هرچه بیشتر، ارائه رایگان و تزریق این واکسنها به اتباع خود هستند تا به این ترتیب مقابله کارساز بر علیه ویروس کووید ١٩ را بثمر برسانند. روشن است تزریق واکسنهای نامبرده بلافاصله برای همگان میسر نیست، برای همین کشورهای غربی تزریق واکسن را براساس اولویتها و گروهبندی سنی آغاز کردند.

عکس العمل جمهوری اسلامی در مرحله واکسیناسیون جامعه هم، همانطور که انتظار میرفت از جنس دیگری است. شیوع پاندمی کرونا باعث گردید که سرنگونی جمهوری اسلامی موقتا به تعویق بیافتد. با اعلام کشف واکسن کرونا، جمهوری اسلامی تلاش واقعی در تهیه و ارائه واکسن از خود نشان نداده و نمیدهد و با ادعاهای ضد و نقیضی از خرید واکسن شانه خالی میکند. در ابتدا اعلام میکند که امکان پرداخت هزینه واکسن را بخاطر محاصره اقتصادی ندارد. بلافاصله این دروغ آشکار شد که اولا محاصره اقتصادی ابدا ربطی به خرید واکسن کرونا ندارد، دوما همزمان نمی توان از عدم امکان خرید واکسن صحبت کرد ولی میلیاردها دلار برای نیروهای نظامی ارتجاعی جنبش سیاه اسلامی در منطقه هزینه کرد و یا در کنار حمایتهای مالی سرشار به تروریستهای اسلامی، پروژه چند صد میلیارد دلاری اتمی شدن جمهوری اسلامی را پیش برد. لذا جمهوری اسلامی بسرعت مجبور شد بدنبال بهانه های دیگری بگردد و بالافاصله خبر دادند که تا تابستان آینده “واکسن ملی” را به جامعه تحویل خواهد داد. صرف نظر از اینکه کشف واکسن کرونا و تولید آن بدور از استانداردهای سازمان بهداشت جهانی خارج از محدوده امکانات پزشکی جمهوری اسلامی است، جامعه و طبقه کارگر خواستار تامین و پخش فوری و رایگان واکسن است. با یک محاسبه سرانگشتی، جمهوری اسلامی حاضر بود حداقل یکصد هزار نفر مبتلا به کرونا تا تابستان آینده از دست بروند، ولی حداقل شش ماه از ارائه فوری واکسن به مردم سر باز زند. در ادامه و با بالارفتن فشار جامعه روی خود بناگاه واکسنی که قرار بود در تابستان آینده ارائه شود بمرحله “آزمایشی” میرسد و برای اینکه “موفقیت آمیز” بودن “واکسن ملی” خود را نشان دهد، رسانه های دروغ مقابل دوربین از تزریق این واکسن به فرزند رئیس ستاد اجرایی فرمان خمینی به عنوان یکی از داوطلبان خبر میدهند. اما این دروغ هم پس از گذشت یک روز افشاء می شود. معلوم میشود که آزمایش “واکسن ملی” که قرار بوده تنها بر روی سه نفر انجام شود، مینو محرز عضو کمیته کرونا، اعلام میکند که به “برخی” از این سه نفر واکسن و به “برخی دیگر” دارونما تزریق شده است. روشن است بین تنها سه نفر چه کسانی واکسن “ملی” و چه کسی “دارونما” دریافت کرده است؟

جامعه ایران یک جامعه سیاسی و آگاه است و می داند که جمهوری اسلامی با طفره رفتن و بهانه کردن “مشکلات اقتصادی” برای خرید واکسن کرونا و یا پخش شایعه ارائه “واکسن ملی” امیدوار است که با بدراز کشاندن دوران کرونا، حداقل به توافقی با جهان غرب بخصوص با آمریکا در برجام دست پیدا کند تا شاید به همراه آن با افزایش فروش نفت و رفع محاصره اقتصادی، موقعیت خود را بهبود دهد. جمهوری اسلامی در طول حیات جنایتکارانه خود نشان داده است که ابدا رفاه و سلامتی جامعه مسئله این حکومت نیست. حفظ نظام محور اصلی و مشغله اول و آخر جمهوری اسلامی است. اکنون خواننده هوشمند میتواند به این سئوال جواب دهد که شیوع بحران کرونا بنفع حفظ جمهوری اسلامی بوده و پایانش با همه تلفات جانی بضرر جمهوری اسلامی خواهد بود.

بحران کرونا برای جمهوری اسلامی نعمتی بود برای سرکوب و چپاول بیشتر جامعه. بطور حتم پایان بحران کرونا، در درجه اول بمعنای اوج گرفتن دوباره مبارزات سرنگونی طلبانه انقلابی برای خلاصی از شر جمهوری اسلامی است. پایان یافتن و یا حداقل تحت کنترل قرار گرفتن پاندمی کرونا بر محور سرنگونی نظام تعریف می شود. بنابر این جمهوری اسلامی بدنبال خریدن فرصت برای حفظ نظام خود و بازگشت به حداقل قدرت اقتصادی برای سرکوب جامعه است.

جامعه باید فشار خود بر جمهوری اسلامی را برای تامین و ارائه رایگان و سریع واکسن با استاندارد سازمان بهداشت جهانی چند برابر کند. ارائه رایگان و سریع واکسن با استاندارهای جهانی حق کلیه ساکنین ایران و وظیفه اول امروز دولت است. جمهوری اسلامی موظف است بلافاصله و بدون ائتلاف وقت واکسن کرونا را خریده و رایگان در اختیار همگان قرار دهد.

٣٠ دسامبر ٢٠٢٠- ١٠ دی ١٣٩٩