دیماه ۱۳۰۰ اولین اعتصاب معلمان در تهران بعلت اینکه ۶ ماه حقوق معلمان را پرداخت نکردند صورت گرفت. این اعتصاب با خواست صنفی اما بعلت اینکه مستقیم با دولت طرف حساب بوده به یک اعتصاب سیاسی تبدیل شد. این اعتصاب سه هفته طول کشید که در اواخر آن دانش آموزان برای حمایت از معلمین به اعتصاب پیوستند. (منبع خبر تاریخچه کوتاه سندیکاهای ایران، حسین باقری).
سیاست “حرکت صنفی ولی استمرار” محصول دوره شکل گیری دولت “اصلاحات ” است که در بین بخشی از فعالین و سازماندهندگان جنش معلمان وجود داشت، کما اینکه همین عقاید بخشی از فعالین و معلمین را به پای تائید دولت “اصلاحات” خاتمی و بعد پشت روحانی برد. این سیاست دریچه ای شد تا بخشی از مدیران آموزش و پرورش که از لحاظ مقام و حقوق از موقعیت بالایی برخوردار بودند، و این یکی از عواملی بود تا عقاید اصلاح طلبی و سازشکاری بیشتر تقویت شود، کسب حقوق معلمان را به ناکجاآباد دالانهای حکومتی گره بزنند. همزمان همان حکومت معلمین زیادی را دستگیر و زندانی و اخراج کند. هنوز تعدادی از نمایندگان معلمان در زندان بسر میبرند.
دور جدیدی از اعتراضات بزرگ خیابانی معلمین در سراسر کشور شروع شده است. اینبار اکثریت معلمان تمام آنچه را که شایسته یک زندگی انسانی و یک محیط آموزشی مناسب و علمی هست خواستارند. رتبه بندی کامل، همسان سازی بازنشستگان، آموزش با کیفیت، آموزش رایگان، مقابله با تبعیض و آزادی معلمان زندانی از خواستهای اجتماعات معلمان بود. اینبار فرهنگیان که عمدتا به زندگی زیر خط فقر محکوم شده اند، بعنوان بخشی و جبهه ای از مبارزه طبقه کارگر وارد صحنه شدند. خواستهای معلمان محدود به آموزش و پروش و حقوق معلمان نیست، آنچه آنها میگویند و آنچه به آن معترضند، درد بخشهای مختلف طبقه کارگر و مردم محروم است که در هر اعتصاب کارگری و اعتراضات توده ای بعناوین مختلف فریاد زده میشود. در واقع اعتراضات معلمان جبهه ای از کشمکش طبقاتی و گسترش آنست که بوسعت کشور در جریان است.
خوشبختانه جنبش کارگری به ویژه کارگران هفت تپه به سنت مبارزاتی و الگوهای مناسبی برای اعتراضات توده ای متکی شدند و تجارب ارزنده ای بدست داده اند. معلمان این امکان را ساده تر و سهل الوصول تر دارند که در محیط مدرسه به مجمع عمومی متکی شوند، مهم نیست اسم نهاد و تشکل شان چیست، مهم اینست که از مکانیزمی برای بسیج و تصمیم گیری از پائین متکی شوند که با سیر رویدادها انطباق بیشتری دارد و در تصمیم سازی در نهادهای بالاتر و عمل محلی و سراسری تعیین کننده باشد. معلمان اینبار بیش از هر دوره متحد و یکصدا بمیدان آمدند و به همان اندازه مورد توجه و حمایت بیشتر قرار گرفتند. یک جامعه در مقیاس وسیع علیه جمهوری اسلامی بمیدان آمده و پیشروی و پیروزی در گرو اینست که رهبری و سازمان هر مبارزه و اینجا معلمان هر روز قدرتمندتر شود و مبشر اتحاد قوی تری در جامعه باشد تا بتواند کل حکومت را به عقب راندن کامل وادار نماید. مجمع عمومی و سنت شورائی کلید اینکار است. زنده باد جنبش معلمان !*