معمولاً در ماههای منتهی به مضحکه انتخابات رژیم اسلامی در دورههای گذشته بحث تفسیر واژه “رجل سیاسی” را در “قانون اساسی” رژیم اسلامی به پیش میکشیدند. طبعاً این افراد و جریانها وابستگی سیاسی به جریان درون خانوادگی اصلاحطلب داشتند. در درون ویترین “رجل سیاسی” جمهوری اسلامی، کسی برای عَرضه باقی نمانده است. همه دورهای در صدارت بودند و این است وضع جامعه که میبینیم.
دلسوزی برای زنان یا پایان ماجرا
بحث تفسیر رجل سیاسی حول مساله مشارکت زنان در مضحکه انتخابات میچرخد. رژیم اسلامی از هر حربهای استفاده میکند تا بتواند بخشی از جامعه را قانع کند که در این مضحکه پادویی کنند. هنوز انگشتان بنفشی که روحانی را برای دو دوره چهار ساله برای گسترش فقر و بیکاری و فلاکت انتخاب کردند، در مقابل چشمانمان به وضوح دیده میشود. رجل سیاسی پرت شده از دایره قدرت که ژست مردمی بودن را در رسانههای بیبیسی و صدای آمریکا و دیگران میگیرند، این قضیه را خط قرمز خود میدانند. چهار دهه تبعیض علیه نصف جامعه میگذرد که حداقل سه دهه در آن شریک بودند و امروز، یک دهه خارج از دایره قدرت رژیم اسلامی در گوشهای دیگر از دنیا کماکان لکنت زبان دارند. دفاع از برابری انسانها جرات میخواهد که شما ندارید و نداشتید. به تاریخ ۴۲ ساله رژیم اسلامی که در سه ربع آن سهیم بودید، نگاهی بیاندازید. در خلوت خود میگوئید که انصافا ما درست میگوییم. جرات ندارید و نداشتید. از نصف جامعه میترسید. رژیم اسلامی، این گرگ باران دیده، انتهای تونل مبارزات مردم در ایران را میبیند. جایی که در نهایتا و در صف اول این مبارزات، زنان حضور دارند. جایی که هر تغییری در جامعه، هر تصمیمی در جامعه و هر تحول آزادیخواهانهای با تصمیم زنان، با حضور زنان و با دخالت مستقیم و موثر آنها صورت میگیرد. بخشی از جامعه که چهل سال است مورد تبعیض قرار گرفته است. حالا و دوان دوان، اصلاحطلبان مشمئز کننده به تکاپو افتادهاند تا دوباره پای منبر تفسیر “رجل سیاسی” بنشینند تا شاید بتوانند آبی از آن برای زنان بغل دستیشان، برای معصومه ابتکارهای درون و بیرون حکومت گرم کنند.
مگر قرار نیست این سیستم فقر و گرسنگی ادامه پیدا کند؟ مگر قرار نیست که کارگران چندین بار زیر خط فقر باشند؟ حالا که قحط الرجال است، حالا که حنای رژیم اسلامی بی رنگ شده است، چه ترفندی بهتر از دعوت و داخل کردن چند زن در این عرصه! به لطف گسترش مبارزات مردم در سالهای اخیر و افزایش تحرکات کارگری، پرستاران و بازنشستگان در مقابله با رژیم اسلامی در همه عرصهها، رژیم اسلامی به سمت یکدست شدن کامل میرود و این احتمال، میتواند متوهمین باقیمانده به رژیم اسلامی را یکدست کند. عدهای که سالها به دنبال زندگی سیاسی خود در شکاف اصلاحطلب و اصولگرا بودند، الان جایی برای نفس کشیدن سیاسی ندارند. پایان توهم، یعنی پایان زندگی سیاسی بخشی از مردم که در این توهم زندگی میکردند. اما جمهوری اسلامی و هر دو جناح آن کماکان میکوشند که هالهای از توهم را کماکان زنده نگه دارند. اینبار برای دامن زدن به آن، به سراغ زنان رفتهاند. از موقعیت زنان با زبان الکن خود نقد میکنند و از نبود فرصت در جامعه ناله سر میدهند.
امروز اپوزیسیون راست مخالف جمهوری اسلامی بر این حقیقت صحه میگذارد که حداقل برای یک دهه بعد از رژیم اسلامی، مردم به دنبال عدالت اجتماعی هستند و دولتی سوسیالیستی سر کار خواهد آمد. پذیرش این حقیقت از جانب راست جامعه به خاطر درک درست از تحولات جامعه است. آنها دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ و صدای اعتراض اسماعیل بخشیها و سپیده قُلیانها را شنیدهاند و میدانند که این صدا، این فریاد اعتراض از کجا برمیخیزد. علاوهبراین، اذعان به این واقعیت به این معنی است که راست جامعه، اپوزیسیون طرفدار غرب به هیچ عنوان نمیخواهد و نمیتواند حداقلهائی از عدالت اجتماعی را برای جامعه به ارمغان بیاورد. اگر ذرهای، درصدی از آزادی، برابری و رفاه را میتوانستند به ارمغان بیاورند، مطلقا نامی از سوسیالیسم نمیآوردند.
زنان و مردان آزادیخواه!
بگذاریم این دو جناح رژیم اسلامی از سر و کول هم بالا بروند. جنگ آنها برای قدرت است. نهایتا میخواهند عمری به کارنامه ننگین رژیم اسلامی اضافه کنند. ما انتخاب خود را کردهایم. برای ما، ماجرای اصلاحطلب و اصولگرا به پایان رسیده است. هر نوع توهم به این تفاسیر رژیم اسلامی به معنی ترمز زدن به مبارزات تاکنونی علیه رژیم اسلامی خواهد بود. ما به دنبال جامعهای آزاد و برابر و مرفه هستیم. ما به دنبال برابری مطلق و بدون قید و شرط زنان و مردان هستیم. برای این هدف مبارزه کردهایم و در راه رسیدن به آن، هزاران انسان عزیز جان باختهاند. به این اردو بپیوندید!
٣٠ آوریل