مقالات

منصورحکمت از نگاه من در گرامیداشت روز منصورحکمت سعید یگانه

۴ ژوئن برابر با ۱۴خرداد روز تولد منصور حکمت و روز گرامیداشت و قدردانی از تلاش و زحمات و مبارزه بیوقفه او، روز یادآوری نقش و جایگاه او به عنوان رهبر، تئوریسین و سیاستگذار جنبش کمونیسم کارگری برای امر آزادی و برابری و سوسیالیسم است. بدون تردید منصور حکمت به عنوان یکی از رهبران جنبش کمونیستی و کارگری و تاثیرگذار در دوره حیات سیاسی خود، میتوان از زوایای مختلفی مورد قضاوت قرار داد، اما برای دوستداران و هم نسلهای او که او را به عنوان رهبر لایق و توانای جنبش کمونیستی کارگری میشناسند و نظرات، سیاستها و پراتیک انقلابی منصور حکمت را از نزدیک تجربه و به کار گرفته اند، با وجود اینکه ۱۹سال از مرگ گرانبهای این رفیق عزیز می گذرد و تغییرات زیادی در جهان پیرامون صورت گرفته است، اما نگرش کمونیستی، داده ها، تئوری ها و تحلیلهای بنیادی او از سیر وقایع سیاسی و تحولات در ایران و منطقه و جهان و بعد از پایان جنگ سرد و فروپاشی بلوک شرق، قابل اتکا و رهنمون امروز تلاشگران مبارزات کارگری و کمونیستی بخصوص در ایران و منطقه می باشد. بدون شک نقش شخصیتهای موثر در جنبشهای اجتماعی مختلف در دوره های تاریخی مبارزاتی جوامع بشری غیرقابل چشم پوشی و در ذهنیت جامعه همیشه ماندگار و سرمشق مبارزه خواهند بود. اغراق نیست که بگویم، منصور حکمت در دوره ای که زندگی کرد، در حیات سیاسی و فعالیت خود، یکی از شخصیتهای بسیار موثر در بیداری و خودآگاهی انسانها و جنبشی بود که به آن تعلق داشت و انسانهای زیادی از او آموختند و یاد گرفتند و همفکر او شدند. اگر دویست سال بعد از مرگ مارکس امروز حقانیت تئوریهای مارکسیستی و ضد سرمایه داری و انقلابی او در مقابل مصائب و مشقات جامعه سرمایه داری، بیش از پیش برهمگان عیان شده و حتی مفسرین بورژوازی نیز نمی توانند آن را نادیده بگیرند، تئوری ها و نظرات مارکسیستی و ضد سرمایه داری و انقلابی منصور حکمت نیز به عنوان یکی از رهبران جنبش کمونیسم کارگری در دوره تاریخی که به سر می برد، بعد از نزدیک به ۲۰ سال از مرگ او، درست بودن و حقانیت نظرات و نقش و جایگاهش در جنبش کمونیستی کارگری در ایران و منطقه بخصوص قابل اغماض نیست.

منصور حکمت نه تنها در جنبش کارگری و سوسیالیستی ایران رهبری موثر و توانا و شناخته شده است، بلکه تعداد زیادی از آثار او نیز به زبانهای عربی، کردی، انگلیسی، سوئدی و آلمانی ترجمه و سرمشق مبارزه دوستداران و همفکران و همرزمان او قرار گرفته است. کمونیسم کارگری و احزاب متعلق به این جنبش در عراق در سالهای گذشته، حاصل تلاش چندین ساله او در یک دوره تاریخی معین در این کشور بود. ۵ سال پیش در مکانی با یک جوان عرب زبان فلسطینی مقیم اسرائیل برخورد کردم که برای ادامه تحصیل به آلمان آمده بود. در لحظه اول متوجه یکی از آثار منصور حکمت در کنار من شد، گفت آه منصورحکمت! گفتم می شناسی؟ گفت آره، پدر من دکتر است و ترجمه آثار او را به زبان عربی دارد و خیلی علاقه مند به آثار اوست و نظرات او را دنبال می کند.

منصور حکمت از جمله رهبرانی است که در عرصه های مختلف مبارزاتی از فلسفه تا تئوری، از سیاست تا فرهنگ، ادبیات و مسائل حزبی و سازمانی، صاحب نظر و دیدگاه انسانی، آزادیخواهانه و کمونیستی، او را به یکی از رهبران لایق و برجسته مبارزه کارگری و کمونیستی تبدیل کرد. او نه تنها درمیان دوستداران وهم حزبیهایش، محبوب و مورد اعتماد بود، بلکه “مخالفین سیاسی” نیز با احترام به اونگاه می کردند. نه تنها در تفسیر و تحلیل و توضیح تحولات در جهان پیرامون، روشن بین، واقع بین، سخنور و در بیان مسائل مهارت خاصی داشت، در عین حال به عنوان رهبر کمونیستی و قاطع، راههای عملی برای تغییرانقلابی وضع موجود را ارائه میداد و در رهبری یک حزب بزرگ خود، قدم به قدم، راههای عملی تغییر در عرصه های مختلف مبارزاتی را روزمره دنبال و رهبری میکرد. اگر یکی از خصلت های بارز تئوری مارکس، خصلت انقلابی و عنصر تغییر بود، در تئوری ها و نظرات سیاسی منصور حکمت نیز از این خصلت انقلابی و ابزار و عنصر تغییر و طبقه کارگر به عنوان عنصر اصلی این دگرگونی انقلابی برای آزادی جامعه برجستگی خاصی برخوردار است. در واقع، تئوری و سیاست و مبارزه حزبی برای او معنایی جز تغییر و دگرگونی اوضاع کنونی در روند مبارزه نداشت و بیشتر اوقات زندگی خود را به آن اختصاص داد. جمله معروف مارکس که می گوید “فلاسفه تنها جهان را به شیوه های گوناگون تفسیر کرده اند، مسئله اما برسر تغییر آنست” مصداق نظرات و تلاش منصورحکمت در عرصه تئوری، سیاست و پراتیک انقلابی بود.

منصور حکمت در ساختن سه حزب بزرگ و موثر در دوره حیات سیاسی خود در تئوری، سیاست، سازمان و سبک کار نقش اول را ایفا کرد و در تشکیل حزب کمونیست کارگری و رهبری این حزب تا پایان عمرش تلاش همه جانبه ای برای پیروزی این حزب و طبقه کارگر در جدال طبقاتی و سیاسی در ایران انجام داد. “آیا کمونیسم در ایران پیروز می شود” آخرین تلاش او برای امکان پذیری پیروزی کمونیسم در ایران بود. مراجعه به آثار منصورحکمت، کتابها و دست نوشته های او که شامل هزاران برگ می باشد، ضمن تائید بر موانع و مشکلات پیش روی مبارزه و ناملایمات دنیای موجود، خوشبینی و امید به تغییر دنیای نابرابر موجود در لابلای نظرات او موج می زند. “یک دنیای بهتر” برنامه حزبی که خود رهبری آن را به عهده داشت و مبنای فعالیت امروز حزب حکمتیست می باشد، یکی از آثار بسیار مهم و با اهمیت و مانیفست دوره زندگی سیاسی و مبارزاتی منصور حکمت بود. او در مقدمه برنامه یک دنیای بهتر، خوشبینی و امید به تغییر دنیای کنونی علیرغم موانع، مصائب و مشقات بسیار و ایده های انحرافی و تقلیل گرایانه، به نفع اکثریت مردم کارگر و زحمتکش را این چنین بیان می کند:

“تغییر جهان و ایجاد دنیایی بهتر یک امید و آرمان همیشگی انسانها در طول تاریخ جامعه بشری بوده است.علیرغم رواج ایده هایی که هر یک به نحوی علاج ناپذیری و مقدر بودن وضع موجود را تبلیغ میکنند، زندگی واقعی و عمل روزمره توده های وسیع مردم همواره حاکی از یک امید و باورعمیق به امکانپذیری و حتی اجتناب ناپذیری یک آینده بهتراست. این امید که دنیای فردا می تواند از محرومیتها و مشقات و کمبودها و زشتی های دنیای امروز رها باشد، این اعتقاد که عمل امروزانسانها، چه جمعی و چه فردی، در تعیین چند و چون دنیای فردا موثر است، یک نگرش ریشه دار و قدرتمند در جامعه است که زندگی و حرکت توده های وسیع مردم را جهت میدهد. کمونیسم کارگری قبل از هرچیز به اینجا تعلق دارد، به امید و اعتقاد انسانهای بیشمار و نسلهای پی درپی به اینکه ساختن یک آینده بهتر، یک جهان بهتر، به دست خود انسان، ضروری و میسراست”.

دنیای امروز و مبارزه کمونیستی و کارگری ما و همه آزادیخواهان برای تغییر دنیای کنونی و ساختن دنیایی بهتر بسیار بیشتر از گذشته به وجود منصورحکمت نیاز داشت و جای خالی او در هر قدم از این مبارزه بسیار خالی و احساس می شود. او در میان ما نیست اما آثار و نظرات او، همیشه چراغ راهنمای ما در هر قدم از مبارزه برای آزادی و رهایی از قید و بند نظام استثمارگر سرمایه داری و ساختن دنیایی بدون ظلم و ستم و تبعیض و نابرابری و برقراری سوسیالیسم است.

در گرامیداشت روز منصورحکمت یاد این رهبر بزرگ جنبش کمونیسم کارگری را گرامی میدارم و با یکی از جملات پر معنا و انقلابی، در یکی از آثار معروف او به نام “مارکسیسم و جهان امروز”، این یاد نامه کوتاه را به پایان می رسانم.

” اساس سوسیالیسم انسان است، چه در ظرفیت جمعی و چه فردی. سوسیالیسم جنبش بازگرداندن اختیار به انسان است. جنبشی است برای خلاص کردن انسانها از اجبار اقتصادی و از اسارت در قالبهای از پیش تعیین شده تولیدی. جنبشی است برای از بین بردن طبقات و طبقه بندی انسانها. این شرط حیاتی شکوفایی فردی است”.

۲۵ مه ۲۰۲۱