مقالات

قدرت اعتصاب جلسه فوق العاده سه قوه سیاوش دانشور

این قدرت اتحاد و اعتصاب است که زالوها را به رقص مرگ وادار کرده است. ربیعی میان کارگران پتروشیمی می آید و خود را “کارگر دوست” معرفی میکند! همه خطر را حس کرده اند، ترسیده اند و قالب تهی کردند. هدف اصلی و کلیدی جلسه یکشنبه احتمالا عقب نشینی هائی محدود و دادن برخی وعده دروغ برای جلوگیری از شکلگیری اعتصاب در نهم تیرماه است. بدنبال اعتراضات کارگران رسمی در ماههای اردیبهشت و خرداد، قدرت اعتصابات اخطاری کارگران پیمانی و پتانسیل و سرعت فراگیری آن، فضا را برای اعتصاب گسترده نفت و گاز در نهم تیر آماده تر کرد. جمهوری اسلامی بعد از نمایش مضحک انتخابات با شکوهمندترین اعتصاب کارگری در مهمترین مراکز صنعتی ایران آنهم در ملتهب ترین شرایط سیاسی روبروست.

روز پنجشنبه سوم تیر از جمله کارگران پیمانکاری و پروژه‌ای در ماهشهر، کارگران مخازن نفتی بندر جاسک، بندرعباس، بندر تنبک و همچنین دو پالایشگاه آبادان و اصفهان وارد اعتصاب شدند. شرکت رگبی پالایشگاه اصفهان و مخازن نفتی جاسک به صورت کامل تعطیل شدند. روز چهارشنبه دوم تیر پتروشیمی هنگام عسلویه که یکی از مراکز مهم و بزرگ پتروشیمی ایران است وسیعا وارد اعتصاب شد. در همین روز شرکت پتروکیان (پایپینگ)، شرکت آذر فلز (استراکچر)، شرکت آریا پیشرو (برق و ابزاردقیق) وارد اعتصاب شدند. روز سه شنبه کارگران پالایشگاه ماهشهر، پتروشیمی بوشهر و شرکت نفت تهران جنوب به اعتصابات پیوستند. همینطور کارگران میدانهای نفتی و پتروشیمی ها و نیروگاه ها در کمپین ۱۴۰۰ از جمله کارگران پیمانی نیروگاه سیکل ترکیبی ارومیه، کارگران پیمانی پتروشیمی فجر، کارگران پیمانی فاز ۲ پالایشگاه آبادان در شرکتهای آریا دژ و اکسیر، کارگران پیمانی شرکت ایکو از پروژه نفتی سروک در میدان نفتی آذر، کارگران پیمانی شرکت دریا ساحل در میدان نفتی جفیر، گروه نفت ستاره دماوند و کارگران نیروگاه سیکل ترکیبی جهرم به اعتصاب پیوستند.

وعده قبول نکنیم!
جلسه فوق العاده یکشنبه یک حلقه مهم در تعیین تاکتیک برای تداوم مبارزه برای خواستهای برحق مان است. سالهاست وعده میدهند و دروغ میگویند و اجرا نمی کنند. عمده کارفرماها و در راس آنها وزارن نفت و زنگنه وعده های اعتصاب سال گذشته را اجرا نکردند و دستمزدهای ١٤٠٠ نیز حاصل نامه همین مجلس به وزارت نفت است که بدلیل کسر بودجه توجیه شد. خروجی جلسه یکشنبه خاتمه دادن به اعتصاب جاری و جلوگیری از اعتصاب نهم تیرماه با وعده های پوچ و احتمالا واریز بخشی از مابه التفاوت های حقوقی فراتر نمی رود و این با آنچه که کارگران نفت و گاز از رسمی و پیمانی میگویند خیلی تفاوت دارد. حرف ما روشن است و چند خواست مرکزی از جمله میزان دستمزدها و پرداخت بموقع آنها در بیانیه های قبلی تصریح شده است. امنیت شغلی یعنی لغو شرکتهای پیمانی و استخدام توسط وزارت نفت و شرکتهای تابعه با مزایای کارگر رسمی معلوم است. کاهش شیفت کار و برگشت به بیست روز کار و ده روز مرخصی کمپین ١٤٠٠ میتواند با یک خط دستور برای کلیه شرکتهای فازهای عسلویه و مناطق ویژه اقتصادی اجرا شود. خواستهای رفاهی کارگران مانند خوابگاهها و سرویس و غیره، باضافه حق تشکل و اعتراض و امنیتی نکردن اعتراض و اعتصاب، پایان دادن به تهدید و اخراج همکاران اعتصابی، خواستهای واقعی دیگر همه ماست.

تردیدی نیست در جلسه روز یکشنبه به این خواستها جواب نمی دهند. تنها گسترش اعتصاب در این فاصله و پیوستن مراکز کارگری دیگر و اعتصاب قدرتمند نهم تیرماه میتواند وادارشان کند که خواستهای کارگران را بپذیرند. وعده قبول نکنیم، فرصت ندهیم که با تطمیع و تهدید و اخراج و ایجاد شکاف اعتصاب شکوهمند کنونی را مجددا عقب برانند. تجربه سال گذشته را داریم.

در این میان تمایل و خطی چه میان کارگران رسمی و چه در کمپین ١٤٠٠ وجود دارد که برای رعایت قانون کاسه داغ تر از آش میشود. این گرایش آگاهانه توده کارگران را از دخالت در اعتصاب و حضور جمعی در اعتراض دور می کند، مشروعیت اعتصاب و جنبش اعتصابی را تابعی از مجاز امنیتی ها می کند و در مواردی اصرار عجیبی دارد که کارگران به شهرهایشان برگردند. روشن است که در برخی شرکتها برای در خوابگاه ماندن در دوره اعتصاب محدودیتهائی هست اما سیاست تاکنونی فراتر میرود و بیشتر دنبال تعطیلی است تا اعتصاب و اعتراض. اعتصاب خاموش کارگر پیمانی که امکان اخراج و جایگزینی آنها سخت نیست، تاکتیک پیروزی اعتصاب نیست.

شرط اتحاد گسترده تر و استحکام اتحاد کنونی دخالت توده کارگران اعتصابی در امر مبارزاتی خویش است. مجمع عمومی و خرد جمعی رمز این اتحاد و تصمیمگیری برسر قدمها و اقدامات در دوران اعتصاب و مقابله با سیاستهای خودمحورانه و منفعت طلبانه ای است که بنام کارگران و علیه منافع آنی و آتی آنها صادر میشود. همه جا عوامل کارفرما، گرایش هائی که در تعامل با مدیران وزارت و صنایع از اعتصاب اهداف دیگری را دنبال می کنند و بخشا با ادبیات خود حکومت و کارفرما با همکاران سخن میگویند، تجربه ای است که در صنایع مختلف و مبارزات کارگری به وفور موجود است. هفت تپه یک نمونه روشن است. نفتگران با تجربه و سنت قدیمی شورائی ضروری است روی دوش تجارب اخیر روشهائی را اتخاذ کنند که با امر اتحاد کارگران و رسیدن به خواستهایشان منطبق باشد. نفتی ها اکنون مورد توجه همه مردم آزادیخواه ایران هستند، نفتی ها با اعتصابشان گفتند آبان ادامه دارد و کارگر نفت کوتاه نمی آید. نفتی ها این ظرفیت را دارند که بار دیگر به امید جامعه برای آزادی بدل شوند.

هشیار باشیم، تاکتیک حکومت در روز یکشنبه را خنثی کنیم و برای اعتصاب گسترده در نفت و گاز و شرکتهای تابعه و پتروشیمی ها آماده شویم. در کنار جنبش اعتصابی اعتراضات توده ای علیه فقر و گرانی یک اهرم حیاتی است. همه جا از کارگر نفت و اعتصاب نفت حمایت کنیم. اتحاد طبقاتی و جنبش قوی همبستگی کارگری برای اینروزهاست.

سردبیر.
٤ تیرماه ۱۴۰۰