بخش اول را به این شیوه جمع بندی کردم، که منصور حکمت در بهار سال ۱۳۶۰ قطعنامه های کنگره دوم کومه له را مورد نقد قرار داد. فرمولبندیهای نادقیق و غلط که منجر به نوعی عدم دخالت گری و پاسیفیسم برای سازمان کومه له در جنبش مقاومت کردستان و جنبش رفع ستم ملی میشد، بیان کرد و علاوه بر نقد، راه حل پیشنهادی اش را مطرح کرد. بحثهای او چنان کارساز بود که بسرعت رهبر وقت کومه له فراخوان کنفرانس ششم را در شهریور همان سال داد. دیدگاه و اسنادش را تدقیق و قطعنامه های جدیدی مبنی بر دخالت گری جدی در جنبش مقاومت کردستان و جنبش برای رفع ستم ملی و ارائه راه حل موثر حل مسئله ملی را در خود داشت. این تحول مهمی بود. به نظرم چنانکه نقدها و سیاستهای منصور حکمت مطرح نمیشد، آن سیاستهای غیر دخالت گر، بی پاسخی برای مسئله ملی و نهایتا در جهت منزوی شدن کومه له در جنبش سیاسی کردستان پیش می رفت و بقول منصور حکمت صحنه به تمام معنا برای حزب بورژوازی کرد یعنی حزب دمکرات کردستان خالی میشد. برخلاف پروپاگاند مخالفان و دشمنان منصورحکمت حتی سر مسئله ملی هم منصور حکمت به داد کومه له رسید و نقش نجات هنده و منحصر بفردی را ایفا کرد. در بخش دوم به نقد و رد طرح توهم برانگیز “خودمختاری دمکراتیک و وسیع” مورد نظر رهبری کومه له از جانب منصور حکمت و سپس ارائه راه حل راهگشای منصور حکمت در کنگره سوم کومه له در قبال مسائل گرهی پیش روی کومه له در کنگره سوم کومه له (اردیبهشت ۱۳۶۱) و از جمله پافشاری بر ارائه حل موثر حل مسئله ملی و پیشنهاد طرح حاکمیت انقلابی در مناطق آزاد تحت کنترل نیروهای سیاسی در کردستان پرداختیم. در بخش سوم به مقاطع مهم دیگر از معرفی دیدگاه و طرحهای پیشنهادی و کارساز حل مسئله کرد از جانب منصور حکمت برای کردستان ایران پرداختیم. از جمله سیاست مندرج در برنامه دنیای بهتر، برنامه کمونیسم کارگری و حزب ما را بررسی کردیم. اکنون در بخش چهارم و پایانی به چگونگی نحوه ارائه طرح استقلال کردستان عراق از جانب منصور حکمت در سال ۱۹۹۵ میلادی، سیاست مصوب احزاب کمونیست کارگری ایران و عراق و حزب حکمتیست و حزب کمونیست کارگری کردستان عراق میپردازم.
طرح استقلال کردستان عراق: زمینه و دلایل آن!
در ادامه برخورد کارساز و دخالت گرانه منصور حکمت در قبال مسئله ملی در کردستان به مورد ارائه راه حل در قبال مسئله کرد در کردستان عراق می رسیم. علاقمندان میدانند، کمونیسم کارگری و منصور حکمت اولین رهبر سیاسی در میان نیروهای چپ و کمونیست در ایران و عراق و منطقه است که برای اولین بار سال ۹۵ میلادی بحث استقلال کردستان عراق را مطرح کرد. ماجرا به این شکل بود سرآغاز بحث و ایده او از اینجا شروع شد، در سال ۹۴ میلادی جنگ اتحادیه میهنی کردستان عراق و حزب دمکرات کردستان عراق به اوج رسیده بود. مصائب زیاد معیشتی و اقتصادی و اجتماعی و ناامنی به مردم کردستان عراق تحمیل شده بود. حزب کمونیست کارگری عراق هم از اواسط تابستان ۱۹۹۳ به عنوان یک قطب متفاوت و متمایز از جریانات ناسیونالیست و بورژوایی فعالیتش را شروع کرده بود. میبایست حزب ما سیاست خود را در قبال آن جنگ مطرح میکرد. بنا به این ضرورت من به سهم خود مطلب تحلیلی تا حدودی مفصل تحت عنوان “جنگ احزاب دولتی در کردستان عراق و رئوس یک خط مشی کمونیستی کارگری” برای نشریه مرکزی حزب به نام انترناسیونال نوشتم. منصور حکمت که خود سردبیر نشریه بود، مطلبم را مطالعه کرده و تماس تلفنی گرفت و گفت مطلبت را در نشریه منتشر میکنم. چون تبیین و تحلیلت از علل و ماهیت جنگ این دو حزب حاکم درست است، اما راه حلی که برای پایان دادن به این وضع پیشنهاد کردی، در شرایط حاضر کارسازنیست، قانع کننده نیست، مگر رفقای هم حزبی خودت را قانع کند. توضیح داد اینکه شما نوشتی “انقلاب کارگران در عراق و کردستان عراق تنها راه نجات این جامعه از مصائبی است که بورژوازی عرب و کرد برآن تحمیل کرده اند. امروز انقلاب کارگران را باید رساتر از هر زمان فراخوان داد” غلط نیست، و جزو اهداف ما است، اما پاسخ عملی برای معضلات همین امروز جامعه کردستان نیست. گفت خیلی جاها یادآور شدم باید چهارچوب مشخص امروز کردستان عراق را در نظر گرفت، تحلیل مشخص برای شرایط مشخص اینجا به درد میخورد. ادامه داد که کردستان عراق الان در یک بن بست بسر می برد، احزاب حاکمند و به معنایی دولت ندارد. زیر سیطره دولت مرکزی عراق نمانده و بهتر هم که زیر کنترل دولت بعث صدام نیست. خودش هم به دولت مستقل تبدیل نشده و دوتا حزب آنجا را کنترل کرده و الان هم جنگ را تحمیل کرده اند. پارلمان و دولتی هم که درست کردند، کارتونی است و در سازمان ملل و در سطح بین المللی رسمیت ندارد. در نتیجه اولین مسئله در آن جغرافیای معلق و بی آینده، باید دولت به رسمیت شناخته شده بین المللی ایجاد شود. به دو منظور اولا پایان دهد، به این حالت معلق و سرگردانی و بی دولتی در جامعه کردستان عراق. دولت باید وجود داشته باشد، تا بتوانی در مقابلش مطالبه و اعتراض داشته باشی و بتوانی سرنگونش کنی و حاکمیت شورایی به جایش بنشانید. و ثانیا مسئله کرد یک مسئله قدیمی حل نشده است و باید در کردستان عراق حل شود. راه حلش هم بازگشت به زیر حاکمیت دولت مرکزی عراق نیست. این حالت سرگردان کنونی هم که اتحادیه میهنی و پارتی اسمش را گذاشتند فدرالی، این هم راه حل نیست. گفت به نظرم استقلال کردستان عراق و تشکیل دولت مستقل یک جواب قطعی به مسئله تاریخی حل مسئله کرد و در عین حال راه پایان دادن به سرگردانی و بی دولتی فعلی است. بعد از صحبتهایش پرسید چه فکر می کنید؟ گفتم این بحث خیلی جدید است. لازمه به آن فکر کنم و الان نمیتوانم نظر بدهم. پرسید فکر میکنی رفقای حزب کمونیست کارگری عراق چه بگویند. گفتم در وهله اول مخالفت میکنند. چون چپ رادیکال عراق سالهای سال در مرزبندی با ناسیونالیسم چپ در کردستان طرفدار مبارزه سراسری در عراق و به “عراقچیه تی” موسوم شده اند. الان این بحث را بشنوند فکر میکنند، دید محلی و ناسیونالیستی است و مخالفت میکنند. گفت ایراد ندارد. آنها را دعوت کنیم. این موضوع را در دستور بگذاریم، سمینار بگیریم و صحبت کنیم. ما به طرف برگزاری پلنوم سوم کمیته مرکزی حزب کمونیست کارگری ایران در آوریل ۹۵ میلادی رفتیم. رفقای رهبری حزب کمونیست کارگری عراق که در اروپا بودند و امکان سفر را داشتند، در پلنوم شرکت کردند. با وقت کافی این مبحث مهم طرح شد. بحثهای مفصلی شد. دقیقا همان طور که پیش بینی میکردم در وهله اول رفقای رهبری حزب کمونیست کارگری عراق توافقی با این بحث نداشتند. به آسانی قانع نمیشدند. جدل و بحث گرمی درگرفت. ساعتها طول کشید، تا نهایتا قانع شدند و بعد از این پروسه از بحث و نهایتا توافق بود، که بعدأ منصور حکمت در تیر ۱۳۷۴ – ژوئن ۱۹۹۵ میلادی در انترناسیونال شماره ۱۸ آن مطلب مشهور “در دفاع از خواست استقلا کردستان عراق” را نوشت. این سیاست به مصوبه حزب کمونیست کارگری ایران تبدیل شد. اتفاقا تدارک پلنوم سوم کمیته مرکزی حزب کمونیست کارگری عراق در تابستان ۹۵ میلادی در دستور بود. این مبحث در دستور آن پلنوم قرار گرفت. بر اساس آن بحث ها از قبل دو قطعنامه در تایید خواست استقلال کردستان عراق برای تصویب در پلنوم سوم حزب کمونیست کارگری عراق که در شهر سلیمانیه برگزار شد، آماده شد. من هم در ظرفیت عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست کارگری عراق و هم نماینده حزب کمونیست کارگری ایران، در آن پلنوم شرکت داشتم. بعد از بحثهای جدی هر دو سند را تصویب کردیم و به سیاست حزب کمونیست کارگری عراق هم تبدیل شد. اساس طرح این بود برای حل مسئله کرد در کردستان عراق و پایان دادن به سرگردانی سیاسی، لازم است کردستان عراق مستقل شود و دولت مستقل داشته باشد. از نظرکمونیسم کارگری و منصور حکمت ایجاد دولت مستقل فی البداهه به معنای تشکیل دولت بورژوا – ناسیونالیستی و دولت طبقه استثمارگر جامعه کردستان نبود. بحث اینست دولتی که تشکیل میشود، دولت مستقل از حکومت مرکزی عراق و به رسمیت شناخته شده در سطح بین المللی است. اینکه چه جنبش و جریانی و با کدام ساختار دولت را تشکیل میدهد، به تناسب قوای مبارزه سیاسی در داخل جامعه کردستان برمیگردد. واضح است اگر کارگران و کمونیستها و اراده شورایی آنها دست بالا را پیدا کند، آنطور که ما برای آن میکوشیم، ماهیت آن دولت انقلابی و متکی به اعمال اراده مستقیم توده طبقه کارگر و مردم محروم و ساختار اداره شورایی خواهد بود. اگر تناسب قوا مثل شرایط کنونی به نفع جریانات بورژوا ناسیونالیست و احزابی مثل حزب دمکرات کردستان و اتحادیه میهنی باشد، دولت مافوق مردم استثمارگر و فاسد و بی مسئولیت در مقابل زندگی مردم و متکی به هویت ملی و “کردایه تی” تشکیل میدهند که خود منشأ مصائب و رنج و محرومیت در جامعه خواهند بود. شرایطی که امروز تحت نام دولت فدرالی به مردم تحمیل کرده اند. از نظر جنبش ما و منصور حکمت مکانیسم عملی کردن این طرح برگزاری رفراندوم است. آنطور که خود تاکید میکرد، به مردم کردستان این فرصت داده شود، به دور از هر نوع فشار اقتصادی و سیاسی و نظامی دولت مرکزی عراق و یا احزاب حاکم همه شهروندان ساکن کردستان عراق در یک روز به پای صندوق رأی بروند و به استقلال کردستان و یا ماندن در چهارچوب حکومت سراسری عراق رأی بدهند. نتیجه چنین رفراندومی باید به رسمیت شناخته شود. از سال ۹۵ کمونیسم کارگری و احزاب کمونیست کارگری عراق و کردستان و حزب ما این سیاست را تعقیب کردیم. بعد از درگذشت منصور حکمت مواردی نوسان و ناپیگیری در جهت پیشبرد این سیاست پیش آمد، اما عمدتا همین جهت گیری پیگیری شده است. از جمله درسال ۲۰۱۷ وقتی حزب دمکرات کردستان عراق (پارتی) فراخوان به برگزاری رفراندوم داد، تقریبا همه احزاب موسوم به کمونیست کارگری با برگزاری آن رفراندوم و رأی به استقلال کردستان موافقت داشتند. اینجا لازم است این واقعیت را تاکید کنم، راه حل برپایی رفراندوم و رأی به استقلال کردستان در قبال مسئله کرد، در صحنه سیاسی عراق و کردستان عراق برای اولین بار توسط منصور حکمت و کمونیسم کارگری مطرح شد. در تاریخ چندین دهه جدال وکشمکش سیاسی و نظامی بین دولت مرکزی عراق و ناسیونالیسم کرد، هیچ جریانی چه راست یا چپ چنین طرحی را مطرح نکرده و در فرهنگ سیاسی آن جامعه وجود نداشت. اولین بار در سال ۹۵ جنبش ما آن را مطرح کرد. به تدریج به عنوان راه حل مسئله کرد در فرهنگ سیاسی آن جامعه جا باز کرد. قبلتر احزاب ناسیونالیست و حاکم مثل اتحادیه میهنی کردستان و پارتی مخالفش بودند. در سال ۲۰۰۰ یکی از دلایل حمله نظامی اتحادیه میهنی کردستان در شهر سلیمانیه به مقرات حزب کمونیست کارگری عراق، در ادعا نامه کذایی دادستانشان ارائه شده به دادگاه دست سازشان، به زعم آنها این “جرم” قید شده بود، که حزب کمونیست کارگری عراق خواستار استقلال کردستان است. این حزب تجزیه طلب است و با طرح فدرالیسم آنها نمی خورد. بر اساس این ادعاهای ارتجاعی به مقررات حزب کمونیست کارگری عراق هجوم بردند و پنج رفیق عزیز ما را وسط شهر سلیمانیه به قتل رساندند.
بعدها با الهام از طرح ما بخشهایی از چهره ها و فعالین سیاسی ناسیونالیسم کرد، در رأس آنها شاعر شناخته شده “شیرکو بیکه س” در سال ۲۰۰۳ کمپین میلیونها امضا برای برپایی رفراندوم و استقلال کردستان را سازمان دادند. در سال ۲۰۱۷ در کردستان عراق رفراندوم را برگزار کردند. اکثریت قاطع و بالای مردم کردستان عراق رأی به استقلال دادند. اینکه چرا نتیجه آن رفراندوم زیر فشار دولتهای منطقه و هجوم ارتش دولت مرکزی عراق و سپاه قدس جمهوری اسلامی در همکاری با شاخه ای از اتحادیه میهنی به سرانجام نرسید، به بحث کنونی ما مربوط نیست. خواستم تاکید کنم این طرح، ابتکار شخص منصور حکمت و کمونیسم کارگری بود. نهایتا در بازخوانی نگرش و سیاست منصور حکمت در قبال مسئله کرد، برخلاف پروپاگاند مخالفان و دشمنان ناسیونالیستش، در مقاطع مختلف از مقطع کنگره دوم کومه له تا زمانی که در قید حیات بود، در کردستان ایران و عراق و هرجا این مسئله مطرح شد، سر راست ترین، روشنترین و کارساز ترین راه حل حق طلبانه را پیشنهاد کرده است. اتفاقا در خیلی جاها در تمایز و متفاوت با راه حل غیر کارساز و غیر موثر و حتی عقب مانده احزاب ناسیونالیست کرد. نگاه کنید، شاخه های مختلف ناسیونالیسم کرد، به قول خودشان در چهار بخش کردستان که ظاهرأ سنگ “حقوق ملت کرد” را به سینه میزنند، پلاتفرمشان متکی به طرحهایی چون “خودمختاری، اتونومی، حکم ذاتی، در سالهای اخیر فدرالیسم و کنفدرالیسم و …” بوده است. این طرحها صرفنظر از عنوان و تفسیری که از آن دارند، در مضمون فرقی با هم ندارند. فصل مشترک همه آنها تلاش برای شریک شدن در قدرت سیاسی با دولتهای مرکزی استبدادی و شوونیست و سرکوبگر است. مادام اداره امور امور داخلی کردستان را به این احزاب بسپارند، همانطور که اکنون در کردستان عراق تحت نام فدرالیسم محول شده است، دیگر رفع قطعی و کامل ستم ملی مسئله شان نیست. طرحهای تاکنونی این احزاب و شریک شدن آنها در قدرت سیاسی مطلقا به حل کارساز و دایمی مسئله کرد کمکی نمیکند. خودمختاری و یا اکنون فدرالیسم و کنفدرالیسم مبتنی برقبول دسته بندی ناسیونالیستی “ملت بالادست و پایین دست و ملت درجه یک ودر جه دوم” و در اساس خودش مبتنی بر تبعیض و نابربری براساس دسته بندی تفرقه افکنانه ملی است. اجرایی شدن این طرحها یعنی قبول موقعیت تبعیض آمیز درجه یکم و درجه دوم که در مناسبات بین شهروندان و جاری شدن قوانین و موازین تبعیض آمیز خود را نشان میدهد. این مناسبات تبعیض آمیز نهادینه میشود. احزاب ناسیونالیست باقی ماندن این شکاف و تبعیض را خواهانند. چون براساس آن استمرار بیزنس سیاسی خود را تحت نام “حزب سیاسی” تامین میکنند. از این زاویه است با راه حل قطعی و قاطع استقلال کردستان عراق که برای همیشه راه حل بازگشت ناپذیر کردن ستم ملی و حل قطعی مسئله ملی در کردستان عراق است مخالفت میکنند. یا در بخشهای دیگرکردستان با جدایی و استقلال و یا ماندن در چهارچوب کشوری با تضمین حقوق متساوی شهروندی همه جانبه در میان همه شهروندان ساکن کشور مخالفت میکنند. از این سر ملی گرایان کرد و ناسیونالیستهای درون کومه له و به ویژه قوم پرستان دوشاخه زحمتکشان تحت مسئولیت ایلخانی زاده-مهتدی در همه این سالها علیه منصور حکمت پروپاگاند دشمنانه راه انداخته و ادامه داده اند. علت اینست پایان قطعی رفع ستم ملی و حل مسئله ملی، فلسفه وجودی و پایه های تحرک سیاسی و موجودیت جریان سیاسی آنها را زیرسئوال میبرد. کمپین نفرت پراکنی ناسیونالیستها علیه منصور حکمت و راه حل کمونیسم کارگری در قبال مسئله کرد بخشأ ریشه در این واقعیت جدی سیاسی دارد.
***
با قدردانی از رفقا آزاده بارزاده و وریا روشنفکر که فایلهای صوتی این سمینار را پیاده کرده اند. تدقیق و تصحیح نهایی متن توسط ارائه دهنده بحث صورت گرفته است.