اكتبر:
در اين دوره بار ديگر بحث آلترناتيوهاي چپ و راست مطرح شده است، چرا؟
صالح سرداری:
بايد جواب اين سوال را در مؤلفههاي جديداوضاع سياسي جامعه ايران و رابطه مردم و جمهوري اسلامي جستجو كرد. در ادامه اعتراضات و مبارزات چند سال قبل، جواب قاطعي كه مردم ايران به شركت نكردن در ”انتخابات“ رياست جمهوري به رژيم اسلامي دادند و همچنين يك روز بعد از همين مضحكه، كارگران نفت با سازمان دادن اعتصاب خود كه بيش از صدوچهارده مركز كارگري را در برگرفت و همزمان اعتراضات و تظاهرات مردم خوزستان بر عليه رژيم براي تأمين آب و برق، كه شعار مرگ بر جمهوري اسلامي و مرگ بر خامنه اي رژيم را تحت فشار بيشتري قرار داد و تناسب قواي ميان رژيم و مردم را به نفع مردم تغيير داد و وارد فاز جديدي گرديد.
در اين دوره همه مردم و بخصوص طبقه كارگر و زحمتكشان جامعه ضعف و ناتواني رژيم را در مقابل خود ديدند. حتي فضاي اين اعتصاب و اعتراضات كاري كرد كه بخشي از مسئولين سابق رژيم را وادار كرد به رژيم اعتراض كنند. اين اوضاع سياسي جامعه ايران، باعث تحرك ميان اپوزسيون چپ و راست جمهوري اسلامي شده است.
اپوزسيون راست كه قبلا هم خود را براي جايگزيني جمهوري اسلامي آماده كرده بود، اين بار با ايجاد انواع و اقسام نهاد و تشكيلات و برگزاري كنفرانس، و سمينارهاي مختلف خود را براي دخالت در اوضاع كنوني، آماده و سازمان داده است. نيروهاي اصلي اپوزسيون راست عبارتند از سلطنت طلبان، جمهوريخواهان و ليبرالها و مجاهدين خلق. اين راست از حمايت دولتهاي غربي و منطقهاي برخوردار است و امكانات وسيعي مالي و دستگاههاي تبليغاتي را در اختيار دارند.
در كردستان هم احزاب و جريانات راست و ناسيوناليست، با نيروهاي راست پرو غرب هم پيمان و در كنار هم قرار دارند. در تمام كنفرانسها و سمينارهايي كه راستِ پروغرب برگزار كرده و نهادهايي نظير ”شوراي گذار مسالمتآميز“ را ايجاد كرده اند و غیره… شركت دارند. همه اينها چه در سطح ايران و چه در كردستان منافعي مشترك را دنبال کرده و ميخواهند خودشان به قدرت برسند و مانع دخالت كارگر و زحمتكش در امر زندگي خود شوند.
در كردستان احزاب راست و ناسيوناليست، از جمله دو حزب دمكرات و دو سازمان زحمتكشان در نهادي بنام ”مركز همكاري نيروهاي كرد“ با هم همكاري ميكنند و از هم اكنون نقشه براي تحميل كردن خود بر مردم كردستان دارند و باطرح تشکیل ارگانهايي نظير ايجاد پليس مشترك وغیره میخواهند مانع دخالت مردم در تعيين سرنوشت خود گردند.
براي پيشبرد اين نقشه، قرار است دو حزب دمكرات كردستان در اينده اي نزديك به يك حزب تبديل شوند. دو سازمان زحمتكشان هم همين کار را در دستور خود گذاشتهاند.اين مركز همكاري تابهحال دو نشست با مكتب قرآنیهای طرفدار ”مفتيزاده“ در اربيل كردستان عراق براي همكاري و هماهنگي با همديگر برگزار كرده و تلاش ميكنند مشتركا نقشه خود را در كردستان عملي كنند.
به غير از اينها پژاك هم با حمايت پ.ك.ك. يكي از نيروهاييست كه سهم خواهي ميكند که از نيرو و امكانات نظامي و مالي زيادي هم برخوردارند.
در چنين اوضاعي پر تغيير و تحول، احزابي هم كه در كردستان عراق حاكم هستند بيكار نخواهند نشست و از هم اكنون دارند خود را براي دخالت در كردستان ايران آماده ميكنند. كمااينكه براي دخالت در كردستان سوريه، حزب دمكرات كردستان عراق (پارتي) حزب دمكرات كردستان سوريه را برپا كرد و با در اختيار قرار دادن امكانات بسياري، لشكر ”روژ“ كه -يك نيروي تعليمديدهی نظاميست- را سازمان داد و خود را به حزب حاكم، در كردستان سوريه تحميل كرد.
پارتي علاوه بر اينها در حال حاضر ”پاك“ يعني پارت آزاد كُرد را از هر لحاظ مجهز كرده و قطعا با مناسباتي سنتي كه با دو حزب دمكرات كردستان دارد از آنها هم براي نفوذ و دخالت خود در تحولات کردستان ایران استفاده خواهد كرد. اتحاديه ميهني هم سالهاست امكاناتي در اختيار از سازمانهاي زحمتكشان گذاشته و ساكت نخواهد نشست. در جريان قيام ٥٧ هم اين دو حزب پارتي و اتحاديه ميهني وارد شهرهاي ايران شده و دخالت كردند.
اما در چهل و دوسال گذشته قطب چپ و كمونيست، يكي از نيروهاي اصلي صحنه سياسي در كردستان بوده است. باتوجه به مبارزه قاطع و پيگيرانه اش عليه جمهوري اسلامي و دفاع بي اما و اگر از منفعت كارگر و زحمتكش جامعه كردستان، داراي نفوذ توده اي و از اعتبار برخوردار است. بيش از چهل سال است عليه هر نوع ستم و بيعدالتي با يكي از هارترين رژيم هاي تاريخ بشري مبارزه ميكند. در مقابل زورگويي هاي حزب دمكرات ايستاد.از آزاديها و منافع مردم دفاع كرد.
هم اكنون هم مطالبات و شعارهاي توده هاي كارگر و زحمتكش را نمايندگي ميكند بر برابري انسان ها، بر دخالت مردم در سرنوشت خود، برابري زن و مرد، بر مطالبات معيشتي و رفاهي، و در يك كلام حاكميت شورايي تاكيد ميكند.
اما قطب چپ و كمونيسم در طي اين چهل سال از طرف رژيم و ارتجاع در كردستان متحمل ضرباتي شده و درميان خود دچار تفرقه و انشقاق و ضعف شده است. با تمام اينها هنوز در جامعه و در ميان مردم مطرح و تنها نقطه اميد است.
در يك كلام در جواب سوال شما بايد گفت اوضاع پر تحول كنوني اوضاع سياسي و چشم انداز سرنگوني جمهوري اسلامي، همه احزاب و جريانات سياسي چپ و راست را براي جوابگويي به اوضاع كنوني به تحرك وا داشته است. در اين چهار چوب است كه بحث قطب چپ و كمونيست بايد دو باره مطرح شود.
اكتبر:
با توجه به اوضاعي كه به آن اشاره كرديد وظایف نيروهاي چپ و كمونيست در اين رابطه چيست؟ كميته كردستان حزب چه اقداماتي را در دستور خود قرار خواهد داد؟
اين وظايف براي فعالين چپ و كمونيست در جامعه چه معنايي ميتواند داشته باشد؟
صالح سرداری:
در جواب اين سوال بايد بگويم هر حزب و جريان چپ كمونيستي كه اوضاع امروز پرتحول ايران را میبيند و طرح و نقشه آلترناتيو راست و ارتجاعي را براي تحميل خود بر مردم را تعقيب كرده باشد، بايد احساس مسئوليت كند و خود را براي جوابگويي به اين اوضاع آماده كند.
اوضاع پيش کنونی هميشه اينطور نميماند. اگر كمونيستها و چپها احساس مسئوليت نكنند، اگر كماكان بر طبل قبلي بكوبند، اگر خود بزرگبيني و سكتاريسم (كه لطماتي جدي به ما زد) و منافع خرد و ريز تشكيلاتي در اولويت باشد، براي نيم قرن ديگر كمونيسم و كارگر و آزاديخواهي را خواهند كوبيد.
به صفوف راست، نه تنها در ايران، در منطقه نگاه كنيد. در كردستان عراق پارتي و اتحاديه ميهني هزاران نفر را از همديگر كشتند، پنج سال تمام با هم جنگيدند. اما وقتي منفعت جنبش شان ايجاب كرد در كنّار هم ايستادند و قدرت خود را بر مردم محروم آن جامعه تحميل كردند.
بالاتر اشاره كردم هردو حزب دمكرات كردستان ايران که بعد از دو بار جدايي چندين نفر از همديگر را كشتند قرار است بزودي اعلام كنند دوباره يكي ميشوند، و يا همين دو سازمان زحمتكشان كه هنگام جدايي با پاره آجر همديگر را لتوپار كردند، و اگر نيروهاي آسايش سليمانيه آنها را خلع سلاح نميكرد چه بسا از یکدیگر هم میكشتند. اما امروز براي پيشبرد طرح و نقشه ارتجاعيشان در كردستان در يك مركز همكاري قرار گرفته و احتمالا دوباره متحد خواهند شد.
ميخواهم بگويم يكي از مشكلات اصلي نيروهاي چپ و كمونيست نديدند همين منافع جنبش كمونيستي و كارگري است.
دو سه سال قبل چند حزب و سازمان اقداماتي را انجام داديم پيشرفتهايي هم حاصل و سندي به تصويب رسيد. اعتصابي مشترك در شهرهاي كردستان را سازمان داديم، اما متاسفانه آن را به شكست كشاندند. كميته كردستان حزب حكمتيست تمام تلاش خود را با احساس مسئوليت براي حفظ اين نهاد انجام داد كه خود بزرگبيني و عدم احساس مسئوليت كمونيستي مانع ادامه كاري اين اقدام مهم شد.
بهرحال همانطوريكه اشاره كردم اوضاع پر تحول كنوني و خطراتي كه آينده جامعه ايران و كردستان را تهديد ميكند واقعي است. اگر از منافع حقير و ريز سكتاريستي دست برنداريم و خودمان را براي ايفاي نقش و دخالت در سرنوشت جامعه آماده نكنيم، بايد به تاريخ جوابگو باشيم. مردم رنجديده و كارگران و زحمتكشان هيچ عذر و بهانهاي را از نيرويي كه خود را چپ و كمونيست ميداند اما به وظيفه كمونيستي خود عمل نكند قبول نميكند.
فراخوان ما براي ايجاد قطب چپ و كمونيستي تنها احزاب و سازمانهاي سياسي نيست. نيروي اصلي اين فراخوان در شهر هاي كردستان است. فعالين كارگري و كمونيست در شهرهاي كردستان بدور از هر نوع اختلافي كه دارند، بايد متحد و دست در دست هم در كنّار يكديگر قرار بگيرند. البته واقعا در طي چند سال گذشته در شهرها جدا از اينكهً چه كسي كدام گرايش را نمايندگي ميكند با هم همكاري و فعاليت داشتهاند.
نكته ديگري كه لازم است به آن اشاره داشته باشم در خارج كشور صدها كادر و شخصيت كمونيست هستند كه عضو هيچ حزبي نيستند، در جامعه و در ميان احزاب هم صاحب اعتبار و نفوذ میباشند. اين رفقا كه اوضاع را با نگراني تعقيب ميكنند، بايد در اين مقطع بيشتر دخالت كنند و نقش ايفا كنند.
كميته كردستان حزب حكمتيست با احساس مسئوليت براي رسيدن به ايجاد قطب چپ و كمونيست تمام تلاش خود را خواهد كرد و از همه احزاب و سازمانها و نهاد و محافل كه خود را به اردوي چپ و كمونيستي متعلق ميدانند میخواهد پا پيش بگذارند تا بتوانيم به مسئوليتي كه در اين برهه از زمان بر دوش همه ما افتاده است، عمل كنيم.