مقالات

زنان پیشقدم “نه” به طالبان در خیابانهای کابل پروین کابلی

هنوز چند ساعتی از ورود طالبان به کابل نگذاشته بود که چهار زن در خیابانهای کابل در حالیکه مشتی ارازل و اوباش طالبان با اسلحه آنها را در محاصره گرفته بودند، شجاعانه با بلند کردن چند پلاکارد و شعار اعتراضی اعلام نمودند که حاضر به قبول سلطه این گروه ارتجاعی و ضد بشری نیستند. این اعتراض چهره ای جهانی به خود گرفت و تقریبا تمام رسانه های دنیا آنرا رصد نمودند. این را باید سر آغاز یک جدال بسیار مهم در جامعه ی افغانستان به حساب آورد.

افغانستان در کمتر از یک هفته سرتیتر خبرهای دنیا بود. کابل در روز ۱۵ اوت ۲۰۲۱ در مقابل چشمان مردم دنیا بدون شلیک یک گلوله سقوط کرد. نخ های این خیمه شب بازی تراژیک سیاسی از پشت صحنه بوسیله آمریکا، چین و روسیه و متحدان منطقه ای آنها هدایت شد. روزهای بعد تلویزیون های اصلی و نامعتبر جهان به سالن کنفرانس های خبری طالبان وصل شدند و آنها هم قول دادند که “حقوق مردم را رعایت خواهند کرد”، در محل بازی و شادی کودکان افغانستان به بازی پرداختند، همزمان حذف تصاویر زنان در جامعه در کنار ترور و تجاوز آغاز شد.

این نوع تبلیغات رسانه ها، ۴۳ پیش در انقلاب ایران برای اولین بار گفته شد. وقتی آمریکا و دول غربی برای سرکوب انقلاب سناریوی خمینی – بازرگان را به مردم ایران فروختند و روی دوش اپوزیسیون شرق زده و ناسیونالیست و مذهب زده ایران پیاده کردند، پیشاپیش در پاریس گفته بودند “در جمهوری اسلامی آزادی بیان و حقوق فردی تضمین میشود و کمونیست ها و سوسیالیست هم حق فعالیت دارند”! یک ماه بعد از قیام بهمن ٥٧ رسما از ورود زنان بی حجاب به ادارات دولتی ممانعت شد و این سرآغاز کشمکشی به طول چهاردهه برای زنان در ایران شد.

اکنون زنان در افغانستان، بعد از تحمل یکدوره توحش طالبان، مجددا بعد از بیست سال با بازگشت طالبان روبرویند. سرنوشت زنان در حکومت طالبان مهمترین مسئله مورد توجه و نگرانی افکار عمومی پیشرو و آزادیخواه جهان است. کسی تبلیغات رسانه ها برای “تغییر طالبان” را نپذیرفته است، این وحوش با بدوی ترین اشکال زندگی بیگانه اند. حذف زنان از جامعه را دیگر کسی قبول نمیکند. هیچ جامعه ای نمی تواند حرکتی به جلو داشته باشد در حالیکه نیمی از این جامعه در غل و زنجیر قوانین و سنتهای عقبمانده و قرون وسطائی اسیر است. زنان در افغانستان در ۲۰ سال گذشته تلاش سختی را برای به کرسی نشاندن موجودیت انسانی و حقوق شهروندی خود صورت دادند و توانستند درجه ای را تحمیل کنند. مسئله آزادی زن در افغانستان فقط امر زنان و مردان این کشور نیست، این سوالی منطقه ای در تقابل با اسلام سیاسی و سوالی جهانی است که بیش از یک قرن مبارزه و تلاش پشت آن قرار دارد. در خاورمیانه یک مانع اساسی اسلام سیاسی است، آزادی زن بدون نفی این جنبش ممکن نیست. همه دیگر تجربه “نسبیت فرهنگی” و “اسلام و حجاب فرهنگ خودشان است” را دیدند و از آن منزجرند.
بدون شک زنان در افغانستان سکوت نخواهند کرد و در مقابل بربریتی که به یمن دخالت دولتهای مختلف به آنها تحمیل شده است خواهند ایستاد. تجربه ما در ۴۳ سال حکومت آپارتاید جنسی در ایران نشان می دهد که جنبش برابری طلب زنان در خاورمیانه بیش از هر زمانی به همکاری نزدیک نیاز دارد. اگرچه از صفر شروع نمی کنیم و این دیالوگ و همکاری تا حدی وجود داشته است، ولی در دوره اخیر با توجه به موقعیت جنبش سرنگونی و طبقه کارگر در ایران و ضرورت یک مقابله منطقه ای با طالبان، این همکاری و همسرنوشتی میتواند و باید ابعاد جدی تری بگیرد. جنبش آزادی زن در ایران کنار شماست، در این تردید نباید کرد. باید آستین ها را بالا بزنیم و با همفکری وهمدلی گامهای موثر برداریم. همسرنوشتی ما در کشورهای منطقه گریز ناپذیر است. امروز وقت آنست که نگذاریم طالبان تثبیت شود و بفوریت علیه اش بپاخیزیم.

١٩ اوت ٢٠٢١