سوال این است که بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی نظام شورایی انتخاب میشود یا پارلمانی؟ جایگاه و اهمیت این بحث بایستی بر روی میز تک تک آحاد جامعه ایران قرار بگیرد، تا مردم بتوانند خود را آماده وبا دید بازِ سیاسی و موضع طبقاتی، نظام و ساختار حکومت مورد نظرخود را انتخاب کنند. من به عنوان یک کمونیست طرفدار ساختار و سسیتم شورایی هستم. ما با اندکی تعمق میتوانیم، متوجه شویم که این جهان سرمایهداری، جهانی وارونه، به شدت طبقاتی و غیرانسانی است. در این نظام سرمایهداری نود درصد مردم به خصوص طبقه کارگر و محرومان در ساختن زندگی خود و آیندهی فرزندانشان هیج نقش و دخالتی ندارند. نظام سرمایهداری موجود کوچکترین ارزشی برای مطالبات مردم قائل نمیشود زیرا هر نارضایتی و اعتراض بر حق مردم به شدت سرکوب میگردد بنابراین جامعه نمیتواند دخالتی در سیاستها و تصمیمات دولت داشته باشد. تاریخ و عملکرد سیستم سرمایهداری در طول صدسال گذشته تا به امروز این را به ما نشان داده که این سیستم استثمارگر، جنگطلب و عامل فقر و فلاکت و خونریزی است.
نظام مجلسی یا نظام پارلمانی یک نوع حکومت بزک کرده سیستم سرمایهداری برای حفظ بقای حاکمیت سرمایه است. برای نمونه به حاکمیت ننگین چهلودو سالهی حکومت جمهوری اسلامی توجه کنید. یکی از شیوههای فریب حکومت جمهوری اسلامی این بوده است که هر چهار سال یک بار مضحکه انتخابات مجلس و رئیس جمهوری را بر پا کرده و میلیونها دلار خرج کاندیداتورهای مورد نظر خودشان که از پیش تعیین شدهاند، مینمایند. سرمایهداری برای فریب و کشاندن مردم به پای صندوقهای رای پولهای زیادی هزینه میکند. سخنگویان بورژوازی و سران حکومت اسلامی ایران با آبوتاب از طریق مدیاهایی که در اختیار دارند همواره چنین قلمداد میکنند که دولت یک نهاد ضروری است، و برای اداره و امنیت جامعه چنین نهادی به اصطلاح انتخاب شود. یک ریاکاری، یک دروغ بزرگ که به مردم همواره گفته میشود.
این شعبدهبازیِ انتخابات در حالی اجرا میشود که خودِ حکومت اسلامی، بانی فقرو فلاکت، کشت وکشتار، گرسنگی، بیکاری، سرکوب، زندان، بیحقوقی مطلق زنان و رنج و فلاکت در آن جامعه است. ارگانهای امنیتی و نیروهای سرکوبگر حکومت اسلامی با زور وقلدری قوانین اسلام ضد بشری را به مردم جامعه تحمیل کردهاند. حکومت جمهوری اسلامی از روز اول به حکومت رسیدن خود از هرلحاظ وصله ناجوری در زنددگی مردم ایران بوده وهست. با نگاهی به پراتیک و تاریخ حاکمیت چهل و دو ساله حکومت فاشیستی اسلامی متوجه میشویم که حکومت اسلامی ایران بجز ویرانی، کشت و کشتار و دزدی کار مثبتی انجام نداده است. در زمان حکومت پهلوی نیز در تهران و اکثر شهرها مردمانی که خانه نداشتند، خانه های خود را دور از شهرها با حلبی درست کرده بودند و آنجا حلبی آباد نامیده میشد. در اینجا لازم میدانم به نسلهایی که بعد از حکومت اسلامی ایران در این چهار دهه متولد شده اند و شاهد دوران حکومت استبدادی شاه نبوده اند، یاداوری نمایم و البته بر خلاف سخنگویان سلطنت طلبان و ناسیونالیستهای ایرانی که دوران حکومت شاه را دوران گل و بلبل مینامیدند.
در دوران پهلوی شاه مخالفین سیاسی خود را بشدت سرکوب، شکنجه، زندانی و اعدام مینمود. در بعضی از نقاط ایران املاک مرغوب و حاصلخیز به خانواده شاه و شخص شاه و اطرافیانش تعلق داشت. تمامی جنگلهای ایران در انحصاربرادر شاه غلامرضا خان بود. شاه ایران کنترل قوه قضایه، قوه مقننه، مجریه ، مجلس ،شاه فرماانده کل قوا بود. نیروی دریایی، نیروی هوایی و زمینی را بدست گرفته بود و تنها او بود که حرف اول و آخر را میزد دقیقا مانند خامنه ای قاتل. نیروی امنیتی شاه که همان ساواک بود مانند نیروهای امنیتی سپاه پاسداران عمل میکردند و هیچکس حق مخالفت با شاه و خانوادهاش را نداشت در غیر این صورت با ساواک طرف بود. زیر عکسهای شاه نوشته شده بود که شاه سایه خداست دقیقا مانند خمینی دجال که میگفتند خمینی روح خدا است که در ماه دیده شده است.
بورژوازی غرب، امریکا و در راس همه آنها کشور فرانسه از ترس اینکه مبادا کمونیستها در ایران قدرت را بدست بگیرند، انقلاب بر حق مردم ستمدیده ایران را با برنامه ریزی تحویل خمینی جلاد دادند.حکومت اسلامی ایران چهل و دو سال است که در حق مردم به عناوین مختلف جنایت نموده و هنوز هم ادامه دارد. سیستم شاه عین سیستم خامنه ای بود اما با تفاوتهای ریز برای نمونه پوشش زنان و مردان ازاد بود. مشروب نوشیدن ازاد بود اما با افراد سیاسی، احزاب سیاسی و مخالفین شاه به شدت برخورد میشد. در دوره حکومت شاه حتی یک انتخابات فرمالیته وجود نداشت. مقوله ای به اسم احزاب سیاسی که علنی بتواند فعالیت کند وجود نداشت. همه از ترس زندان و شکنجه فعالیت زیر زمینی در پیش گرفته بودند.
پس به این نتیجه میرسیم که مردم ایران با ساختارحکومت شاهنشاهی آشنایی کامل داشتند و تمامی نابرابری ها و ناعدالتی ها را به چشم خود دیده بودند، همچنین مردم شاهد حاکمیت چهل و دو ساله جمهوری اسلامی بوده و هستند. آنها شاهد عملکرد و جنایات حکومت اسلامی که ساختار رئیس جمهوری و پارلمانی دارد، میباشند و دقیقا میدانند که این حکومت اسلامی پارلمانی بجز سرکوب و دروغ و جنگ هیچ دستاوردی برای آنها نداشته است.
من سخنم با تمامی آزایخواهان میباشد، باید تعمق نمود، این نوع ساختار و حکومت چه در نظام سابق شاهنشاهی و چه در حکومت فعلی اسلامی هردو امتحان خود را پس داده اند. ما دیگر نیازی به ساختار پارلمانی و رئیس جمهوری و تک رهبری نداریم و بایستی خط بطلان به این ساختارها که ضد بشری هستند بکشیم.
من تلاش میکنم راه درست و پیشنهاد عملی، اساسی و ضروری را به شما نشان بدهم که برای همیشه از دست این کلاهبردارهای نظام سرمایهداری و ساختارش نجات پیدا کنیم و در طول تاریخ ایران برای اولین بار خودمان سرنوشت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی جامعه خودمان را انتخاب نماییم. این ساختار مورد نظر من شامل سازمان سیستم شورایی و حاکمیت شورایی نامیده میشود که منتخب اگاهانه و دخالت مستقیم خود مردم میباشد. در نتیجه اعمال حاکمیت در سطوح مختلف بایستی توسط شوراهای خود مردم انجام بشود. شوراها به مثابه قانون گذار و مجری قانون عمل میکنند.
عالیترین ارگان حاکمیتی کشور کنکره سراسری نمایندگان شورای مردم خواهد بود. هر فرد چه زن یا مرد از شانزده سال به بالا میتواند رای بدهد و خود را برای کلیه پست های مورد نظر کاندید نماید. در این مقطع حساس و پر تحول در ایران، بایستی فعالین جنبش کمونیزم کارگری، کمونیستها، فعالین حزب کمونیست کارگری ایران (حکمتیست) رهبران، نهاد های اجتماعی، معلمان، دانشجویان ازادیخواه و برابری طلب، رهبران و فعالین کارگری، انسانهای ازادیخواه و شرافتمند و در راس همه آنها زنان مبارز در جا انداختن شکل سیستم شورایی در مراکز مختلف کارگری نقش خود را ایفا نمایند.
فراخوان من به مردم ایران به خصوص رهبران در ان جامعه اینست که ما بایستی با تلاش آگاهانه و با صدای رسا اعلام کنیم که خود سرنوشت خود و اینده فرزندانمان را تعیین میکنم. باید اعلام کنیم که اداره شهرها، روستاها، کارخانجات، بیمارستانها، اموزش و پرورش، حمل ونقل، امنیت، مهد کودکها، مدارس، امنیت شغلی و اسایش مردم در سراسر ایران به عهده شوراها و نمایندگان منتخب مردم است. باید اعلام کنیم هر حزب سیاسی و نیروی نظامی که بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی در ایران فعالیت میکند باید از قانون شورایی ان محل تبعیت نماید. باید حکومت شورایی منتخب مردم، نیروی مسلح و اموزش دیده نظامی برای امنیت شهروندانش تشکیل دهد.
شوراهای منتخب مردم با آگاهی سیاسی و موضع طبقاتی روشن، بالاترین قدرت اجرایی قانون در ایران محسوب میشوند. بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی ایران حکومت شورایی بهترین وکارآمد ترین نوع حکومت است که تمامی مردم دخالت مستقیم در سرنوشت خود و فرزندانشان دارند. بهترین آلترناتیو برای اداره کردن جامعه بعد از جمهوری اسلامی حکومت شورایی است.
زنده باد ازادی برابری حکومت کارگری
زنده باد سوسیالیسم
ابراهیم باتمانی 22.08.2021