جمهوری نکبت اسلامی کشتار و زندان و ارعاب را تشدید کرده است تا زنده بماند. دولت سرکوبگر اسلامی با لگدمال کردن و سلب ابتدایی ترین حق زندگی و آزادی از مردم، تلاش می کند به حیات ننگین خود ادامه دهد. این سبک و روش دولتهای انگلی و سرکوبگر و استثمارگر است که کوچکترین مخالفت را تحمل نمیکنند و هر حرکت آزادیخواهانه را با سرکوب و زندان و شکنجه جواب می دهد. چنانکه پیش بینی می شد دولت جنایتکار رئیسی نیز همچون اسلاف خود بعد از یک تنفس انتخاباتی، دستگیری و احضار و زندان آزادیخواهان را سرعت بخشیده است.
شاهین ناصری به دلیل گفتن حقایقی در دادگاه در مورد شکنجه نوید افکاری، در زیر شکنجه به قتل رسید. امیر حسین حاتمی جوان ۲۲ ساله بعد از کشتن شدن زیرشکنجه، جنازه اش را تحویل خانواده اش دادند. بیشرمانه گفته اند که در اثر “سکته قلبی” مرده است. این جنایتکاران آدم می کشند ولی جرئت بعهده گرفتن مسئولیت آن را هم ندارند. مزورانه کشتن آدمها را زیر شکنجه های قرون وسطایی، “مرگ های مشکوک” عنوان میکنند تا از زیر بار این جنایتها شانه خالی کنند. ستار بهشتی و دهها زندانی دیگر را زیر شکنجه کشتند. صدها جوان معترض در خیزش آبانماه را با گلوله جنگی کشتند و گفتند “فقط به سر نزدیم به پا هم زدیم” و هنوز که هنوز است شهامت آن را ندارند که آمار قربانیان را اعلام کنند. اخیرا، دهها نفر از فعالین را در شهرهای مختلف به اداره اطلاعات احضار و خواسته اند که سکوت بکنند و یا امضا بکنند که وابسته به احزاب هستند و حق هیچگونه فعالیتی ندارند. وسیعا دستگیری فعالین و معلمین مبارز را آغاز کرده اند و با تشکیل پرونده های امنیتی و وثیقه های سنگین، به امید اینکه مردم را مرعوب و دست از اعتراض بردارند به این وحشیگری ادامه می دهند.
واقعیت این است که دولت جمهوری اسلامی از آغاز تا به امروز با کشتار و زندان و شکنجه و ایجاد ارعاب و وحشت در جامعه، جنگی تمام عیارعلیه مردم براه انداخته است و این سیاست سرکوبگرانه، با گسترش نارضایتی و اعتراض مردم هر روز دامنه بیشتری به خود می گیرد. چندی پیش فیلمهایی از شکنجه و آزار و بیحرمتی به زندانیان در زندان اوین به بیرون درز کرد. برای مردمی که ۴۲ سال است با رژیمی شکنجه گر و جنایتکار روبرو هستند، البته جای تعجب نبود. آنچه افشا شد و مردم دیدند فقط گوشه بسیار کوچکی از جنایت و قتل و تجاوزی است که در زندانهای رژیم جنایتکاران اسلامی طی سالیان طولانی صورت گرفته است.
علیرغم پروپاگاند و ادعاهای پوچ رئیسی، چنانکه پیش بینی می شد اوضاع اقتصادی مردم وخامت بیشتری یافته است. تورم و گرانی افسار گسیخته و زندگی مردم را فلج کرده است. قدرت خرید مردم بخصوص افشار تهیدست بشدت سقوط کرده است. قیمت اجناس و مایحتاج عمومی مردم ۳۰ تا ۹۰ در صد گرانتر شده است. بیکاری و فقر بیداد می کند و در طول هفته گذشته چندین کارگر به دلیل عدم پرداخت حقوق ماهانه و عدم توانایی در تامین نیازهای خود و خانواده دست به خودکشی زده اند.
ما گفته ایم که دولت جدید در جمهوری اسلامی به دلیل بحرانهای لاینحل سیاسی و اقتصادی با سرنوشت دولتهای پیشین روبرو خواهد شد و چنانکه مشاهده می شود راهی جز ادامه سیاست سرکوب ندارد. ما بدرست گفته ایم که بحران سیاسی و اقتصادی سیستم سرمایه داری و دولت جمهوری اسلامی در ایران ریشه ای تر از آنست که توسط دولت جمهوری اسلامی قابل حل باشد. ریشه اعتراض و نارضایتی میلیونی مردم در همین بحرانهای فلج کننده و عدم مشروعیت و مقبولیت رژیم نهفته است. دامنه احضار و زندان و قتل زندانیان از جانب دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی رژیم، اقداماتی پیشگیرانه و پیش بینی اوجگیری اعتراضات و نارضایتی مردم در دوره پس از کرونا هست. بی دلیل نیست که خامنه ای جنایتکار اخیرا در پیامی خطاب به آتش به اختیارها، گفته است که در “فضای مجازی جهادی عمل بکنید”! یعنی فعالین و مخالفین را شناسایی، دستگیر و زندانی بکنید.
حقیقت این است که جمهوری اسلامی علیرغم تهدید و ارعاب و خشونت علیه مردم از درون پوسیده است. از حل مشکلات عدیده مردم ناتوان است و تنها راه را سیاست سرکوب میداند. از دست اعتراض و نارضایتی کارگران و اقشار زحمتکش به تنگ آمده و راه حلی ولو کوتاه مدت برای رفع این مشکلات ندارد. لذا مردم کارگر و زحمتکش نیز راهی جز گسترش اعتراض و اعتصاب ندارند. تجربه بیش از چهار دهه حاکمیت سیاه اسلامی، بیانگر این واقعیت است که تا این رژیم هست مردم روی خوشی به خود نخواهند دید و این دور باطل بدتر و بدتر ادامه خواهد یافت. به این اوضاع باید پایان داد. این رژیم را باید سرنگون کرد. این کارمردم معترض، کارگران به تنگ آمده از فقر و نداری و زنان زیر ستم و لگد اسلام است. حکومت ارعاب و وحشت قابل دوام نیست، سرنگونی قاطع و انقلابی گام اول رهائی است.
٢٩ سپتامبر ٢٠٢١