مقالات

قوانین اسلامی، مجوز رسمی تجاوز به زنان! ملکه عزتی

این روزها در پی افشاگری یک فعال حقوق زنان به اسم ناسکه افخمی و پرده برداشتن از تجاوز گروهی به زنان در شهرستان سردشت و افشای اسامی متجاوزین این خبر به تیتر اول رسانه ها تبدیل شده است. شاهدان و قربانیان تجاوز گروهی در سردشت اینگونه روایت میکنند: ۱۵ سال است این وضعیت و شرایط غیر انسانی در این شهر کوچک در جریان است. کسانی که به بیش از ۴۵ زن و دختر جوان در طی این ۱۵ سال تجاوز کرده اند رسما از اعضای سپاه پاسداران یا بسیج و یا از مخبرین و جاسوسان همکار این ارگانها هستند.

در افشاگری ناسکه افخمی در رابطه با این فاجعه چنین آمده است؛ متجاوزین با کمین در حاشیە شهر و تعقیب زنان و دختران با تهدید و استفادە از سلاح اقدام بە تجاوز جنسی بە زنان کردە و سپس با گرفتن فیلم از تجاوز تهدید بە پخش آن کردەاند؛ زنانی كه از طرف این باند متجاوز مورد تعرض جنسی، کلامی و فيزيكی قرارگرفته اند در طی این پانزده سال لب به سخن نگشوده اند. ترس بدنام شدن، ترس زن بودن، وحشت حمل آبروی خانواده بر شانه هایشان با مهر سکوت بر لب، در خود شکسته اند و به جرم ناکرده در وحشت از افشاگری جانیان متجاوز وابسته به سپاه پاسداران در جهنمی از ناآرامی و اضطراب زندگی کرده اند. آنهایی که توان و تحمل زیستن با این فاجعه را نداشتند دست به خودکشی زده اند. اکنون باید دید چرا آمار خودکشی زنان و دختران ساکن سردشت در قیاس جمعیت این شهر کوچک تا این حد بالا بوده است؟ از این ۴۵ زن حداقل ۱۰ زن خودکشی کرده اند.

سلب اختیار از زنان و نگاه تحقیرآمیز به آنان از زمانی اوج و شدت گرفت که جمهوری جنایت و اعدام اسلامی با تمام توان به جنگ زنان رفت. هدف اولیه این حکومت ضد زن حذف زنان از کل جامعه بود. کاری که طالبان امروز مشغول انجام آن است، جمهوری اسلامی ۴ دهه قبل قصد اجرای آن را داشت. زنان در ایران اما تن ندادند و در صحنه ماندند. با زندانی شدن، با قربانی دادن، با سرپیچی از قوانین آپارتاید جنسی، خود را به این قوانین عهد عتیقی تحمیل کردند. تحصیلات عالی را انتخاب کردند و کار در خارج از خانه را تحمیل کردند. عرصه ورزش و فعالیتهای هنری را علیرغم هر سختگیری و سنگ اندازی ترک نکردند و اجازه ندادند دایناسورهای از گور برخواسته اسلامی حاکم بر سرنوشت آنان باشند. در مقابل جبهه ارتجاع و مردسالاری هم ساکت ننشست و هر آنچه در توان داشت برای سرکوب و تحقیر زنان قانون نوشته و ناننوشته جهت اسارت آنان وضع کردند. این جنگ نابرابر بین جمهوری اسلامی و زنان در طول حیات ننگین این حکومت در جریان بوده است. فرودستی و نابرابری زنان در جامعه و بخشا در خانواده ریشه در قوانین پوسیده ضد زن نظم کنونی و نگاه این حاکمیت به زنان ریشه دارد. نتیجه وجود قوانین رسمی ضد زن در سیستم حاکم، تسری و اعمال خشونت بیسابقه به زنان در جامعه است. خشونت فیزیکی و ضرب و شتم وحشیانه زنان در چهاردیواری خانه و در فضای عمومی جامعه، سلب اختیار از زنان در انتخاب شریک زندگی و تجاوز در زندگی مشترک و خارج از زندگی مشترک، بازتاب این نگاه خشن و وحشیانه به زنان و موجودیت آنان است. زمانی که مادران، حق تحویل گرفتن مدارک تحصیلی فرزندانشان را از مدارس ندارند، زمانی که مادران از حق سرپرستی فرزندانشان محروم هستند و مردان خانواده پدری در اولویت هستند، زمانیکه زنان بدون اجازه مردان خانواده حق سفر ندارند، آنجا که زنان نیمه مردان هستند مجوز تجاوز به حریم شخصی آنان عملاً و با حمایت قانون صادر شده است. تجاوز گروهی در طی ۱۵ سال و سکوت قربانیان شاهد این واقعیت شنیع و تلخ است.

در سردشت متجاوزین ارگانهای قدرت و سرکوب را در حمایت از خود همراه داشته اند و صد البته اين بار اول نيست كه زنان با حمايت قانون مورد سركوب و تجاوز قرار ميگيرند. زنان روزانه با تجاوز حقوقی، فيزيكی، كلامی و جنسی در جغرافیائی به وسعت ایران روبرو هستند. حضور شوم حکومت اسلامی همه جا را به مکانی ناامن برای زیست و زندگی زنان تبدیل کرده است. تفریح گاههای محدودی که زنان در سردشت در اختیار داشته اند و توانسته اند آنجا تردد داشته باشند به محل تجاوز جنسی به آنان تبدیل شده است. یکی از کسانی که با وی مصاحبه شده میگوید: ما زنان در این شهر کوچک هیچ جا را برای دیدار و گذراندن اوقات فراغت نداریم. نه کافه ای، نه تفریحگاه امنی، نه پارکی که بشود در آنجا قرار ملاقاتی گذاشت! این محدودیت بیسابقه، فجایعی در پی داشته که تجاوز سازمان یافته در سردشت در طول ۱۵ سال تنها یکی از تبعات آن است. زمانیکه زنی سکوت را میشکند و دست به افشای این جنایات بطور علنی میزند از طرف عوامل سپاه و همکاران متجاوزین مورد تهدید قرار گرفته و خانه پدریش مورد حمله این افراد قرار میگیرد. مردمی که علیه این خشونت عریان قصد اعتراض در سطح شهر را دارند عملا توسط فرمانداری و نیروهای امنیتی تهدید میشوند و تذکر میگیرند که “حق تجمع و اعتراض خیابانی را ندارند”! این اگر صدور مجوز تجاوز قانونی و اسلامی نیست، پس چیست؟ یکی از این افراد متجاوز و از عناصر اصلی گروه چند سال پیش خواهر خود را در مقابل چشمان فرزند ۴ ساله وی به قتل میرساند و با حکم “دفاع از ناموس” آزادانه در سردشت به زندگی ادامه میدهد و جنایت میافریند! حمایت از قاتلین و متجاوزین میدانی که جمهوری اسلامی گوی سبقت را از طالبان و داعش و بوکو حرام هم ربوده است.

جمهوری اسلام تنها بانی تجاوز گروهی نيست، اين حكومت ننگين بانی اسيد پاشی و سنگسار و قتل زنان به بهانه های مختلف است. اين حكومت و قوانين شنيع آن بانی تن فروشی رسمی و قانونی زنان به نام “صيغه” و “عقد موقت” هم هست. بانی سلب اختيار در انتخاب پوشش و تحميل حجاب اسلامی اين سمبل بيحقوقی زن هم هست. اين حكومت نه تنها حامی متجاوزين است بلكه مشوق تجاوز و خشونت فيزيكي به زنان است.

تجاوز گروهی در طی ۱۵ سال تحت حمایت ارگانهای نظامی و امنیتی را باید جواب داد. مردم و فعالین اجتماعی عرصه زنان از قربانیان حمایت می کنند و خانواه هایشان خواهان پیگیری پرونده این جنایت تا صدور حکم قطعی برای آنان و محبوس کردن این پارازیتها در پشت میله های زندان هستند. اما آنچه که واضح است تا زمانيكه جانيان اسلامی حافظ سرمايه در حاكميت و قدرت هستند زنان به عنوان انسانهای فرودست و به مثابه جنس دوم تحت ستم و آزار خواهند بود. تصور اینکه دستگیری و محاکمه این گروه اوباش و متجاوز اوضاع را بطور کامل تغییر خواهد داد و زنان منبعد امنیت خواهند داشت توهمی بیش نیست. ضامن برابری کامل زن و مرد درهمه ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و تضمین برابری جنسیتی در نهایت سرنگونی جمهوری اسلامی و برقرای یک جامعه آزاد و برابراست.

٣٠ سپتامبر ٢٠٢١