برای هرکسی که مدت کوتاهی زیر سایه ننگین حکومت اسلامی در ایران زندگی کرده باشد کامل مشخص است که دست و پنجه نرم کردن با فقر و فلاکت و نداری به چه معنی است وانسانهای کم هزینه و ندار در زندگی روزمره خود با چه مشکلاتی روبرو هستند. اگر از یک ایرانی پرسیده شود که اوضاع مردم ایران چگونه است؟ مسلما میگوید که حکومت اسلامی ایران نه تنها حرمت، کرامت، سلامت روحی، امنیت جانی مردم آزادیخواه را مورد تعرض و چپاول قرار داد بلکه آینده فرزندانمان را نیز نابود کرده است.
این اوضاع در حالی است که خامنهای جلاد و کل سران اوباش حکومت اسلامی خودشان با ثروت و منابعی که به تمامی مردم ایران تعلق دارد، در رفاه کامل بسر میبرند، درست مانند دوران سلطنت شاهنشاهی که مردم در حلبی آباد زندگی میکردند و شاه و دارو دستهاش در کاخها و رویالهای میلیاردی بسر میبرند. فرزندان و اطرافیان مزدوران حکومت اسلامی با پولهای کلان وبیحساب مردم مشغول اوباشی و خوشگذرانی در ایران و کشورهای دیگر میباشند. این اوباشان و آقازاده ها به هیچکس هم حساب پس نمیدهند. با اندکی تعمق متوجه میشویم که چگونه حکومت سرمایه داری اسبتداد اسلامی با طرح و برنامهریزی دقیق از پیش تعیینشده بحرانهای پیدرپی، کشنده و خانمانسوز را به جامعه ایران دیکته میکند و در این میان طبقه کارگر و محرومان بیشتر از بقیه احاد جامعه آسیب میبینند. فقروگرانی که امروز دامنگیر اکثریت مردم ایران شده است چیزی نیست که از آسمان نازل شده باشد بلکه از جانب حکومت ننگین اسلامی به علت انباشتن سود بیشتر و دزدیهای کلان از طرف سران سه قوه، بیت رهبری و در راس همه آنها خامنهای فاسد صورت میپذیرد تا مردم را به نابودی کامل بکشاند.
بحران و فاجعه دیگر ویروس کرونا میباشد. هنگامیکه برای اولین بار مسئله بیماری کرونا در شهر یوهان چین مطرح شد. اکثر کشورهای دنیا و سازمان بهداشت جهانی برای پیشگیری ازشیوع ویروس کرونا دست به کار شدند. آنها ارتباط هوایی و زمینی خود را با چین و کشورهای دیگر قطع نموده و برای پیشگیری و عدم انتقال کرونا به دیگران پروتکلهای بهداشتی را در محیط کار، حمل و نقل، مدارس، محلهای خرید و اماکن عمومی با قاطعیت به مرحله اجرا گذاشتند. اکثر دولتها بستههای کمک مالی در اختیار مردم و ادارات قرار دادند که بتوانند حقوق مردم را پرداخت نمایند و آ نها در قرنطینه کامل بسر ببرنند تا بدینوسیله بتوانند از شیوع سریع ویروس کرونا جلوگیری نمایند.
در حالیکه سران حکومت اسلامی در ایران منکر شیوع بیماری کرونا شده و کلا آنرا تکذیب نمودند و این در حالی بود که کرونا جان دو نفر را در شهر قم گرفته بود و مرکز پزشکی قم اعلام نمود که علت مرگ آن دو نفر ویروس کرونا بوده است. خامنهای رهبر جلاد حکومت اسلامی بلافاصله ظاهر شده و در یک سخنرانی به مردم گفت که چیزی به اسم کرونا وجود خارجی ندارد و دروغ است. این جلاد خونخوار طبق روال معمول بیماری را به دولتهای آمریکا، اسرائیل، دولتهای غربی و دشمنان داخلی ربط داد. خامنهای جلاد گفت: دشمنان ایران میخواهند مردم همیشه در صحنه را مغلوب نموده و باعث شوندکه مردم را از شرکت درانتخابات پارلمان که در پیشرو داریم بر حذر دارند. همچنین این دولتها مانع برگزاری و عدم شرکت مردم در راهپیمایی بیست دو بهمن میشوند.
مردم ایران بوضوح میدانند که سران حکومت اسلامی و نیروهای امنیتی و در راس همه خامنهای شیاد با برنامهریزی دقیق و حساب شده راههای سرایت کرونا را مسدود ننموده و مردم را به حال خود رها کردند، در حالیکه تمامی سران حکومت اسلامی خود واکسن فایزر آمریکایی را تزریق نموده بودند. آنها تمامی امکانات پزشکی ، مالی و امنیتی را در اختیار داشته به مناطق خوش آبوهوا سفر کرده و در قرنطینه کامل بسر میبردند. درمورخه نوزده دیماه 1399 برابر با هشت ژانویه 2021 خامنهای جلاد در یک سخنرانی زنده رو به جامعه گفت که ورود هر گونه واکسن آمریکایی و انگلیسی و فرانسوی به ایران ممنوع است. خامنهای بایستی به جرم قتل عمد علیه بشریت به قانون سپرده شود. این عمل شنیع خامنهای را میتوان با جنایتهای هیتلر، نازیست آلمانی که در حق مردم دنیا و یهودیان کرد مقایسه نمود. نتیجه این تصمیم خامنهای جلاد، طبق آمار سازمان پزشکی ایران، روزانه پانصد تا شصدنفر جانشان را بر اثر مبتلا شدن به بیماری کرونا از دست میدهند و این در حالی است که در تمام کشورهای دنیا تلفات ویروس کرونا به صفر رسیده است.
کار به اینجا ختم نمیشود، حکومت اسلامی برای به انقیاد کشیدن و پاسیو کردن کل جامعه بحرانهای دیگری مانند بحران محیط زیست را بوجود آورده و اکثر شهرها دچار خشکسالی شدهاند. نمونه دیگر بحران کمبود و قطع برق در اکثر شهرهاست که زندگی و کسب وکار اکثریت مردم را فلج نموده است. یکی از بحرانهای دیگر که حکومت آگاهانه و با برنامهریزی از پیش تعیین شده انجام میدهد مسئله وارد کردن مواد مخدر به ایران از کانال نیروهای امنیتی و سپاه پاسداران و شخص خامنهای میباشند، با این منظور که تمامی جوانان ایران را معتاد نموده تا آنها نسبت به اتفاقات جامعه بیتفاوت باشند. یکی دیگر از بحرانها، بیکاری قشر جوان و فعال جامعه می باشد بدین منظور که جوانان نتوانند از عهده زندگی خود برآیند و به سیاست نیز فکر نکنند. حکومت جمهوری اسلامی در این چهل و دوسال حاکمیت ننگین خود در عمل نشان داده است که دشمن درجه یک مردم به خصوص کارگران و زنان بوده و هست .
بحرانهای دیگری که حکومت اسلامی آگاهانه و به ناحق برمردم ستم دیده ایران تحمیل کرده است، کمبود آب در سراسر کشور، گرانی سرسام آور، خودکشی به علت فشار مضاعف حکومت بر مردم، تحمیل کردن حجاب اجباری، به اجرا در آوردن قانون شرع و شریعت کپک زده 1400 سال گذشته برای زنان، تجاوز و کودک آزاری، دستگیری و زندانی کردن معترضین به وضع موجود، اعدام زندانیان سیاسی، اسید پاشیدن و نا امن کردن جامعه برای زنان، دستگیری کارگرانیکه حق خود را میخواهند، این همه بحران سازی فقط به خاطر به جیب زدن سود بیشتر، ماندن در اریکه قدرت و ادامه حاکمیت ننگینشان میباشد.
سوال اساسی این است که چگونه ما از این شرایط اسفناک و بحرانهای تحمیلی جمهوری اسلامی عبور کنیم؟ در مرحله اول بایستی طرح سرنگونی بی چون و چرا رژیم را روی میز خود قرار دهیم . برای این تصمیم بزرگ و به ثمر رساندن نهایی آن باید یک نقشه وسیاست طبقاتی روشن داشته باشیم به عنوان مثال، سازمان دادن جوانان در محلات و شهرها، هماهنگی و دخالت دادن رهبران سرنگونیطلب و نهادهای مدنی و اجتماعی برای به زیر کشیدن جمهوری اسلامی، تشکیل شوراها در محلات،کارخانهها و اماکن عمومی. شوراها بایستی نیروهای مسلح خود را سازمان داده تا بتوانند با هماهنگی و سازماندهی متشکل وارد میدان مبارزه شده و پیروزی نهایی را کسب کنند. این حکومت فاشیستی و ضدبشری بایستی برای همیشه وارد زبالهدان تاریخ بشود. این ابتکار در مرحله اول تنها از عهدهی جنبش کمونیسم کارگری، حزب حکمتیست، جنبش کارگری، رهبران کارگری در سراسر ایران، کمونیستهای داخل ایران، جنبش زنان آزادیخواه، دانشجویان آزادیخواه و برابرطلب، انسانهای شرافتمند و سرنگونیطلب برمیآید. .طبقه کارگر و رهبران کارگری بایستی خود را صاحب جامعه دانسته و برای سرنگونی جمهوری اسلامی با هم همکاری کرده تا این رژیم سر تا پا نکبت را نابود نمایند و یک حکومت آزاد و برابر مدرن که در شأن بشر امروزی باشد بنا نهند.
زنده باد آزادی برابری حکومت کارگری
زنده باد سوسیالیسم
ابراهیم باتمانی