شورای عالی کارجمهوری اسلامی” نهاد ضد کارگری “امسال همانند سالهای قبل با تعین دستمزد چندین فقره زیر خط فقر تعرضی آشکارتر و جنایتکارانه تر به سفره خالی و بی رونق کارگران و اکثریت مزدبگیران که از قبل فروش نیروی کارشان روزانه گذران می کنند در سال جدید آغازکردند.احتیاجی به توضیح نیست که شورای عالی کاربه عنوان نماینده دولت و سرمایه داران قبل از اینکه به سفره خالی کارگران نگاه کند و دستمزد واقعی و افزایش دستمزد کارگران مورد نظرش باشد ، اصل رابر سود سرمایه داران و زالو صفتان به قول “کارگران هفت تپه”می گذارند.شورای عالی کاردر کنار نیروهای سرکوب ، نماینده دولت و کارفرما در رابطه کار و سرمایه وحفظ مناسبات استثمارگرانه موجود در مقابل کارگران و به ضررآنان عمل می کنند.
این مصوبه جنایتکارانه یقه میلیونها کارگررامی گیرد و به روز سیا می نشاند.کارگرانی که اکثریت آنان از این حداقل قانون ضد کارگری نیز محرومند و بوسیله کارفرمایان وحشیانه استثمارمی شوند و و از هرگونه مزایا و بیمه درمانی محرومند یا نصفه کاره تامین می شوند. در طول عمر جمهوری اسلامی مناسبات بین دولت و کارگران همین بوده و مطالبات و حقوق کارگران همواره لگد مال شده است. کارگران در طول سالهای متمادی هزاران اعتصاب و اعتراض بر سر دستمزدهای پرداخت نشده ومعیشت و زندگی فلاکتبار خود علیه دولت و کارفرمایان سازمان داده اند ، با این وجود بسیاری از مطالبات آنان یا روی زمین می ماند و یا اگر حداقلی ازآن برآورده شود به شیوه های دیگرپس گرفته می شود و یا گرانی و تورم لجام گسیخته بزودی آن را بی خاصیت و فاقد اعتبار می کند.کارگران یا باید این حقارت وزندگی دشواررا ادامه دهند، یا ناچارند دست به عمل متقابل بزنند وعلیه این تصمیمات ضد کارگری برخیزند و مصوبه را توی سرشان بکوبند.
جمهوری اسلامی آنچنان فقری را به اکثریت کارگرو مردم زحمتکش تحمیل کرده است ، آنچنان آنان را با دغدغه معیشت مشغول کرده اند که ناچارند شب و روزدوندگی کنند و آخرماه اگرحقوق آنان سر وقت پرداخت شود باز با کمبود پول کرایه خانه و دهها معضل دیگر روبرو هستند و فرصت سرخاراندن هم ندارند.
سوال این است چه باید کرد ، برای مقابله با این مصوبات و اقدامات جنایتکارانه دولت و کارفرما که نان کارگر را می برند و علیه آنان تصمیم می گیرند، چکار باید کرد.آیا اطلاعیه دادن ، کارزار تومار نویسی و قطعنامه علیه مصوبه شورای عالی کار کافی است ، آیا این درجه از اعتصاب و اعتراض و پراکنده آنهم در شرایطی که جامعه وارد یک تحول انقلابی شده و امکان تعرض و تحرک بیشتری را از کارگران می طلبد کافی است .اکنون اوضاع طوری شده که برای نفس کشیدن قدری آزاد باید جنگید،برای آزاد زیستن و آزادی پوشش باید جنگ کرد و خون داد، برای تهیه لقمه نانی باید جنگید و زندان و شکنجه دید.هیچ قانون و نرمی به نفع کارگران عمل نمی کند . درنده دشتی است که اقلیتی با سرمایه و امکاناتی که در اختیار دارند با چماق سرکوب، خون مردم را می مکند. هزاران انسان برای تحقق این آرزوها کشته و زندانی و شکنجه شدند.
باید کاری کرد که شورای عالی کار، بدون دخالت نمایندگان واقعی و منتخب کارگران دست از پا خطا نکندو مصوبه اش را پس بگیرد وبه اعتراض و صدای کارگران گوش کنند، باید محکم بشنوند که دیگر زیر بار این همه حقارت و بردگی نخواهند رفت ودستمزد مکفی و معیشت در شئا انسان می خواهند. باید علیه این وضعیت فلاکتبار قیام کردو دست دولت و سرمایه داران را درتعرض به زندگی کارگران و مردم زحمتکش کوتاه کرد.
وچاره راه، شکل دادن به جنبش طبقاتی و سراسری کارگران علیه مصوبه شورای عالی کار و دستمزد چندین فقره زیر خط فقراست. این تعرض ضد کارگری را یکبار برای همیشه باید به عقب راند و متحدانه وارد عمل شد.شرایط انقلابی در این دوره متحول که جمهوری اسلامی درنهایت ضعف و درماندگی به سر می برد امکان اینکه کارگران بخصوص درمراکز کلیدی متحدانه تر به میدان بیایند وجود دارد. در این رابطه نگاهی به اعتراض و اعتصاب سراسری اتحادیه های کارگری در پاریس و حمایت وسیع مردم معترض از این اعتصاب در رابطه با ازدیاد سن بازنشستگی که هنوز ادامه دارد باید آموخت .این اعتصاب و اعتراض آنقدر قدرتمند است که جامعه و افکار عمومی را تحت تاثیر قرار داده و دولت ماکرون را تا پای سقوط پیش بردند.
در این دوره باز راه را کارگران انقلابی هفت تپه مثل همیشه نشان دادند.آنان مستقلا علیه مصوبه شورای عالی کاربه میدان آمدند و نه تنها منفعت خود بلکه منفعت کل طبقه کارگردر مقابل دست درازی دولت و کارفرما به معیشت هم طبقه ای های خودرا نمایندگی کردند. نه تنها صدای خود، بلکه صدای اعتراض میلیونها کارگر علیه تصمیم دولت و سرمایه داران زالو صفت شدندو از همه کارگران خواستند که متحدانه علیه تعرض دولت و سرمایه داران به معیشت وزندگی خود به میدان بیایند.گفتند که در این مصوبه نه تنها حق کارگرلحاظ نشده بلکه بردگی محض است که به کارگران تحمیل می شود و نباید قبول کرد.تصوراینکه این دست از اعتراض متحدانه در چندین مراکز کارگری علیه مصوبه دولت وسرمایه داران شکل بگیرد و به جنبش طبقاتی کارگران دامن بزند و دولت و سرمایه داران را وادارکند که در مقابل مطالبات کارگران تسلیم شوند دور از انتظار نیست.
علیه مصوبات دولت و سرمایه داران متحد به میدان بیائیم و به جنبش طبقاتیمان دامن بزنیم.کارگران می توانند سرنوشت خود را به دست بگیرند و به استثمارو تبعیض طبقاتی خود و سایر زحمتکشان پایان دهند.
سر دبیر