مقالات

تاریخ جنبش کارگری اعتصاب کارگران نفت ۱۳۲۵ : احمد بابایی

تاریخچه کوتاه سندیکاهای کارگری- بخش دوم خسرو باقری

مقدمه: جنبش کارگری ایران بین سال‌های ۱۲۸۵ تا ۱۳۰۴ دوران پر فروغ را در کارنامه خود داشت، حاصل دستاوردهای آن دوره با وجود اینکه مناسبات فئودالی هنوز بر قرار بود و جز در مناطق نفتی جنوب که هزاران کارگر در مراکز نفتی شاغل بودند در سایر مناطق بعلت عدم وجود مراکز صنعتی جز رشته های از صنعت نساجی، چاپ، صنف خیاطان و دوزندگان که کارگران مشغول به کار بودند، دهها اتحادیه کارگری در تهران، مشهد، شمال، مناطق نفتی جنوب و آذربایجان محسوب میشود، و شبکه های وسیعی از فعالین و سازماندهندگان کارگری حضور یافتند و دهها اعتصاب و اعتراض را سازماندهی نمودند. حزب کمونیست ایران که توسط غفارزاده و سلطانزاده تاسیس شد از نتایج همان دوران می باشد.

مجاورت ایران با روسیه آنزمان که دستخوش اعتراضات کارگری بود، و وجود بلشویکها در روسیه که بسیاری از اعلامیه ها و دست‌نوشته‌های آنان از طریق ایران و نواحی مرزی به روسیه ارسال میشد، موجب رشد و نفوذ ادبیات کمونیستی و سوسیالیستی در بین محافل و شبکه های از کارگران و روشنفکران گردید. قدرت گیری کامل رضا شاه با سرکوب وسیع فعالین و رهبران کارگران و تعطیلی اتحادیه های کارگری انجام گرفت، تعدادی از رهبران کارگری اعدام و برخی از آنها به روسیه متواری گردیدند. دور دوم فعالیت اتحادیه های کارگری بعد از جنگ جهانی و ورود متفقین به ایران و برکناری رضا شاه و فضای نسبتا باز سیاسی از سالهای ۱۳۲۰ شروع میشود. بازماندگان و فعالین و رهبران کمونیست که از حملات رضا شاه جان به در برده بودند توانستند دوباره اتحادیه های کارگری را احیا، و در اندک زمانی در جنوب، مشهد، آذربایجان و گیلان اتحادیه های کارگری شکل پیدا کردند که نقش بزرگی در شکلگیری و رهبری اعتراضات و اعتصابات کارگری داشته اند. اعتصاب کارگران نفت در سال ۱۳۲۵ اتفاق افتاد یکی از ده‌ها اعتصاب بزرگ و کوچکی است که توسط شورای متحده کارگری که از چندین اتحادیه متشکل شده بود سازماندهی شده است. احمد بابائی

اعتصاب کارگران نفت ۱۳۲۵
تاریخچه کوتاه سندیکاهای کارگری- بخش دوم خسرو باقری

بزرگ‌ترین اعتصابی که در سال ۱۳۲۵ به رهبری شورای متحده مرکزی روی داد، اعتصاب ۲۳ تیرماه کارگران نفت بود که تأثیر شگرفی در ارتقا کیفی آگاهی طبقاتی کارگران ایران داشت. کارگران در گرمای طاقت‌فرسای خوزستان، با دریافت ناچیزترین دستمزدها، در چپرها و زاغه‌ها زندگی می‌کردند و در بسیاری از مناطق حتی به آب آشامیدنی سالم هم دسترسی نداشتند. شرکت نفت با تقسیم کارکنان به سینیورها (عالی‌ترین مقامات غیرایرانی)، جونیورها (کارمندان تحصیل‌کرده و کارگران فنی و مهندسان و لیسانسیه‌های ایرانی) و کارگران فرودست، نظام مبتنی بر آپارتاید را اجرا می‌کرد. سینیورها از بهترین امکانات رفاهی- درمانگاه‌های مجهز، پزشکان اروپایی، قایق‌های اختصاصی برای عبور از کارون، اتوبوس‌های درجه یک برای تردد در شهر و رفت و آمد برخوردار بودند. جونیورها از درمانگاه‌های درجه ۲ با پزشکان ایرانی و هندی، اتوبوس‌های درجه دو و سه؛ کارگران فنی از بارکش برای رفت‌وآمد خود به شرکت استفاده می‌کردند؛ اما کارگران ساده از تمامی این امکانات محروم بودند. محله‌های آبادان هم با توجه به این ترکیب طبقاتی تقسیم شده بود: بریم، باوارده، بهمن شیر، احمد آباد و غیره.

پیش‌زمینه اعتصاب بزرگ ۲۳ تیرماه۱۳۲۵/۱۹۴۶، اعتصاب بیش از ۱۰هزار کارگر و کارمند منطقه نفتی آغاجری بود که در روز ۱۳ اردیبهشت آغاز شده بود. یادآوری می‌کنیم که در این زمان هنوز قانون کار، زیر فشار مبارزه طبقه کارگر که در زیر پرچم شورای متحده مرکزی متحد شده بود، تصویب نشده بود. این اعتصاب سیزده روز به طول کشید و کارفرمایان به بخشی از درخواست‌های کارگران از جمله افزایش حقوق دوبرابری، مسکن‌سازی برای کارگران، تهیه خواروبار و یخ از طرف شرکت، تأمین پزشک، دارو و ماما و پرداخت دستمزد روزهای جمعه تن دادند اما در عمل از اجرای آنها به‌ویژه از پرداخت حقوق روزهای جمعه سرباز زدند. پرداخت دستمزد روز جمعه، یک میلیون پوند برای انگلیسی‌ها هزینه داشت. استاندار خوزستان، مصباح فاطمی که دست‌نشانده انگلیس و دشمن کارگران و زحمتکشان بود، اعلام حکومت نظامی کرد. فرمانده نظامی آغاجری هم رهبران محلی شورای متحده مرکزی را که برای مذاکره دعوت کرده بود، بازداشت کرد.

شورای متحده مرکزی در واکنشی سریع، از کارگران سراسر خوزستان درخواست کرد که از روز ۲۳ تیرماه ۱۳۲۵/۱۹۴۶ دست از کار بکشند و تا برکناری استاندار، لغو حکومت نظامی، آزادی رهبران کارگران و تضمین پرداخت حقوق روزهای تعطیل، به سر کارهای خود بازنگردند. ۶۵ هزار کارگر در سراسر نواحی نفت‌خیز از آبادان، هفتگل، مسجد سلیمان و آغاجری گرفته تا دارخوین، کوت عبداله، ماهشهر و گچساران، به اعتصاب پیوستند و به این ترتیب، بزرگ‌ترین اعتصاب صنعتی ایران و یکی از بزرگ‌ترین اعتصاب‌های خاورمیانه در خوزستان ایران را سازماندهی و رهبری کردند. افزون بر ۵۰ هزار کارگر ساده و کارمندان شرکت نفت ایران و انگلیس، ۲۰۰ نفر از کارگران فنی هندی هم که در پالایشگاه آبادان مشغول به کار بودند، به اعتصاب پیوستند. در عین حال، هزاران تن از مأموران آتش نشانی، رانندگان کامیون، رفتگران، کارکنان راه آهن، کارگران صنایع نساجی و دانش‌آموزان دبیرستان‌های سراسر خوزستان، صدها تن از مغازه‌داران، صنعتگران و تجار خرد بازار آبادان و حتی آشپزها، شوفرها و مستخدمان خانگی که در استخدام اروپایی‌ها بودند، هم در این اعتصاب شرکت کردند. و انگلستان دو ناو جنگی به آبادان و یک بریگاد هندی را به بصره اعزام کرد. کمپانی غارتگر نفت که پیش‌تر «اتحادیه عشایر» و حزب سعادت را ساخته بود، به این دو سازمان دستور حمله داد. همراه با این دو سازمان، پلیس و ژاندارمری هم یورش به کارگران را آغاز کردند. رهبران شورای متحده مرکزی خوزستان دستگیر و روانه زندان شدند.۴۷ کارگر رزمنده جان باختند و ۱۷۰ کارگر مجروح شدند.

با بحرانی شدن اوضاع، در ۲۴ تیرماه هیئت اعزامی دولت همراه دو تن از اعضای رهبری شورای متحده مرکزی، رضا رادمنش و حسین جودت، وارد آبادان شدند. علیرغم مخالفت شرکت نفت و سرگرد فاتح، فرماندار نظامی، نمایندگان کارگران از زندان آزاد شدند و در مذاکره با هیئت نمایندگی تهران حقایق را افشا کردند. در نهایت کارگران به بخش مهمی از خواسته‌های خود دست یافتند و شرکت نفت ایران و انگلیس را وادار کردند که مفاد قانون کاری را که چندی پیش به تصویب هیئت دولت رسیده بود، بپذیرد و پرداخت حقوق روزهای جمعه، افزایش سالانه دستمزد و… را تضمین کند. گرچه کارگران به بعضی از خواسته‌های خود از جمله برکناری سرگرد فاتح دست نیافتند و حکومت نظامی با سوءاستفاده از قانون حکومت نظامی، صدها تن از فعالان کارگری را به زندان انداخت و اخراج و تبعید کرد؛ اما این نبرد طبقاتی بزرگ، ضربه سهمناکی به استعمار انگلستان، شرکت نفت ایران و انگلیس، دولت و شاه ایران وارد کرد. آگاهی طبقاتی و اعتماد به نفس کارگران و زحمتکشان افزایش یافت، تشکیلات آنان منسجم و نیرومند شد و کارگران را برای نبردهای بزرگ‌تر آماده ساخت. به همه این دلایل است که از اعتصاب بزرگ کارگران در۲۳ تیر۱۳۲۵ به عنوان حماسه ۲۳ تیر یاد می‌شود و تاریخ جنبش کارگری ایران، آن را با عنوان یکی از پیچ‌های بزرگ و سرنوشت‌ساز جنبش کارگری قلمداد می‌کند.

***