مقالات

یادداشتها، سیاوش دانشور

هنرنمائی ضد تروریستی بایدن

امروز پنجشنبه ١٤ بهمن، آمریکا یکی از سران داعش در سوریه را کشت. جو بایدن، اعلام کرد آمریکا “رهبر شبه ‌نظامیان گروه داعش، ابو ابراهیم الهاشمی القرشی، طی عملیات نیمه ‌شب نیروهای آمریکایی در استان ادلب در شمال غرب سوریه، کشته شده است”. ابو ابراهیم جانشین ابوبکر البغدادی بود. وی همراه سه زن و کودکان در منزلش کشته شده است. یک مقام آمریکائی مدعی شده است که وی با جلیقه انتخاری خانواده اش را به قتل رسانده است.

داعش در عراق و از دل القاعده بیرون آمد اما آنرا اساساً آمریکا سازمان داد و بوجود آورد. چه کسی نمیداند جمهوری اسلامی در ایران با حمایت آمریکا سر کار آمد؟ چه کسی نمیداند آمریکا مجاهدین اسلامی و گروه های جهادی را در افغانستان مسلح کرد و بجان مردم انداخت؟ چه کسی نمیداند طالبان را آمریکا مجددا به افغانستان تحمیل کرد؟ حکومتی که یک پایش القاعده و گروه حقانی است.

روسای جمهوری آمریکا هر کدام در دوره ریاست جمهوری شان یکی از دوستان و متحدین سابق و رم کرده خود را می کشند، بعضا برای برخ کشیدن قدرت آمریکا و بخشا برای مصرف داخلی و تغییر معادلات در فضای سیاسی آمریکا. اوباما، اُسامه را کشت. ترامپ البغدادی را و بایدن جانشین البغدادی را. البته این وسط طالبان را هم سر قدرت برگرداندند و با جمهوری اسلامی مشغول دیپلماسی اند.

این “عملیات ضد تروریستی” نیست، ادامه جنگ و رقابت تروریسم دولتی و ترویسم اسلامی است. کسانی که یک جامعه را کت بسته تحویل تروریست های طالبان میدهند، کسانی که خالق نیروهای متفرقه تروریستی و حامی آنها هستند، نمی توانند مدعی “مبارزه با تروریسم” باشند.

مبارزه علیه تروریسم کار کارگران و مردمی است که قصد سرنگونی حکومتهای اسلامی و موئتلفین آمریکا در منطقه را دارند و از تروریسم و قلدری میلیتاریستی و “بشر دوستانه” آمریکا در خدمت تثبیت ارتجاع سیاسی در این کشورها بیزارند.

***

خودسوزی در خرم آباد

دیروز چهارشنبه ۱۲ بهمن، قلچماق های شهرداری و ارتش باز کردن سد معبر و زیبایی شهری، به دشمنان اسلام و نظام و ایران یعنی دستفروشان زحمتکش یورش بردند و با ضرب و شتم و تحقیر بساط شأن را بهم زدند و در خیابان ریختند.

بو عزیزی خرم آبادی، که احتمالا فرزندان گرسنه اش انتظارش را می کشند که نانی با خود بیاورد، تحمل نکرد و در اعتراض به این وضع آتش به جانش کشید. خوشبختانه کارگر دستفروش توسط مردم نجات یافت و در بیمارستان بستری است.

خشم طبقاتی عظیمی بی‌وقفه تلنبار میشود، درست مانند حسابهای بانکی سرمایه داران و آخوندهای متفرقه. امروز افرادی در متن فشار و حتی استیصال، بعنوان اعتراض خود را آتش می زنند، اما پیام شأن اینست که این حکومت و عمارتش را می سوزانیم، میگویند دیگر هیچی نداریم، زنجیرها که سهل است، از زندگی عاصی شدیم.

آتش زدن خود، اعتصاب غذا، انتحار فردی و جمعی قطعا راه حل نیست، کانالیزه کردن این خشم انباشته بسوی بانیان و مسببین این اوضاع جواب است. آتش عظیمتری که از هر سو زبانه می کشد.

***

کولبر، خداداد، ناسیونالیسم کرد

خداداد عزیزی در گفتگو با شبکه سه غلطی کرد که تحقیر زحمت‌کشان کولبر بود. واکنش ها در فضای مجازی البته وی را عقب راند و گفت «خودم کولبر بودم». این دست مزه پراکنی های سلبریتی های بی‌مزه و بی‌مایه در برنامه های سبک و سطحی به وفور دیده میشود که در واقع چیزی جز انعکاس فرهنگ طبقه حاکم و افاده تازه بدوران رسیده ها نیست.

واکنش های ناسیونالیسم کرد اما وقیح تر بود. خداداد چرتی گفت و پس گرفت، ناسیونالیسم اما به کولبری مُهر کرد و قومیت کوبید و به نفرت پراکنی روآورد. ناسیونالیسم کولبری را کردیزه کرد تا آنرا طبیعی جلوه دهد و ابدی کند. دهها «کار» در ایران میتوان برشمرد که کار نیست، شغل نیست، فوق اجبار اقتصادی است، از نتایج سقوط اقتصادی و به فلاکت محکوم شدن توسط این نظام است. اینها البته برای قوم پرستان غیور کرد اهمیتی ندارد.

خداداد عزیزی محصول این نظام و تجسم سقوط فکری و فرهنگی است که مزه پراکنی هایشان تنه به نژادپرستی میزند. ناسیونالیسم اما غلیظ تر و آگاهانه تر نژادپرستی و نفرت پراکنی قومی و ملی را تبلیغ می‌کند که جرم انفجاری بسیار خطرناک تری از چرندگویی خداداد دارد. ناسیونالیسم کرد بحدی مفلوک شده که چفیه و کفش دست ساز پارچه ای عهد بوق و لباس و غذا و هرچه را ارکان هویتی تعریف میکند. تعصب ناسیونالیسم از مذهب و فرقه های مهجور غلیظ تر است. این تبلیغات مطلقا به چرایی وجود کولبر و سوخت بر و زباله جمع کن و … اهمیت نمی‌دهد و راهی برای رفع آن ندارد. مهم اینست که کولبران بخشا متولد کردستان هستند و همین کافی است که دکان جهاد ملی رونق بگیرد.

امثال خداداد عزیزی را میتوان با تلنگری سرجایش نشاند، اما نفرت پراکنی ناسیونالیستی و از کولبر و کرد فتیش ساختن، راه خطرناکی را هموار می‌کند که ملاحسنی ها در نقده زمانی جلودارش بودند. اینها ماتریال جنگ همسایه با همسایه را فراهم میکنند. کارگر زحمتکش و ناچار به کولبری بی تقصیر است.

***