مقالات

قتل زنان تحت لوای فرهنگ ناموس پرستی پردل زارع

“جنايت از سر “جنون”، هميشه ممکن است وجود داشته باشد. اما آن نوع جنونى که قربانيانش، از خيابان و خانه تا مدرسه و کارخانه، عمدتاً زنان هستند، ديگر جنون نيست، بلکه بيان جنون آميز گوشه اى از عقل حاکم بر جامعه است”. منصور حکمت

بله، اگر هر روز خبر فجیع قتل زنان را می شنویم، دیگر جنون سجاد و عباس و دیگری نیست، این خود جامعه و عقل آنست که جنون آمیز است و جنایت می آفریند. هر روز خبر کشته شدن زنان به عناوین مختلف از جمله تحت عنوان “ناموسی” بگوش میرسد. قتلهای فجیع و تکان دهنده اما واقعی در میان ناباوری. بخشی از این جنون فرهنگ مردسالار و ارزشهای ضد زن و عهد عتیقی است. ناموس پرستی فرهنگی که تا عمق استخوان ارتجاعی است، فرهنگی که در آن زن درجه دوم و جزو مایملک مرد محسوب میشود، فرهنگی که هر روز جنایت می‌آفریند. کشتن و سلاخی کردن زنان به دست مردان خانواده، یا تحت تصمیم جمعی خانواده از زن و مرد، روزی به دست پدر و روزی به دست شوهر و روزی به دست برادر و مابقی اعضای خانواده در چهارگوشه ایران، یک واقعیت تلخ است. مقصر و بانی اصلی در این میان رژیم اسلامی است که با قوانین اسلامی ضد زن و تحمیل فرودستی قانونی به زنان، تبلیغات مستمر اسلامی ضد زن، تحریک به قتل زنان، مجازات نکردن یا تخفیف در مجازات قاتلین زنان، دست مردان واپسگرا را برای اعمال خشونت و حتی قتل زنان باز گذاشته است. جمهوری اسلامی با صرف مستمر بودجه‌های هنگفت و بخدمت گیری ابزار تبلیغاتی‌ اش، فرهنگ گندیده و ضد زن اسلامی را جار میزند، برای گسترش آن در محل کار تا خانه و مدرسه و دانشگاه تبلیغ میکند، البته در این راه شکست های سنگینی هم در کارنامه خود دارد.

خبر کشته شدن مونا حیدری یک دختر هفده ساله اهل اهواز به دست شوهر و برادر شوهر مرتجع‌اش، دختریکه در کودکی از طرف پدر مرتجع اش مجبور به ازدواج شده بود، کسی که بعد از تلاشهایش برای رها شدن از دست شوهر روان پریش‌اش، خسته و مایوس به امید اینکه پدرش فریاد رسش میشود دست کمک را به سوی او دراز کرده بود، اما غافل از اینکه پدرش فقط قصد دارد که او را برای سلاخی کردن آماده و تحویل شوهرش دهد. خبر کشته شدن مونا جامعه ایران و بخصوص مدافعین حقوق زنان را در آستانه هشت مارس در غم و اندوه فرو برده است. به گفته کسبه و اهل محل که شاهد ماجرا بودند قاتل بعد از کشتن مونا حیدری با سر بریده شده این دختر جوان شروع به گردش در دو خیابان و محله شهر اهواز کرد تا نشان دهد “بی غیرت نیست”! سجاد نشان داد با پشتوانه افکار حاکم و سیستم امنیتی و یک مشت مهملات بی معنی مانند “غیرت و ناموس” میشود فجیع ترین جنایت را صورت داد و آزادانه در سطح شهر آنرا جار زد. بلکه سر و جان و خون زن قیمت غیرت و ناموس است. پلیس زیر فشار شوک و واکنش افکار عمومی قاتلین را دستگیر کرد اما تردیدی نیست که قانون پشت اینهاست.

متاسفانه قوانین کثیف اسلامی و ضد زن همواره یار و یاور مرتجعین عقب افتاده بوده و هست و سالهاست در حال باز تکرار این جنایات و نفرت پراکنی علیه صف آزادیخواهی و قربانی گرفتن از زنان در جامعه است. قبل از مونا هم دختران دیگری هم مانند رومینا اشرفی‌، گلاله شیخی، اعظم شیدا، سمیه فتحی و بیشمار زنان دیگر به شیوهای گوناگونی به قتل رسیدند و قاتلین آنها آزادانه در جامعه چرخ میزنند و فاجعه می آفرینند. رژیم اسلامی ایران با صرف هزینه های هنگفت و هموار کردن راه کشتن و تجاوز به زنان و دختران و ثبت قوانین ضد زن، مسبب اصلی این قتلها و اعمال خشونت بر زنان است. سجادها در پناه این قوانین جنایت می کنند و وحشت می آفرینند. متقابلا جمهوری اسلامی با حمایت از جانیان و تشویق این نوع جنایات، تلاش دارد جامعه و زنان را عقب براند و خواست برابری زن و مرد در تمام سطوح را انکار و سرکوب کند. آنچه اما دیده میشود نفرت زنان از حکومت و از اسلام و آخوند و صدای بلندشان برای درهم کوبیدن رژیم اسلامی یعنی ریشه تمام این جهالت ها است.

١٥ فوریه ٢٠٢٢
Pordelzarh1985@gmail.com