مقالات

در باره اوضاع بحرانی عراق همایون گدازگر

اوضاع کنونی عراق و نا امنی جامعه آن در دودهه گذشته ، حاصل حمله نظامی آمریکا در سال ۲۰۰۳ و سرهم بندی کردن حاکمیت قومی – مذهبی در عراق است . در این طرح ضد مردمی ، قدرت حاکمیت عراق بین شیعه و سنی و کردها تقسیم شد ‌و رقابت قومی و ‌مذهبی که خود زمینه ساز ترور وکشتار و رشد انواع باندهای جنایتکار بود عملا زندگی و مدنیت جامعه عراق را به اسارت خود درآورد . این مدل ارتجاعی از حاکمیت ریشه تمامی ناامنی ، فقر وفلاکت و جهنمی است که بیش از ۲۰ سال است به جامعه عراق تحمیل شده است .
اما علیرغم تحمیل از سناریوی سیاه به مردم عراق ودخالت کشورهای منطقه بخصوص جمهوری اسلامی ، توده های کارگر وزحمتکش عراق در مقابل هیولای قومی و مذهبی ساکت ننشستند و به درازای حاکمیت ننگین حکومت ارتجاعی عراق در میدان اعتراض و مبارزه برای بهبود زندگی خود در میدان بوده اند . اکتبر سال ۲۰۱۹ این مبارزات به اوج خود رسید و کارگران ومردم زحمتکش در مقیاس میلیونی در اکثر شهرهای عمدتا عرب نشین عراق پایه های قدرت حاکمیت مذهبی – قومی را به لرزه در آوردند . مبارزات خیابانی وبی سابقه ای که حکومت فاسد عراق را فلج و ناچا از کنارکذاشتن نخست وزیر وقت عبادی کرد . این اعتراضات وسیع توده ای هر چند با آمدن نخست وزیر جدید و طرح وعده ووعید های همیشگی فروکش کرد ، اما تا به امروز هم هنوز تاثیرات آن در انشقاق دارودسته های فاسد و جناح‌های مرتجع شیعی ‌و سنی و قومی و سهم خواهی هرکدام از ثروت باد آورده درعراق ادامه دارد .
در غیاب یک صف مستقل ، عدالتخواه ، آزادیخواه و مدرن ، متاسفانه جناح‌های مختلف مذهبی ، نفرت ونارضایتی مردم را به دستمایه رقابت و تحمیل بیشتر خود بر مقدرات جامعه عراق تبدیل کرده اند . بطوریکه با گذشت حدود یکسال از آخرین انتخابات درعراق هنوز موفق به تشکیل دولت جدید نشده اند و از ترس نارضایتی عمومی قادر به سرهم بندی کردن دولت وپارلمانشان نیستند .
درواقع ترس از اعتراضات عمیق اجتماعی ناشی از فقر و نبود امکانات اولیه زندگی جناح‌های مختلف حاکمیت ارتجاعی را بجان هم انداخته است و ‌هرکدام با ارائە برنامه های خود قصد سوارشدن برجامعه وادامه استثمار و ادامه فساد ودزدی تا کنونی را دارند . جناح صدر و جناح چهارچوب هماهنگی که وابسته به جمهوری اسلامی هستند در واقع هردو از مسببین تحمیل سناریوی سیاه فعلی بر جامعه عراق هستند و دسته بندیهایشان ربطی به منافع کارگران ومردم فقیر عراق ندارند . این دونیروی ارتجاعی با پنهان شدن در پشت اعتراضات برحق توده ای طرفدارادامه وضع موجود اما هرکدام با سهم بری بیشتر از ثروت وسامان باد آورده جامعه عراق هستند . ثروت وسامانی که یک قلم آن فروش ماهیانه حدود ۱۰ میلیارد دلار فروش نفت می باشد .
جناح مقتدی صدر در نظر دارد سیستم سهمیه بندی براساس شیعه و سنی وکردها را بهم بزند وجناح خود او حاکمیت مطلق را داشته باشد . بهمین دلیل با استعفای بیش از ۷۰ نماینده خود عملا کارتشکیل مجلس و دولت را به بن بست رسانده است . اما با اینحال متحدین او یعنی جناح سنی ها و کردها ( عمدتا حزب دمکرات کردستان ) در این ماجرا از صدر پشتیبانی نکرده و به این ترتیب او به تنهایی قادر به تصمیم گیری برای یکسره کردن قدرت در مجلس و دولت نیست . این اغتشاش در جبهه مخالف یعنی جناح چها چوب هماهنگی وابسته به جمهوری اسلامی هم وجود دارد . سودانی که کاندید کردن او بعنوان نخست وزیر بهانه اعتراضات اخیر بود ، تنها از جانب یک بخش از رهبران چهارچوب هماهنگی برای پست نخست وزیری کاندید شده بود . جبهه چهارچوب هماهنگی هر چند طرفدار ادامه وضع موجود و تاخت وتاز میلیشیا و حشد شعبی و دخالت جمهوری اسلامی هستند اما درعین حال نا منسجم و هرکدام بر سر سهم خواهی گروههای مرتجع خود اختلاف دارند .
جناح مقتدی صدر با شعار مبارزه بافساد و اصلاحات و استقلال و میهن پرستی خاک در چشم یک بخش از معترضین جامعه می پاشد . این جناح مانند جناح مقابل مرتجع و دشمن آزادی و عدالت اجتماعی مردم کارگر و زحمتکش عراق است . طرفدارآمریکا بشیوه کشورهای مرتجع عرب در منطقه است و طرفداری آن از اعتراضات برحق مردم عراق ربطی به حق خواهی توده ناراضی جامعه عراق ندارد . در صورت موفق شدن صدر در کشمکشهای کنونی بحران ریشه ای موجود در جامعه عراق همچنان سرجای خود باقی خواهند ماند . حاکمیت ارتجاعی از هردو جناح از جواب دادن به خواست توده میلیونی بجان آمده از فقر ونداری و بیکاری و عدم امکانات بهداشتی و مدنی وخدمات اجتماعی عاجزند . بهمین دلیل بحران وطغیان اجتماعی پس از هرنوع سازش و ساخت وپاخت دو جناح مرتجع در گیر در بحران کنونی ، همچنان باقی خواهد ماند و تهدید جدی درمقابل حاکمیت قومی – مذهبی عراق خواهد بود .
اگر چه در تشنجات فعلی ، بروز جنگ داخلی یکی از احتمالاتی است که متاسفانه در آن منطقه بین جریانات مرتج اسلامی بی سابقه نیست ، اما تمام مقدرات وتعیین تکلیف آیندهمی تواند دست این باندهای مرتج اسلامی نباشد . در وقایع سالهای گذشته و تحولات اخیر هم متاسفانه صف مستقل آزادیخواهی و برابری طلبی صدای ضعیفی داشته است و این خود به قیام برحق مردم عراق همواره ضربه زده است . آلترناتیو کارگری و عدالتخواهانه برای نجات جامعه از سناریوی ویرانگر کنونی چاره ای جز قد علم کردن و جواب در خور به بحران کنونی ندارد . تحولات در درنقاط دیگر منطقه وبخصوص روند سرنگونی جمهوری اسلامی می تواند تاثیر مستقیم بر شکل گیری و به میدان آمدن طبقه کارگر و جنبش سوسیالیستی درعراق بگذارد . تشکل‌ها و رهبران کارگری و کمونیستها در عراق برای ایفای این نقش تاریخی و سازمان دادن جنبش کارگری -کمونیستی وظایف خطیری پیش رو دارند .

همایون گدازگر
دوشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۱
۱۵ اوت ۲۰۲۲