هفته گذشته در شهر اروميه يكی از آتش به اختياران خامنه ای كه از نحوه حجاب دو زن عابر در خيابان ناراضی بوده، وظيفه “امر به معروف و نهی از منكر” را با به زير گرفتن اين دو زن با ماشين انجام داد و مصداق آتش به اختيار در خيابان عليه دو زن جوان به قصد كُشت آنها شد.
معصومه ابتكار معاون حسن روحانی در امور زنان و خانواده در این رابطه در توئیتی اظهار نظر کرده است. ای کاش علم الهدای مونث دهن باز نمیکرد و فضا را با اظهارات ضد زن و روحیات سادیستی – جنایتکارانه اش مسموم نمیکرد. معصومه ابتکار مشکلی با “تذکر دادن که وظيفه هر مسلمان مومنی است” ندارد و در اینمورد چیزی نگفته است. قسمت وقیح اظهار نظر وی توضیح و توجیه زير ماشين گرفتن آن دو زن است که میگوید: “زیر گرفتن دو زن بعد از تذکر حجاب، اقدامی هیجانی بود”! ملاحظه می کنید؟ این تحفه فمینیسم اسلامی و حکومتی است، برای آنهائی که در گنداب اسلام دنبال حقوق زن می گردند. از نظر ابتکار که خود در اقدامات هیجانی در طول حیات سیاسی اش شرکت داشته، زیر ماشین گرفتن دو زن در خیابان که درهر جامعه نیمچه متمدن اقدام به قتل عمد است، برای کماندوی حزب اللهی “هیجانی” است و موجب بالا رفتن آدرنالین میشود. آدم یاد بازجوها در زندان می افتد که هرچه شکنجه زندانی وحشیانه تر و هرچه بیحرمتی عمیق تر باشد، هیجان جلادان و رقابت شان بالاتر و داغ تر است!
معصومه ابتكار از همان اوان جوانی در صف دانشجویان حرب اللهی و خشکه مقدس “پیرو خط امام” هيجانات زيادی را تجربه كرده و با مفهوم هيجان آشناست. هيجان بالا رفتن از ديوار سفارت امريكا، هيجان داشتن تابعيت دوگانه امريكا- ايران، هيجان اقامت پسرش در سرزمين “شيطان بزرگ”، هيجان دستگيری فعالين محيط زيست – زمانی كه وی رياست سازمان محيط زيست را بعهده داشت- و مهم تر ازهمه هيجان تصويب طرح “برابری عدالت جنسيتی اسلامی” است که با پیشنهاد ایشان در “ستاد زن و خانواده جمهوری اسلامی” تصویب شده و نتيجه اش چيزی نبوده جز تعدد قتل های ناموسی، افزايش چند همسری و خشونت بيسابقه بر زنان در محيط كار و خانواده، اجازه ازدواج با فرزند خوانده و پدیده ارتجاعی و پدوفیلیستی “کودک همسری” که ایشان مفتخرانه و با باد در غبغب انداختن طرح جایگزینی سن ۱۲ سالگی به جای ۹ سالگی را برای ازدواج پیشنهاد داده است. او در مصاحبه ای ميگويد “تلاش کردیم تعریف ما ازعدالت جنسیتی هم با واقعیتهای کف جامعه هم با فرهنگ بومی منطبق باشد و هم رویکرد عدالت محور داشته باشد. بر همین اساس شاخصهای عدالت جنسیتی، طرحی ایرانی و اسلامی است که با وجود مقابله و مخالفتهای فراوان، در ستاد زن و خانواده تصویب شد”!
طرحی منطبق و بر اساس شاخص های عدالت جنسیتی اسلامی! همان عدالت اسلامی که زنان را در رده احشام بحساب میاورد و دادگاههای زن ستیز جمهوری اسلامی آنها را بدلیل تن ندادن به رابطه جنسی تحت فشار و خشونت، دادگاهی و محکوم میکنند! نفرت انگیزتر از این طرح خود معصومه ابتکار است.
معصومه ابتكار با این نگاه و تفکر زن آزار و مبلغ خشونت در راس ارگانی بوده كه “مسئوليت رسيدگی به امور زنان” را بعهده داشته است. درست مثل همکاران دزدش كه در راس بانك مركزی و وزارت دارايی قرار دارند، درست مثل قاتلين هم خط و هم نظرش كه در راس قوه قضاييه قرار دارند، درست عین آدمكشانی كه در راس قوه مجريه و مقننه قرار دارند. كل مجموعه اين حكومت باندهای قاتل و سركوبگری هستند كه روزگار مردم محروم جامعه را سياه كرده اند. اينها با هر جنايتی كه خلق ميكنند به “هيجان” می آيند.
ما بعنوان یک حزب انقلابی و کمونیست که برابری بیقید و شرط زن و مرد یک هدف قدیمی ماست انسبت به کاربدستان جمهوری اسلامی ذره ایی توهم در هیچ عرصه ای و خصوصا در مسئله زن نداریم. ما این جنایتکاران را خوب میشناسیم. به کارنامه آنها و میزان دشمنی آنها با زنان آشنایی کامل داریم. ما نسلی هستیم که ظرفیت بالای سرکوب و وحشیگری آنها علیه زنان را تجربه کردیم و علیه شان جنگیدیم و قربانی ها دادیم زمانیکه همکاران آتش به اختیار و جنایتکار معصومه ابتکار با پونز و اسید و تیزبر به زنان “بد حجاب” و بی حجاب حمله میکردند. اینها کسانی هستند که زنان را تا سینه در خاک محبوس کرده و سنگسارشان میکردند. ما شاهدان کشتار دهه ۶۰ هستیم برای ما کارنامه معصومه ابتکار و کلیت جمهوری جنایت و اعدام اسلامی مملو از سیاهی و تباهی است. ظرفیت بالای خشونت و سرکوب در اینها برای همه روشن است. اینها از انسانیت تهی شده اند.
در جامعه ای نرمال انسانهای نرمال که مذهب آنها را مسخ و بی اختیار نکرده در شادی در نوآوری در خلاقیت و آفریدن و تحول دچار هیجان میشوند. تبیین سخیفانه معصومه ابتکار از واژه هیجان تنها کاربردش سرپوش گذاشتن بر جنایاتی است که زنان روزانه در معرض آن قرار دارند و امنیت شان بخطر می افتد. استفاده چندش آور از واژه هیجان در توضیح اقدام به قتل از این دست، بیانگر افکار مهجور و سوپر ارتجاعی است که زنان را در هر صورت مقصر میداند و حتی سلطه حکومت آپارتاید جنسی را ناشی از فرهنگ و خواست زنان معرفی میکند. کم شنیدید که به زن مورد تجاوز قرار گرفته اینگونه برخورد شده که “اگر اینطور لباس نمی پوشید، اگر اینطور راه نمیرفت، اگر بلند نمی خندید”، اگر … شاید این اتفاق رخ نمی داد، تقصیر خوش است، تحریک کرده است! حرف معصومه ابتکار از این هم شنیع تراست.
با اینحال و با همه این یاوه گویی ها در لبه گور قرار دارید. این حجم از سرکوب و خشونت سازمانیافته و تحقیر شخصیت زنان، هنوز نتوانسته آنان را از صحنه جامعه بیرون کند. اعتراض زنان و جنگ روزمره با حکومت درد بی درمان بارگاه اسلام است. در این روزهای پر تلاطم که جامعه در خروشی آشکار است و سرنوشت جمهوری اسلامی به مرحله تعیین تکلیف رسیده است، معصومه ابتکار و آتش به اختیارها باید دنبال سوراخ موش باشند. غلط اضافی موقوف!
۱۲ اگوست ۲۰۲۱