در اواسط تیر ماه مقاومت و شجاعت زنان در مقابله با حجاب اسلامی این نماد بردگی زنان صحنه سیاسی ایران را دیدنی کرد. یکی از این نمادهای شجاعت در این صحنه سپیده رشنو بود.
از ۴۳ سال قبل صحنه سیاست ایران هرگز از مقاومت و مبارزات آزادیخواهانه زنانی که تن به خفت و خواری ندادند، خالی نبوده است. هجوم و حمله اوباشان امنیتی و سران جنایتکار جمهوری اسلامی هم به موازات این ایستادگی در جریان بوده است. از چندین هفته پیش این رودررویی بسیار روشن و بی محابا در خیابان و معابر عمومی خود را نشان داد. با به اجرا گذاشتن طرح عفاف و حجاب، مخالفین حجاب هم ساکت ننشستند و از هر فرصت و امکانی برای ابراز انزجار از این نماد تیره “اقتدار” اسلام سیاسی استفاده کردند. اگر جمهوری اسلامی پایه های حکومتش به موی زنان و حجاب آنان گره خورده، استقلال و آزادی زنان نیز به عدم قبول و مقابله با حجاب ربط دارد. اگر در گذشته با پونز و اسید و یک لمپنیزم تمام عیار در قالب گشتهای ارشاد و مابقی ارگانهای سرکوب به خیال خودشان قال قضیه را کنده بودند، امروز اما این جمهوری اسلامی بود که در نهایت درماندگی با تمام قوای سرکوب، از تریبون نماز جمعه و بلندگوی تبلیغی و رسانه ای تا مامورین سرکوب و قاضی و دادگاه و بازجو خبرنگار، در یک بسیج تمام عیار از اوباش و ایادی حکومتی در مقابل زنان مبارز و نترس مستاصل و درمانده ماند، تا جاییکه “رهبر” جنایتکارشان مجبور میشود بگوید طوری نشود مردم زده شوند. صفوف حکومت را دلداری میدهد که زنانی که حجاب از سر برمیدارند آنها هم به جمهوری اسلامی وفادار هستند. قافیه را باخته و هذیان میگویند!
در طول تاریخ در میدان مبارزات حق طلبان همیشه تعدادی با یک حرکت مسیر را یا تغییر داده یا هزاران قدم به پیش برده اند. در میدان نبرد با آپارتاید جنسی و ایستادگی در برابر حجاب اسلامی هم شخصیتها و چهره هایی نقشی بیش از سنت شکنی داشته اند. اگر چه این مقاومت و مخالفت در یک پروسه ۴۳ ساله هر روزه با درجه ای از افت و خیز همیشه در جریان بوده اما در تیرماه امسال اقدام و فریاد سپیده رشنو پایه گذار سنتی بود که زنان و مردان آزادیخواه و برابری طلب ساکت از کنار مزاحمین حریم خصوصی و حمله آنها به نحوه پوشش خود رد نشوند و به اراجیف این مزاحمین جوابی شایسته بدهند. کاری که سپیده رشنو در اتوبوس بی ار تی انجام داد پایه گذار اعتراضات بعدی شد. پاسخ دندان شکن سپیده رشنو به زنی که به او تذکر میدهد روسریت را درست کن چنان تند و بی محابا بود که موجب شد بقیه هم ساکت ننشسته و او را از اتوبوس بیرون کنند و اجازه ندهند او به مزاحمت خود ادامه دهد. روز بعد و روزهای بعد لمپن های نهی از منکر توسط تعداد دیگری تنبیه شده و جواب شایسته گرفتند.
جمهوری اسلامی که ترس رویارویی و مقابله جدی زنان با مامورین حکومتی به جانش افتاده بود بعد از این ماجرا بسیار وحشیانه و غیر قابل کنترل دست به حمله زد. نیروهای گشت ارشاد و سپاه و بسیج علیه زنان و مردان معترض به حجاب اسلامی شمشیر از رو بسته و با تمام قوا به مقابله و حمله دست زدند. این حملات صد البته اپسیلونی به قدرت و اقتدار و توان جمهوری اسلامی و ارگانهای سرکوب مربوط نبود. این دفاعی مذبوحانه و از سر استیصال در مقابل سیل مهیبی است که جمهوری اسلامی و گله های امام جمعه اذعان میکنند اگر ادامه پیدا کند و منجر به برداشتن حجاب شود بنیان حکومت سرکوبگر آنان را با خود خواهد برد. مقاومت و ایستادگی زنان و مردان مدافع آزادی و برابری و خانواده هایی که به دفاع از فرزندانشان برخاستند، نشان داد که جنبش آزادی زن و مخالفین آپارتاید جنسی پیروزمند این دور از مقابله رودررو با جمهوری اسلامی و گله های سپاهی و بسیجی بود. هیچ درجه از اراجیف و نمایش تعرضات خیابانی و دستگیری و زندان زنان و مردان مبارز چیزی از نفس این پیروزی کم نمیکند. این کشمکش میان صفوف مردمی که سر تسلیم شدن ندارند و حکومتی که جز ایجاد رعب و وحشت ابزار دیگری ندارد یک نبرد چهار دهه ای است و علیرغم وجود دستگاههای عریض و طویل و مخوف سرکوب و آدمکشی به اضافه سانسور و خفقان حاکم بر جامعه صدای مخالفین به انحا مختلف انعکاس پیدا کرده و به گوش همگان میرسد. این وضعیت نشان از انزجار و نفرت صف وسیعی از مردم دارد که علیرغم ۴۳ سال حاکمیت دستگاههای سرکوب همچون سپاه، دوایر متعدد امنیتی، قوه قضاییه که یک کارنامه مملو از جنایت و کشتار دارد و ارگانهایی همچون صدا و سیما که برای سرکوب مردم معترض بودجه های میلیاردی دارد، هرگز خاموش نبوده اند.
در صف آزادیخواهی و مخالفین آپارتاید جنسی سپیده ها ایستاده اند و در صف سرکوب و اعترافات اجباری بازجو خبرنگارهایی چون آمنه السادات ها. در این نبرد دره ای است مابین جبن و سرافکندگی و بیشرمی حکومتیان و شجاعت و بی پروایی طرف مقابل که هر روز تعمیق بیشتری مییابد. سپیده رشنو را بازداشت میکنند، شکنجه میکنند، آزار روانی و فیزیکی میدهند و در نهایت با تهدید و ارعاب او را وادار به “اعتراف” اجباری میکنند. نتیجه این نمایش تهوع اور در ظرف کمتر از یک ساعت برای دفاع از سپیده و سپیده ها مردم در فضای مجازی بسیج میشوند، پشتیبانی میکنند، حمایت میکنند و اطمینان میدهند آنها میدانند که این فقط یک نمایش شنیع و مشمئز کننده صدا و سیما است که بخشی از ارگانهای امنیتی و سرکوب در حکومت اسلامی است. همزمان آمنه السادات ذبیح پور بیش از هر زمانی مورد نفرت و انزجار قرار میگیرد و افشا میشود. به همین سادگی مردم دوستان و دشمنان خود را میشناسند. چشم کبود شده سپیده و چهره خسته و درهم شکسته او کافی بود تا همه بدانند سپیده زیر شکنجه چه کشیده و دوستش بدارند.بعد از اعترافات اجباری سپیده به بیمارستان منتقل میشود و از آن زمان کسی از او خبری ندارد.
صفوف برابری و آزادیخواهی به سپیده هایش نیاز دارد. حمایت از سپیده قلیان، سپیده رشنو و سایر زنان و مردانی که برای دفاع از آزادی، برابری و علیه تبعیض و خشونت و سرکوب و استثمار در سیاه چالهای جمهوری اسلامی تحت شکنجه هستند بر عهده همه ماست. عرض اندام در مقابل زورگویی و سرکوب حکومتی و در دفاع از انسانهایی که در صف عظیم آزادیخواهی و برای دفاع از کرامت انسانی در بند هستند یکی از عرصه هایی است که نیازمند حضور همه انسانهایی است که قصد ندارند تسلیم قوانین قرون وسطایی و آپارتاید جنسی این حکومت هار و جنایتکار شوند.
جنبش آزادی زن، جنبش برابری حقوق زن و مرد و رهایی زنان از سنتهای دست و پاگیر فرهنگی به پرچمداران خود در نبردهای روزمره و بظاهر ساده نیاز دارد و متکی به آن است. تلاش برای آزادی همه سپیده ها قدمی در مسیر پیشروی این جنبش و قدرتمند کردن این نبرد روزمره است. ۴۳ سال است حضور و گسترش این نبرد باعث امید به رهایی و آزادی است. سپیده ها نماد و امید این نبرد هستند. چهار دهه است حکومت امید ماندن و بودن خود را به سرکوب جنبش برابری زن و تحمیل حجاب اسلامی گره زده است. چهل سال است زن و زیبایی و شادی و رنگ و صدا نماد واهمه مرگ و سرنگونی این حکومت است. کشمکشی که در تیر ماه امسال به شکلی بسیار سر راست و رودررو در میان حکومت و زنان شکل گرفت تجربه ای است که سپیده ها بخشی مهم از این تجربه اند.
حمایت بیدریغ از فعالین جنبش آزادی زن که اکنون در زندانهای رژیم هستند بعهده تک تک ماست. سپیده قلیان، سپیده رشنو و سایر زنان و مردان در بند که به جرم دفاع از آزادی و برابری در بند هستند نباید به فراموشی سپرده شوند. آنها را در سیاه چالهای جمهوری اسلامی تنها نگذاریم. تلاش و مبارزه برای آزادی آنها امر همه کسانی است که قلبشان در گرو دنیایی بهتر، آزاد و برابر است.
آگوست ۲۰۲۲