آینده از آن ماست!
برای پیروزی و سرنگونی نظام آپارتاید جنسی آماده شویم!
جنبش آزادی زن در ایران یک حرکت عظیم اجتماعی است که درگیر مبارزه ای بیوقفه علیه مهمترین سنگر ارتجاع و اسلام سیاسی است. مسئله زن یکی از محوری ترین مسائل جامعه است که امر برابری و رفع تبعیض هدف عمومی آن و نفی حجاب اسلامی و نظام آپارتاید جنسی هدف بلافصل آنست. برای رفع تبعیض براساس جنسیت و تحقق برابری در تمام شئون زندگی اجتماعی باید علیه نابرابری بنیادی در نظام سرمایه داری جنگید و برای نفی حجاب اسلامی و آپارتاید جنسی باید جمهوری اسلامی را سرنگون کرد. مصاف قدرتمند جاری علیه حجاب و قوانین ضد زن و پیروزی در این نبرد، شرط لازم برای پیشروی و نفی کامل فرودستی زن در جامعه و نظام نابرابر کنونی است. چهار دهه مبارزه و مقاومت زنان علیه قوانین ضد زن و رژیم زن ستیز امروز به مرحله تعیین کننده رسیده است. تودهنی قدرتمند زنان به حکومت در سال جاری با شعار “حجاب بی حجاب”، به مصاف طلبیدن آشکار دستگاه سرکوب و پرت کردن و آتش زدن حجاب اسلامی، نبرد جسورانه زنان علیه نیروهای سرکوب و دستجات اسلامی، حکومتی ها را دچار انشقاق و عقب نشینی کرده است. نفس اینکه بخشی از مدافعان دیروز حجاب و آپارتاید امروز مخالف “حجاب اجباری” شدند، بیانگر قدرت جنبشی است که سر سازش با حکومت اسلامی ندارد. سپیده ها که به اعتراف عناصر حکومتی یک ارتش بیست میلیونی را تشکیل میدهند، کابوس هر آخوند و هر مرتجع مردسالار و مایه نگرانی جریاناتی است که فرودستی زن و تبعیض براساس جنسیت پلاتفرم آنهاست.
این پیشروی اما ساده بدست نیامده است. ۴۳ سال پیش رژیم اسلامی سرکوب انقلاب را با تعرض به زنان شروع کرد. حمله به آزادی و حقوق بدیهی زن با تحمیل حجاب اسلامی و اجبار قانونی آن شروع شد. تحمیل حجاب اسلامی و جداسازی زن و مرد در جامعه، برافراشتن پرچم بردگی و تحقیر زن، نه یک “انتخاب فرهنگی زنان” بلکه با قوه قهریه و اسیدپاشی و پونز کوبیدن به پیشانی زنان توسط لمپنهای جریان اسلامی صورت گرفت. هدف جمهوری اسلامی فقط تحمیل حجاب بمثابه بیرق بردگی زن نبود، محدودیت همه جانبه زنان در عرصه های اجتماعی و نهایتا حذف آنان از جامعه هدف غایی معماران طرح حجاب اسلامی بود. تبلیغات و سرمایه گذاری وسیع برای تبیین “مهم ترین وظیفه زنان” برای رفت و روب و همسرداری و ماشین زاد و ولد برای اسلام، انواع طرحهای محدود کننده ابراز وجود اجتماعی زنان، قرار بود زن را بمثابه انسان انکار کند. قوانین آپارتاید جنسی، اشاعه فرهنگ ضد زن و تشویق مردان به “ناموس پرستی” و اعمال خشونت قانونی علیه زنان، قرار بود زنان را به سکوت وادارد. ما مبارزه ای خونین با تلفات بیشمار داشته ایم، اما تن ندادیم، تسلیم نشدیم، قدم بقدم عقب شان راندیم و در شرایطی بسیار نابرابر توانستیم در مراکز آموزشی و بازار کار، در جامعه و در خانواده، در سیاست و در حضور اجتماعی رژیم اسلامی را عقب برانیم. توانستیم قوانین را زیرپا بگذاریم و بتدریج افکار عمومی و مردان برابری طلب زیادی را در صفوف مبارزه علیه ستمکشی زن جلب و بسیج کنیم. زنان در ایران برای کسب حقوق انسانی خود پروسه ای دردناک، تلخ و همزمان بسیار شورانگیز و پرافتخار را پیموده اند.
دستاوردهای مبارزه ما بیشمار است. نفس اینکه مسئله زن به یکی از مسائل حاد جامعه ایران بدل شده، حاصل این مبارزه پرشور است. برخلاف اظهارات آغشته به فرهنگ مردسالاری، زنان نه “دوش بدوش مردان” بلکه جلودار اعتراضات توده ای و مبارزات اجتماعی بودند. باوجود قوانین محدود کننده، زنان در مراکز آموزشی و جامعه حضور پر رنگی دارند و یک فاکتور مهم اجتماعی برای تغییر فرهنگ جامعه بودند. علیرغم پیشروی ها اما هنوز بیکاری در میان زنان بیداد میکند، فقر و تبعات اجتماعی آن از زنان بیشترین قربانی را میگیرد، زنان در ازای کار مشابه دستمزد برابر ندارند و با ناامنی اقتصادی و اجتماعی بیشتری دست بگریبانند.
امروز اما در موقعیت جدید و ویژه ای هستیم و ورق را برگردانده ایم. امروز شاهد سیاست تعرض قدرتمند زنان به اوباش حکومتی هستیم. امروز آشکارا حجاب برمیداریم و با عزم راسخ میگوئیم؛ حجاب نمیخواهیم، دست آخوند و اسلام و فرهنگ پوسیده مردسالار و سرمایه از سر زنان کوتاه! امروز مبارزه ما سیاستهای ضد زن سازش با اسلام و قوانین اسلامی را به زباله دان انداخته و همراه آن نگرش جامعه نسبت به مسئله زن را تغییر داده است. مدتهاست که موقعیت واقعی و اجتماعی زن در جامعه در تناقضی عمیق با موقعیت برده وار قانونی آن قرار دارد. اگر دیروز حجاب اسلامی از پایه های اصلی حکومت اسلامی بود و برای حفظ آن به هر خشونتی دست میزد، امروز از سر استیصال و ناتوانی مقابله با صف میلیونی زنان، ناچاراً گامهائی عقب نشستند، بخشاً خواهان جمع کردن گشت ارشاد شدند، از اخبار کتک خوردن آخوند و دستجات “نهی از منکر” به تنگ آمدند و به جریمه نقدی و نصب دوربین در معابر عمومی و مترو روآوردند. اگر دیروز دختر آبی برای حضور در استادیوم فوتبال خود را به آتش میکشید، امروز فشار زنان برای استیفای حقوق بدیهی خود ناچارشان کرده بطور محدود درب استادیومها را باز کنند. این موارد برای هزارمین بار نشان میدهد که حق گرفتنی است و بدون یک مبارزه آشکار با سیاستی روشن هیچ ذره ای از بهبود و تغییر عملی نیست.
اما باید کار ناتمام را تمام کنیم. باید متشکل شد و شبکه های مبارزاتی زنان را برای پیشروی گسترش داد. باید برای ایجاد سازمانهای توده ای زنان با اتکا به همین شبکه های مبارزاتی نقشه مند گام برداریم. تصور یک جامعه آزاد بدون حضور وسیع و برابر زنان خیالی باطل است. کار امروز ما اینست که مانع سرکوب را مستمراً عقب برانیم و شرایط و تناسب قوا را مرتباً تغییر دهیم و سنگرهای مبارزاتی را برپا کنیم. در جامعه ای که برای سرنگونی جمهوری اسلامی بمیدان آمده است، زنان نقشی مهم و تعیین کننده دارند. ما همواره گفته ایم که هر تحول سیاسی در ایران رنگی زنانه به معنی حضور قدرتمند و توده ای زنان دارد. امروز دوره مباحث پوچ اصلاحات قانونی بنفع زنان مانند جنبش ارتجاع اسلامی سپری شده است. امروز دوره تعرض همهه جانبه برای نفی کلیت حکومت ضد زن است.
ضروری و مبرم است که هرچه وسیعتر مردان برابری طلب به صفوف این مبارزه بپیوندند و در محل کار و خیابان و محل زندگی همراه و همسنگر با زنان علیه حقارت جمعی بپاخیزند. آزادی بطور کلی و آزادی بطور اخص امری جنسیتی نیست. آزادی زن بطریق اولی تنها امر زنان نیست. سوال برسر برابری زن و مرد بمثابه انسان است. هدف تحقق برابری کامل و بیقید و شرط زن و مرد در کلیه شئون اجتماعی است. سوال برسر الغای کلیه قوانین ضد زن و نفی نظامی است که در ستمکشی زن ذینفع است. سوال برسر امنیت و حقوق زن در جامعه و در خانواده و نفی خشونت در تمام سطوح و ارتقای فرد و جامعه است. سوال برسر پیروزی همه جانبه در جنگی دیرین است که امروز به مرحله تعیین کننده رسیده است.
کنگره دهم حزب کمونیست کارگری- حکمتیست به شما زنان و مردان آزادیخواه و برابری طلب و جنبش آزادی زن درود میفرستد و خود را بخشی لاینفک از این مبارزه پرشور میلیونی میداند. حزب کمونیست کارگری – حکمتیست پرچمدار مبارزه برای آزادی و برابری کامل و رهائی زن از مشقات سرمایه داری است. در این نبرد دورانساز و برای بزیر کشیدن حاکمیت آپارتاید جنسی و الغای حجاب اسلامی، برای نفی نابرابری و کلیه قوانین تبعیض گر و ضد زن، حزب در کنار و همسنگر شماست. ما در این کنگره اعلام میکنیم که جمهوری اسلامی به گذشته تعلق دارد و آینده از آن شماست. بار دیگر ضمن ارج نهادن به تسلیم ناپذیری و جسارت شما زنان و مردان آزادیخواه، از فعالین و پیشروان جنبش آزادی زن دعوت میکنیم برای سرنگونی جمهوری اسلامی و برقراری یک جامعه آزاد و برابر به حزب کمونیست کارگری- حکمتیست بپیوندید!
پیشنهاد دهندگان: ملکه عزتی، پروین کابلی، هلاله طاهری، سیاوش دانشور
سپتامبر ٢٠٢٢