مقالات

یادداشتها، سیاوش دانشور

صدای خرد شدن استخوانهای حکومت
اعترافات یک حزب اللهی قدیمی

عباس عبدی یادداشتی در مورد مانتو و حجاب سرهم کرده است که در آن مانند بقیه اصلاح طلبان ورشکسته و طرفداران دلسوز نظام اعتراف می کند که در جنگ برسر حجاب شکست خوردیم و باید راه دیگری پیدا کنیم. عبدی میگوید: ”باید توجه داشت که شکست سیاست‌های فرهنگی خیلی پیش‌تر رخ داده و صدای شکستن استخوان‌های آن نیز شنیده می‌شود، ولی برخی افراد برای نشنیدن این صدا، هنوز در پی بیان توجیهات عجیب هستند”.

خبر قدیمی و دست چندم است، سیاستهای فرهنگی رژیم مدتهاست که ورشکست و نخ نما شده است، جنگ حجاب تنها یک سویه آنست. تمایل ضد اسلامی و ضد دینی بستر اصلی این شکست است و رابطه خصمانه مردم با حکومت بیان وصله ناجور بودن کل حکومت اسلامی با جامعه ایران است.

اگر فکر می کنید در بحث حجاب موضع امثال عباس عبدی و مهدی کروبی و اصلاح طلبان و آیت الله قاتل هایی چون موسوی اردبیلی به هر حال بهتر است، چون مخالف حجاب اجباری و گشت ارشاد هستند، حسن نظر دارید. خیر، اینها صف اورژانس و دیده بان حکومت منحوس اسلامی هستند که باید به موقع اعلام “خطر” کنند و بموقع ادای بنی احمدهای نظام اسلامی را دربیاروند. اینها خودشان از پیشکسوتان تحمیل حجاب و همین سیاستهای ورشکسته فرهنگی بودند که الان خبر صدای شکستن استخوانهای این سیاستها را به برادران خشکه مقدس تر یادآوری می کنند.

کل جمهوری اسلامی پدیده ای شکست خورده است، بن بست و شکست اقتصادی و سیاسی و فرهنگی به مرز تلاشی و خارج از کنترل رسیده است. معضل اینست اعترافات این بانیان حجاب و فرهنگ اسلامی دیگر دردی از رژیم دوا نمیکند، دیر شده است.

عبدی بسیار پخمه است که فکر میکند با این نوع مواضع احیانا زنان و مردان آزادیخواه جای اصلاح طلب را با اصولگرا عوض میکنند یا جدال را به دو قطبی اجبار و اختیار تنزل میدهند. دیگه ”تمومه ماجرا”! بقول توماج ”سوراخ موش بخر”!

٢٦ جولای

کابوس برافراشتن ”شورت ها برسر چوب”!

جنگ حجاب به مراحل جالب و قابل تعمقی رسیده است که از دریچه آن میتوان به منظره ویرانی نظام اسلامی به تماشا نشست.

مجلس اسلامی از بررسی عدم حضور گشت ارشاد با مسئولان فراجا صحبت کرده و روزنامه آرمان ملی ”گشت ارشاد در ایستکاه آخر” را تیتر کرده است. انتقاد درون خانوادگی – حکومتی به گشت ارشاد و بی حاصلی آن بالا گرفته است. میگویند جوادی آملی از سال ۹۶ به این نتیجه رسیده است که حجاب را با سرنیزه نمیتوان تحمیل کرد. نوری مفیدی از دیگر دایناسورهای مذهبی اضافه کرده که رضا خان نتوانست با زور حجاب را از سر زنان بردارد و امروز با زور نمیتوان حجاب را برسر بانوان انداخت. حسن خمینی هم گفته اینکارها هرچه باشد ”ارشاد” نیست و نگران ارشاد به روایت خودش است. امنیتی های مجلس نیز میگویند برخورد گشت ارشاد تبدیل به مسئله ای امنیتی شده است! این کد ”امنیتی شدن” را بخاطر بسپارید.

در این میان پلیس هم مدعی شده که بدلیل برخورد بد گشت ارشاد از آن مادر و دختر دلجویی کرده است. به این طیف انتقاد درون خانوادگی بیانیه ملی مذهبی ها و باصطلاح ”نوگرایان دینی” را اضافه کنید که در این هیاهو مشغله شان نجات ”اسلام رحمانی” از زیر فشار انتقاد و عمل زنان علیه حجاب و قوانین اسلامی است.

در سمت دیگر خشکه مقدس ترها سنگر گرفتند که هر روز و هر لحظه در شیپور بزنید و بکشید و اسید بپاشید می دمند و یک ذره عقب نشینی در مقابل زنان را مصادف با مرگ نظام میدانند. یکی حجاب را خاکریز اول نظام میداند که با فروریختن آن همه خاکریزها سقوط می کند. دیگری مشغول سناریوسازی برای زنان معترض و بازداشتی و بالابردن هزینه امنیتی نه گفتن به حجاب است. باهنر بی هنر فرموده اگر اجبار نباشد یواش یواش شلوراها کوتاه و دامن ها بالای زانو میرود. دایناسور دیگری وحشت زده گفته امروز روسری بر چوب می کنند و فردا شورت را. خلاصه در این اردوگاه تمام مسائل جهان در حجاب و چشم حریص و مغز مریض و تحریک بیوقفه این نمایندگان خدا بر روی زمین کانونی شده است.

این صحنه ها بشدت مایه غرور و افتخار زنان جسور و آزادیخواه است. هر دو سو شکست خورده اند و هر دو سو تلاش دارند کشتی سوراخ نظام را روی آب نگهدارند. منتقدین مصلح ”اسلام رحمانی” و مخالف اجبار و ارشاد، خودشان و امام شان این بساط را راه انداختند و روز خودش و طی سالها وحشیانه ترین خشونت و جنایت را علیه زنان مرتکب شدند. حالا فکر میکنند اوضاع خراب تر از آنست که بشود این سیاست را ادامه داد و خاکریز عقب نشینی برای دفاع از نظام و اسلام حدادی می کنند. برادران خشکه مقدس ترشان کابوس صحنه های شورت بر چوب در خیابانها، پیروزی مینی ژوب بر کیسه حجاب اسلامی، حجاب سوزان و عبا و عما کشیدن از سر و تن تن پرور آخوندها را دارند. هر دو به بن بست رسیدند و هر دو راه پس و پیش ندارند. ”امنیتی شدن حجاب” یعنی تبدیل یک مسئله یا موضوع محدود به امری سیاسی و امنیتی در بعد سراسری که تاثیرات فراتر از خود موضوع را بر فضای عمومی جامعه و موقعیت درهم ریخته حکومت خواهد داشت. امنیتی شدن یعنی راه عقب نشینی را خارج از بحثهای خانوادگی باندهای اسلامی در مورد حجاب آنهم بدلیل منافع بزرگتر نظام باید جست.

جمهوری اسلامی در جنگ حجاب شکست خورده است. بارقه های پیروزی زنان مشهود است و با تمهیدات تشدید سرکوب و حزب الله چرخانی و چماقداری جواب نمیگیرد. جمهوری اسلامی در فضایی تنفس می کند که هر لحظه ممکن است یکی از این حضرات مورد تهاجم یکی از نفرین شدگان قرار گیرد. دوره شعار دادن تمام شده است.

وقت آنست هجوم را گسترش دهیم. حجاب اسلامی نمیخوایم. نمیتوانید با اراده دهها میلیون زن و مرد آزادیخواه دربیافتید و هر ساعت مشغول جنگ خیابانی باشید. در یکی از این جنگها بزیرتان می کشیم. به نفع تان است عقب بروید و بساط لات و لوتهای ارشاد و مزاحمت برای زنان را تعطیل کنید. در این جنگ فی الحال بازنده اید، اگر هنوز سیاست اعمال توحش دارید، به زبان خودتان با شما رفتار خواهد شد.

#نه_به_حجاب_اسلامی
#حجاب_سوزان
٢٤ جولای

حجاب و اختلاف میان اسلامیون
”نواندیشان دینی” علیه اجبار در حجاب

بدنبال اعلام مخالفت تعدادی از خانم های محجبه با گشت ارشاد و اجباری بودن حجاب، حال بیانیه ای توسط ۱۴ نفر امضا شده که بی بی سی آنها را «پژوهشگران نوگرای دینی-اسلامی» نامیده که عبارتند از: حسن یوسفی اشکوری، محمدجواد اکبرین، عبدالعلی بازرگان، میثم بادامچی، رضا بهشتی معز، حسین کمالی، رضا علیجانی، علی طهماسبی، حسن فرشتیان، سروش دباغ، احمد علوی، داریوش محمدپور، مهدی ممکن و یاسر میردامادی.

این آقایان تاریک اندیش دست بدامن آخوندها و فقهای خوب شدند که تناقض اسلام و این اجبار و نهی از منکر را توضیح و به سیاستمداران حاکم بفهمانند.

داستان این «نواندیشان» عهد عتیق مصداق ابوعطا خواندن قورباغه است. حالا شکست خط منحط نواندیشی دینی و اصلاح طلبی فعلا بکنار، آویزان شدن به عدد ۱۴ و تداعی بار اسلامی این «معصومان زمانه» هم را صرف نظر کنیم.

مشکل این حضرات و خانمهای محجبه مخالف اجبار و ارشاد اینست که سمبه مخالفت زنان بسیار پر زور است. تاریک اندیشان ما دریافته اند که این جنگ فقط برسر حجاب نیست هرچند حجاب اسلامی بعنوان لوگوی آپارتاید اسلامی را دفن میکند اما کل آنچه که منعبث از اسلام است را به زباله دان می ریزد. لذا اسلامیون تاریک اندیش در کنار برادران متحجر حاکم وارد گود شدند تا جلوی این سیل سدی ببندند. دارند راه سازش با زنان را به عبای فقها و دایناسورهای خوب گره می‌زنند.

نخیر، این دیگر زیادی کمیک است. بروید بساط دکان پروتستان بازی اسلامی را جای دیگری پهن کنید. شما و خامنه ای و علم الهدا ممکن است اختلاف خانوادگی داشته باشید اما در تقابل با زنان و تحمیل حجاب تاریخ مشترک دارید. شما نمیتوانید در هر دوره قهرمان بازی باشید.

این واقعیت قدرتمند نفی حجاب و قوانین اسلامی توسط زنان در یک شرایط بشدت نابرابر است که نه فقط حکومتی ها را ذلیل کرده بلکه هر محجبه و کهنه آخوند و طلبه را با نام «نواندیش» به عکس العمل واداشته است. ایران لوتر و نواندیش دینی برای نبش قبر اسلام کمتر وحشی نمیخواهد، ایران صحنه آنتی اسلامیسم خواهد بود و تقابل با حجاب اسلامی صرفا یک گوشه این تصویر است.

#نه_به_حجاب_اسلامی
#حجاب_سوزان
٢٣ جولای