مقالات

یادداشتها، سیاوش دانشور

تجارت حجاب

حجاب اسلامی مورد نفرت و انزجار مردم است. تعرض زنان در دور جدید حکومت را عقب نشانده و با سیلی صورت خود را سرخ نگاه میدارند. تهدید اسیدپاشی تا اطلاع ثانوی جایی گم و گور شد. پرچم دستگیری های خیابانی و جنگ و گریز فعلا و در سطح علنی نیمه افراشته است تا موج رد شود. در این میان البته تعدادی دستگیری و شکنجه شده وضعیت شان نامعلوم است مثل سپید رشنو.

دبیر ستاد اوباش موسم به “نهی از منکر” اعلام کرده که “زنان بدحجاب جریمه نقدی میشوند”. سیاست جریمه به سالها قبل تعلق دارد، وقتی که یک منوی جریمه در دست این دستجات خیابانی بود و برای روسری نیمه افتاده، لاک ناخن، روژه لب و لگینگ و غیره نرخ جریمه داشتند و فرد را با دو راهی یا جریمه یا بازداشت روبرو میکردند. سیاست جریمه یعنی حکومت میگوید زورم نمیرسد فقط بزنم و بگیرم و اگر تو میخواهی قانون حجاب اسلامی را رعایت نکنی، خب رعایت نکن اما جریمه بده! جریمه یعنی باید قبول کنی من حکومت میکنم و نماد آن تحمیل و اجبار رعایت حجاب اسلامی است.

حجاب اسلامی سیاستی ورشکسته است و حکومت با هیچ تمهیدی نمی تواند حجاب را مجددا برسر زنان نگاهدارد. لذا آنرا بازاری و تجاری می کند. زنان “بدحجاب” را جریمه می کنند تا به آمنه سادات ها جایزه نقدی بدهند. اما هرچه تجاری و بازاری شد و بتوان با پول خرید و فروش کرد، دیگر خارج از چهارچوبهای تاکنونی میرود. دیگر امام جمعه ها نمیتوانند فریاد “وااسلاما” سردهند چون خود اسلام را هم میتوان خرید و فروش کرد و این تجارت بوسعت در جریان است. تجارت حجاب در اسلام گوشه ای از کار تجار مذهب و یک شاخه از صنعت دین است.

فرض شان اینست که بخش پولدار و کسانی که دست شان به دهن شان میرسد هر طور میخواهند بیرون می آیند و جریمه را هم میدهند و بخش محروم هم چون ندارند ناچار به رعایت حجاب اند. چیزی که متوجه نشده اند اینست که “نمیخوایم یعنی نمیخوایم”، مردم برای چیزی که نمیخواهند جریمه نمی دهند، جنگ خیابانی برپا میکنند.

١٧ اوت ٢٠٢٢

انکار جمهوری اسلامی در باره ترور رشدی
دفاع مهاجرانی و کیهان از ترور

بدنبال چراغانی روزنامه های ایران و امثال عطاالله مهاجرانی از ترور رشدی، خط رسمی حکومت روی سیاست انکار رفت. ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه رژیم اسلامی گفت: «به صورت قطعی و رسمی چنین موضوعی را تکذیب می‌کنیم. کسی حق ندارد جمهوری اسلامی ایران را متهم کند».

جمهوری اسلامی تاکنون مسئولیت هیچ تروری در داخل و خارج را بعهده نگرفته است و واضح است نمیگوید بله ما زدیم! هم آمریکا و نهادهای امنیتی و هم دنیا میداند منشاء این ترور جمهوری اسلامی است با اینحال مشغول مذاکره و بند و بست با آن هستند. رئیسی در تدارک سفر به آمریکاست و بی بی سی برای مهاجرانی بعنوان کارشناس و تحلیلگر سیاسی سنگ تمام میگذارد.

برخی براین نظرند که دولت آمریکا با کاهش سطح حفاظت از رشدی امکان حمله به وی را داد و از این طریق به جمهوری اسلامی هدیه داد. بعبارت دیگر میگویند تروریسم دولتی و اسلامی برای منافعی که هر دو نیاز دارند معامله ای کردند. اینکه چنین معامله ای صورت گرفته یا نه بر ما روشن نیست و ابزار بررسی دقیق آنرا نداریم اما معامله و بند و بست دولت آمریکا با تروریست های متفرقه اعم از طالبان و جمهوری اسلامی و غیره جلوی چشم ماست. تلاش بایدن برای رسیدن به یک توافق با جمهوری اسلامی به هر قیمتی یک واقعیت دیگر است. محکوم کردن این ترور توسط بایدن و انکار وزارت خارجه رژیم اسلامی پشت و روی یک سیاست است.

مهاجرانی و بی بی سی
عطا مهاجرانی و بی بی سی در این میان باید تحت فشار قانونی و حقوقی قرار بگیرند. مهاجرانی از ترور رسماْ و کتباْ و شفاهاْ دفاع کرده و از ترور رشدی ذوق مرگ شد و برای آن توئیت زد اما دید هوا پس است توئیت هایش را برداشت. مهاجرانی شریک در ترور و تحجر در دوران صدارتش در داخل کشور، در لندن نیز از ترور دفاع میکند و بی بی سی بنگاه خبرتراشی و حامی جمهوری اسلامی وی را در لیست متخصصین سیاسی خود دارد. یادتان باشد که اینها همان کسانی هستند که عمری در بوق «مقابله با خشونت» دمیدند اما حامی رژیم تروریستی و فتوای ترور و دفاع از ترور شدند. بی بی سی باید پاسخگو باشد و مهاجرانی باید دستگیر شود.

١٥ اوت ٢٠٢٢

تلاش برای ترور سلمان رشدی

حمله فردی با چاقو به سلمان رشدی یک عمل تروریستی است و بطور قطع ریشه در جایزه ای دارد که خمینی برای سر وی تعیین کرده بود و حکومت اسلامی هیچوقت آنرا پس نگرفت. این گوشه دیگری از عرض اندام تروریسم اسلامی است که هر جا بتوانند با زور دهانها را می بندند و زندان و اسیر می کنند و هر جا دستشان نرسد به عمل تروریستی و حذف فرد رومی آورند.

رشدی بخاطر ابراز نظر و نقد به اسلام مانند بسیاری دیگر حکم مرگ گرفته است و دنیای دمکراسی با این حکومتهای مرگ و دستجات مختلف آن از جمهوری اسلامی در ایران تا طالبان در افغانستان و حکومتهای اسلامی و مذهبی در منطقه تانگو می رقصد.

این تنها تروریسم نیست، باجگیری سیاسی و تلاشی برای تحدید آزادی بیان و نقد است. این واپسگرائی است که با اتکا به زور و ترور خود را تحمیل میکند. کاش ترور رشدی تلنگری شود برای کسانی که دوآتشه تر از ولتر هستند و مرتبا از این حرف میزنند که “به عقاید دیگران احترام بگذاریم”! واقعا چرا باید به ترور و توحش و آدمکشی احترام گذاشت؟ چرا بجای احترام نباید علیه آن جنگید؟ چرا نباید در مراکز قدرتش شکستش داد و منزوی اش کرد؟

#سلمان_رشدی
#تروریسم

١٢ اوت ٢٠٢٢