کشته ندادیم که سازش کنیم! تنها چهار ساعت از خروجم از زندان اوین گذشته بود و تنها چهار ساعت شاهد خیابانِ پس از «زن، زندگی، آزادی» بودم. هنوز حتی نصف مسیر تا خانه را هم طی نکرده بودم، که در جاده بازداشت شدم و روانهی بازداشتگاه بند ۲۰۹ اوین شدم. در این فاصلهی کوتاه از هیچ تحقیر و آزاری برای من کم نگذاشتند. شدیداً ضربوشتم شدم. به قول خودشان «خرکش»م کردند. مردی در راهروی «۲۰۹» مرا تهدید به تجاوز کرد. گفت دست و پایت را میبندیم و حسابت را خیلی خوب میرسیم. و راستش ابعاد «حسابرسی» از چند ده هزار بازداشتی جنبش «زن، زندگی، آزادی»، هم در تاریکخانهی جنایات چهار دههی اخیر جای ویژهای دارد و هم در روند دادخواهی…اما آنچه روشن است: عهد ما، اما هنوز پابرجاست. «آزادی» نه دادنی، که گرفتنیست و من، سپیده قلیان، بر سر عهدی که با مردم جان به لب رسیدهی ایران بستهام ایستادهام: من در دادگاه فرمایشی، به ریاست کسی که حکم اعدام انقلابیون را امضا کرده نمیروم و هیچ مشروعیتی نه برای دادگاههای فرمایشی و نمایشیشان و نه برای حکم صادره قائل نیستم و به صراحت اعلام میکنم، تا حکومت اعدام اسلامی بر سر کار است، و مادام که «کاشفان فروتن چشمه» و معترضین به استبداد، گروگان حکومت اسلامی و دادگاههای فرمایشی و ناعادلانه هستند، در هیچ دادگاهی شرکت نخواهم کرد…به امید سرنگونی ضحاک زمانه».
سپیده قلیان بند زنان زندان اوین