مقالات

یادداشتها، سیاوش دانشور

جلادان اسلامی سه انقلابی را بدار آویختند

وعده مان را عملی کنیم!

متاسفانه امروز با اذان مرگ جانیان اسلامی سه نفر از همسنگران انقلابی ما را کشتند. صبح پنجشنبه زندانیان سیاسی صالح میرهاشمی، مجید کاظمی و سعید یعقوبی پیام دادند که “ما هنوز زنده ایم”! این زنده بودن تنها ٢٤ ساعت طول کشید و امروز صبح جمعه عزیزان ما را اعدام کردند.

جمهوری اسلامی تلاش دارد در اوج بحران و ضعف با اعدام زندانیان سیاسی از انقلابیون و خیزش انقلابی انتقام بگیرد و امیدوار است با سیاست اعدام از برآمد مجدد اعتراض و اعتصاب ممانعت کند. تجربه صرف از جمله در همین هفته در اصفهان نشان میدهد نباید منتظر نشست و یا به وعده حکومتی ها توهم داشت. این جانیان در کمین اند تا از هر فرصتی بنفع استحکام موقعیت خود و پس گرفتن سنگرهای از دست رفته بهره جویند. سیاست اعتراض و فشار مستمر و گسترده گام اول متوقف کردن ماشین اعدام و و شرط دورخیز برای درهم کوبیدن آنست.

امروز حکومتی ها جنازه عزیزان ما را در سه منطقه جدا ازهم دفن کردند. این تمهیدات نشان وحشت از خروش مردم برای بزرگداشت این عزیزان است. قرق نظامی آرامگاه ها و ممانعت از حضور افراد بجز خانواده همه از نگرانی و وحشت حکومت میگویند.

همزمان اعدام زندانیان عادی بصورت فوق برنامه ادامه دارد. امروز جمعه ٢٩ اردیبهشت ماه، ۴ زندانی اهل کوهدشت استان لرستان به نام‌های سعید گراوند، شهاب گراوند، صمد گراوند و حسین گراوند که در رابطه با مواد مخدر حکم اعدام گرفتند، جهت اجرای حکم به سلول انفرادی زندان قزلحصار منتقل شدند.

وقت آنست وعده مان را عملی کنیم. برای زندانیان دیگر، برای عزیزانی که در اتاق انتظار اعدام بسر میبرند. برای توقف ماشین اعدام. برای مجازات عاملین جنایت و پرونده سازی و شکنجه و سرکوب. فضای شهر اصفهان و کرج و شهرهای دیگر ملتهب است. به جنایتکاران فرصت ندهیم. همه جا نام و عکس این سه انقلابی سربدار را بلند کنیم و به حکومت اعدام جوابی درخور دهیم. جنایتکاران از عدالت انقلابی نخوهند جست.

حکومت_اعدام_نمیخوایم
#رنسانس_ضد_اسلامی
#حجاب_بی_حجاب

١٩ مه ٢٠٢٣

زنده باد جنبش علیه اعدام
#صالح_میرهاشمی #مجید_کاظمی #سعید_یعقوبی

چهارشنبه شب مردم اصفهان خروشیدند و از اعدام سه زندانی سیاسی پرونده موسم به “خانه اصفهان” جلوگیری کردند. این تجمع با فراخوان خانواده ها و مخالفین اعدام برای اجتماع جلوی زندان دستگرد اصفهان صورت گرفت. زندان و دادستانی صبح روز ٢٧ اردیبهشت با خانواده های سه زندانی پرونده “خانه اصفهان” برای آخرین ملاقات حضوری تماس میگیرد. خانواده های زندانیان سیاسی صالح میرهاشمی، مجید کاظمی و سعید یعقوبی، نگران اعدام جگرگوشه هایشان توسط جلادان اسلامی شدند و از مردم کمک خواستند. خود زندانیان نیز با انتشار یادداشتی و هشتک #نگذارید_ما_را_بکشند از همرزمان و مردم کمک خواستند. از عصر تا شب و پاسی از صبح مردم آزادیخواه اصفهان با خانواده ها همراه شدند. رژیم سعی کرد با بستن اتوبان و جاده ها از ترافیک و حضور سنگین مردم بکاهد، نیروهای سرکوبگر را به محل گسیل کرد، با شلیک گاز اشک آور و گلوله از اجتماعات گسترده ممانعت کرد اما نهایتاً اعلام کردند که قصد اعدام زندانیان را ندارند. جوانان انقلابی اصفهان تهدید کرده بودند که اعدام کنید اصفهان را روی سرتان ویران میکنیم. این عقب نشینی دوباره در هفته اخیر نشان میدهد که سیاست انتظار و کاری نکردن مخاطرات بیشتری دارد و نجات زندانیان اعدامی در گرو یک فعالیت و اعمال فشار مستمر است. رژیم اسلامی عربده زیاد می کشد اما بشدت ضربه پذیر و ناتوان است و از انفجار قریب الوقوع جامعه وحشت دارد. ضروری است اجتماع جلوی زندانها و تحرکات اعتراضی را همگانی کرد، نهایتاً باید عزیزانمان را با تسخیر زندانها و روی دوش نیروی خودمان آزاد کنیم. درود بر اتحاد و مبارزه انقلابی مردم آزادیخواه اصفهان.

#حکومت_اعدام_نمیخوایم
#رنسانس_ضد_اسلامی
#حجاب_بی_حجاب

١٨ مه ٢٠٢٣

اعدام
وقتی جلاد «مجری عدالت» میشود!

اعدام ها در ایران شتاب گرفته است. فقط امروز دوشنبه ۲۵ اردیبهشت تا این ساعت ۸ نفر اعدام شدند. صبح امروز حسین شعبان‌زاده ۶٠ ساله در زندان لاکان رشت و محمد پایدار و پیمان اکبری بیرگانی از اهالی شوشتر در زندان مرکزی خرم ‌آباد اعدام شدند. ۵ زندانی دیگر در زندانهای میناب و بندرعباس به دار آویخته شدند.

دیشب در اصفهان اجتماع بزرگی در مقابل زندان دستگرد بود که با گاز اشک آور و سرکوب روبرو شد. امروز خانواده های اعدامیها در مقابل ساختمان قوهٔ قصابیه در تهران جمع شدند و خواهان توقف اجرای احکام صادر شده اعدام هستند. واضح است شتاب اعدامها در ایران هدف سیاسی دارد و بویژه اجرای تند تند احکام اعدام هدفش گستراندن سایه ارعاب در جامعه و پس راندن حرکت انقلابی است. رژیم اسلامی توسط زنان و مردان انقلابی شکست خورده و تابستان داغ هم مشکل اساسی آنهاست. لذا اعدامها در این اوضاع تنها ادامه سیاست آدمکشی سابق نیست بلکه هدف بزرگتری دارد که باید آگاهانه درهم کوبیده شود.

در هر جامعه ای قتل به هر دلیل رخ میدهد، جامعه ای که پر از تناقض و بدبختی است در آن کشمکش و نزاع هم شدید است. در این میان قتل و آدمکشی یک نتیجه اوضاعی است که برای ما ساخته اند. قبل از اینکه بگوئیم چرا فلانی بیساری را کشت و روی موج خونخواهی و انتقام برویم، باید بپرسیم چرا قتل صورت میگیرد؟ چرا جان انسان بی ارزش است؟ چرا افراد و گروه ها بخود اجازه میدهند حیات فرد یا افراد دیگر را سلب کنند؟ این حق از کجا آمده است؟ چرا ما را به کشتن و خشونت علیه همنوع عادت داده اند؟ آیا راهی دیگر وجود ندارد؟

اما وقتی دولت جلو می افتد که قانون اجرا کند و آن قانون بجای حل مشکل خود قتل دیگری را تحت عنوان «اجرای عدالت» صورت میدهد، دیگر ما با یک جامعه بیمار و یک حکومت خونریز روبرو هستیم. این چه عدالتی است که توسط جلاد برقرار میشود؟ چه کسی به دولت این حق را داده است که آدم بکشد؟ قتل دولتی با قتل در نزاع فرق دارد. قتل نفس به هر حال قتل است، قتل حکومتی همان قتل خیابانی و «ناموسی» و مشابه است اما قاتل اسمش «قاضی» است، «محترم» است، «مجری قانون» است. جلاد و قاضی هردو همان چاقوکش، همان زورگیر، همان ناموس پرست، همان قاتل اند در هیئت دولت.

دولت هایی که اعدام میکنند مشهورترین قاتل های سریالی در معیت قانون اند! قاتل سریالی اند بعنوان «مجری عدالت»! آگاهانه و عامدانه آدم میکشند بنام «دفاع از جامعه و امنیت»! اول زندانی را مدتها شکنجه می کنند و روز خودش با تشریفات و خیلی خونسرد فرد قربانی و یا مخالف سیاسی را بدار می کشند یا با سم مسموم میکنند یا روی صندلی الکتریکی جزغاله میکنند. این قتل جدید تصادفی نیست، قتل عمد است. هدف این قتل عمد دولتی نه اجرای عدالت که تحمیل سلطه قدرت فائقه برسر مردمی است که نمیخواهند زیر بار زور زندگی کنند. این قتل های دولتی جامعه را در قبال جرم و جنایت مصون نمی کند بلکه آدمکشی را عادی و ارزش جان انسان را هیچ می کند. دولتی که شهروندانش را می کشد دولت قاتل است نه مجری قانون!

اعدام «مجازات» نیست، مجازات مقوله ای است که حیات فرد را زیر سوال نمی برد. اعدام قتل نفس و انعکاس بی ارزشی انسان و حق حیات در پیشگاه نظامی است که به قتل نیاز دارد. برای قاضی و شکنجه گر و جلاد و آخوند و دستگاه مذهب شغل تولید می کند تا سلطه اقلیتی ناچیز را بر اکثریتی عظیم پاسداری کند. جامعه ای که بدرجه ای حرمت و حقوق انسانی را پاس بدارد بی قید و شرط اعدام را لغو می کند، حق سلب حیات را از هر دولت و آتوریته و مقامی میگیرد، شکنجه و آزار جسمی و روانی را جرم می انگارد.

الغای مجازات اعدام یکی از گامهای اولیه برای استیفای حقوق انسانها و مبارزه برای رفع شرایطی است که در آن «اجرای عدالت» بدست جلاد سپرده شده است.

١٥ مه ٢٠٢٣

درود بر مردم آزاده اصفهان
اعتراض شبانه مقابل زندان دستگرد اصفهان

حوالی ساعت دو صبح امروز ۲۵ اردیبهشت خانواده ها و مردم اصفهان مقابل زندان دستگرد اصفهان تجمع کردند. این تجمع واکنشی به خبر روز یکشنبه مبنی بر اعدام مجید کاظمی، صالح میرهاشمی، سعید یعقوبی سه متهم موسوم به پرونده «خانه اصفهان» در بامداد دوشنبه بود. پرونده ای که با شکنجه و اعتراف اجباری سرهم شده است. اصفهان دیشب درگیر تقابل با اعدام بود.

مردم آزادیخواه! خانواده های زندانیان!
مسئله در اوضاع کنونی ابدا برسر این و آن پرونده و متهمان سیاسی و عادی نیست. رژیم اسلامی با اعترافگیری و اعدام و حمله به زنان سیاست سرکوب خیزش انقلابی را دنبال میکند. این مقاومت و تعرض ضد انقلاب اسلامی در مقابل امواج انقلابی است. اعدام تنها حربه حکومت و سیاست تعرض برای بازپس گیری سنگرهای از دست رفته است. این آخرین سلاح دفاعی در دست حکومت است، همینجا باید خلع سلاحش کرد.

همه جا جلوی زندانها تجمع کنید. هدف توقف و الغای همه احکام اعدام و درهم کوبیدن حربه رژیم است. هر نوع سکوت، سیاست انتظار و یا تسلیم عواقب زیانبارتری دارد. رژیم اسلامی از سر تا بن گندیده است و کابوس سرنگونی یک دم ولشان نمی کند. اعدام و ترور و تعرض خیابانی دست و پا زدن از سر وحشت است.

این یک جنگ است، جنگی تمام نشده که باید تمامش کرد. با امضا جمع کردن و لابی کردن پیش آخوندها و «محکوم میکنیم» آب از آب تکان نمیخورد. جنگ قانون خودش را دارد. تعرض رژیم را باید با حمله متقابل جواب داد. آدمکشان اسلامی، اوباش حکومتی، نباید میان ما احساس امنیت کنند و راست راست راه بروند و شلنگ تخته بیاندازند. جلاد و شکنجه گر و آخوند و حاکم شرع باید تاوان پس دهند.

١٥ مه ٢٠٢٣

تلاش برای سرکوب اعتصاب کارگران پروژه ای

نیروهای اطلاعاتی حکومت از بازداشت تعدادی از کارگران اعتصابی در منطقه پارس جنوبی بعنوان عوامل و «لیدر» های اعتصاب سخن میگویند. بازداشت دستکم هشت نفر از کارگران، ادعای شکسته شدن اعتصاب و بازگشت به کار اعتصابیون با پرونده سازی های معمول و نخ نما همراه است. نسبت دادن اعتراض و اعتصاب کارگران به دستمزدهای نازل با «شبکه های خارج کشور» تنها نشان ضعف حکومت و وحشت از اعتراضات گسترده کارگری است. دفاع از اعتصاب و گسترش آن راه مقابله با این سیاستهای ضد کارگری است.

١٤ مه ٢٠٢٣