سال گذشته پس از اعلام قتل دولتی مهسا امینی در بیمارستان کسری تهران جامعه به تنگ آمده از حکومت جنایتکاران اسلامی از ساعت ۶ بعد از ظهر مقابل بیمارستان و خیابانهای مجاور اعتراضات خود را آغاز کردند. اعتراضاتی که به رهبری فعالین جنبش آزادی زن از همان ساعات اولیه علی رغم سرکوب شدید، سریعا و وسیعا تکثیر یافت و فردای آن روز، در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ با شرکت هزاران زن، مرد، پیر و جوان و با شعارهای انقلابی و حضور فعال زنان در راهپیمایی و مراسم خاکسپاری پیکر مهسا (ژینا) امینی در سقز به یک خیزش انقلابی تمام عیار بدل شد.
خیزش انقلابی شهریور ۱۴۰۱ نقطه عطفی درتاریخ مبارزات معاصر چند دهه اخیر علیه جمهوری اسلامی و ابعاد مختلف آپارتاید جنسی و دینی و همچنین مناسبات سرمایه داری و هر شکل از ستمگری بود.
در این دوره برخلاف نظر عده ای اصلاح طلب و لیبرال دوره انقلابی که از شهریور سال گذشته آغاز شد خاموش نشده است و جامعه در حال تجدید قوا برای شعله ور کردن این آتش زیر خاکستر در برهه ای مناسب است.
قطعا باید به طوری دقیق به خیزش انقلابی شهریور ۱۴۰۱ پرداخت؛ از نقش جنبشهای اجتماعی مختلف تا شعارها و جایگاه زنان و همچنین جنبه طبقاتی این رخداد مهم مرور کرد.
بصورت خلاصه اگر بخواهیم به خاصیت و رویکرد سیاسی و پراتیک جامعه نگاه کنیم؛ روسری سوزان، رهبری زنان در میادین مبارزه و شکستن دیوار آپارتاید جنسی در دانشگاه توسط دانشجویان دختر، خواست خلاصی از آپارتاید جنسی و همچنین حمله به مراکز خرافات و صنعت دین و مذهب، خواست خلاصی از آپارتاید مذهبی از خواست های اساسی جامعه بود و هست. سر داده شدن شعارهای؛ «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر»، «نان کار آزادی، اداره شورایی»، «سقف و کتاب و گندم، قدرت به دست مردم»، «نه سلطنت، نه رهبری، دمکراسی، برابری» و «زنده باد سوسیالیسم» در سراسر کشور نشان داد که خواست جامعه، دانشجویان و جنبش های طبقاتی رسیدن به نوعی از حکومت شورایی است که بدون رسیدن به سوسیالیسم و انقلاب کارگری میسر نمیشود.
در دل خیزش انقلابی شهریور ۱۴۰۱ جنبش دانشجویی نقطه عطفی در مبارزات چهار دهه گذشته ثبت کرد که ستودنی است. دانشجویان در سراسر کشور به رادیکال ترین شکل ممکن به مقابله با ارکان سرکوب و نیروهای میلیتاریستی در دانشگاه پرداختند. در اوایل خیزش انقلابی شهریور ۱۴۰۱ فقط در برهه اولیه علی رغم بازداشت بیش از ۳۰۰ دانشجو جنبش دانشجویی پویایی و رادیکالیسم خود را نه تنها از دست نداده بلکه به مبارزات خود در فضای دانشگاه ها و جامعه ادامه داده است.
نوشته شدن و سردادن شعارهایی همچون؛ «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر»، «زن زندگی آزادی، اداره شورایی»، «فرزند کارگرانیم، کنارشان می مانیم»، «دانشجو، کارگر، اتحاد، اتحاد» و «نه سلطنت، نه رهبری، دموکراسی برابری» در بخش عظیمی از دانشگاههای کشور جواب دندان شکنی از یک سو به حکومت اسلامی داده و از سوی دیگر به طرفداران سرمایه داری و به حاشیه رانده شدگان خود حکومت داد که اکنون در قالب اپوزیسیون راست پرو غرب به دنبال رژیم چنج و یا گذار مسالمت آمیز به کمک غرب از بالای سر مردم و طبقه کارگر هستند.
دانشجویان نسبت به کشتار مبارزین انقلابی همین خیزش اخیر با برگزاری بزرگداشت و صدور اطلاعیه های رادیکال در برابر حکومت جنایتکار اسلامی علی رغم سرکوب ها، زندانها، شکنجه ها و تعلیق ها و تبعید های فراوان به راه خود ادامه داده است. در پی سرکوبها شدید و صدور احکام سنگین و حتی احکام محاربه به فعالین، جنبش دانشجویی هنوز زنده است و سکون موقتی در چند ماه گذشته به دلایل امنیتی و همچنین تعطیلی تابستانی بوده ولی قطعا فعالین این عرصه مهم مبارزاتی در حال بررسی چه باید کرد های احتمالی در دوره انقلابی کنونی هستند تا بار دیگر به میدان مبارزه بیایند.
طبیعتا فعالین بسیاری از جمع کثیر جنبش پیشرو دانشجویی در زندانها زیر انواع فشارها به سر میبرند و وظیفه حمایت از زندانیان سیاسی که دانشجویان بخش قابل توجهی از آن را تشکیل میدهند وظیفه فعالین آزادیخواه و برابری طلب و بخصوص چپ میباشد که خواستهای طبقاتی آنان را در دوره انقلابی نمایندگی میکنند.
طبیعتا در چنین شرایطی به سالگرد خیزش انقلابی شهریور ۱۴۰۱ نزدیک میشویم که از یک سو باید بزرگداشتهایی وسیع در سطح دانشگاههای کل کشور از کشته شدگان خیزش اخیر برگزار کرد و از سوی دیگر خواهان برچیده شدن انواع فشار بر دانشجویانی شد که پرچم آزادی خواهی و برابری طلبی را در برابر حکومت هار اسلامی علم کردند و هزینه های سنگینی تاکنون از ابعاد امنیتی بر دوش خود تحمل میکنند.
قطعا جریانات عمدتا راست با رویکرد پوپولیستی و از فرصت طلبی قصد دارند فراخوان های ساختگی برای سالگرد خیزش انقلابی شهریور ۱۴۰۱ را صادر کنند و نیروهای اندک خود را به داخل فعالین دانشجویی نفوذ داده تا فضا را مسموم به شعارهای ارتجاعی خود کنند و همچنین فضا را برای جوسازی رسانه ای خود در تلویزیون های پرو غرب و دست راستی پر هیرینه خود آماده سازند تا آنگونه نشان دهند که گویی جایگاهی در بین جنبش دانشجویی دارند. باید در رابطه با فراخوان های دست ساز و متعلق به جریانات راست و به خصوص سلطنت طلبان و رسانه های آنان هوشیار بود، همانگونه که جواب تلاش های سلطنت طلبان و شرکت کنندگان نشست رژیم چنجی جورج تاون را فعالین عرصه های مختلف و بخش های مختلف جنبش های طبقه کارگر با دو منشور دادند، جنبش دانشجویی نیز باید با هوشیاری و رویکرد مختص خود، رادیکال، انقلابی و با شعارهای آزادی خواهانه، برابری طلبانه و چپ همچون سال گذشته بدهند.
قطعا این خود فعالین موجود در محل و دانشجویان مبارز هستند که میدانند در فضای دانشگاه به چه شکلی و در چه مکانهایی سالگرد خیزش اخیر را گرامی دارند و با همین آگاهی از فضای مبارزاتی با هوشیاری و تشکل یابی باید همان شعارهای رادیکال خیزش اخیر را سر داده و بر دست بگیرند، همان شعارهایی که رعشه در تن حکومت اسلامی و جناح های رژیم چنجی دست راستی و ناسیونالیستهای عظمت طلب فارس که در ریشه طبقاتی همرنگ با دستگاه حاکمه فعلی هستند، انداخته بود. خواستهای مطرح شده در خیزش شهریور ۱۴۰۱ که به بخش عظیمی از آن توسط دانشجویان فریاد زده شده بود در سالگرد این خیزش باید تکرار گردد؛ خواست هایی مهم از جمله؛ لغو حجاب اسلامی در دانشگاه و جامعه، برابری زن و مرد در تمامی عرصه های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، آزادی تشکل و تحزب، لغو مذهب از دستگاه آموزشی، لغو پولی سازی آموزش، آموزش رایگان و آزادی فوری دانشجویان و فعالین دربند و همچنین سایر خواست های طبقاتی و رادیکال.
رفقای عزیز در دوره انقلابی هستیم، حکومت از هر دوره ای بیشتر در استیصال سیاسی و اجتماعی قرار گرفته و نفس های آخر خود را میکشد و تمامی فشارهای موجود از همین سو است تا بلکه بتواند مدتی بیشتر در قدرت بماند ولی جامعه بخصوص زنان آزادی خواه ستون های پوسیده این حکومت را تا حدی به لرزه در آورده اند که جمهوری اسلامی دیگر نمیتواند به تحمیل ایدئولوژی اسلام سیاسی خود ادامه دهد. مسئله فراتر از حجاب است ودر سطح کلان عدم توان جواب دادن به خواست های سیاسی و اقتصادی مردم است . دانشگاه به عنوان سنگر آزادی میتواند به عنوان صدای رسا و آگاه جامعه در سالگرد خیزش شهریور ۱۴۰۱ در امسال یعنی شهریور ۱۴۰۲ بازگو کننده خواستهایی شود که بخاطر آن وارد دوره انقلابی شده ایم.
از این رو فراخوان ما به جنبش دانشجویی این است که همگام با جنبشهای اجتماعی دیگر،همانند سال گذشته با بلند کردن پرچم های سرخ آزادی خواهی، برابری طلبی و چپ در برابر حکومتی بایستند که دیر یا زود باید بدست خود مردم، دانشجویان، زنان و طبقه کارگر و زحمتکشان جامعه سرنگون شود.
۱۹ مرداد ۱۴۰۲