۲۵ شهریورسالروزخیزش انقلابی ۱۴۰۱ به صحنه کشمکش جمهوری اسلامی با جامعه خواهان رهایی از ستم و استثمارو تبعیض تبدیل شد.جمهوری اسلامی هرآنچه که درتوش و توان داشت به خدمت گرفت که در این روزبا ملیتاریزه کردن شهرها مانع اعتراضات وسیع توده ای واجتماعات یادبود صدهاجانباخته خیزش انقلابی شوند. سالروز خیزش انقلابی مصادف شد با برگزاری سالانه مجمع سازمان ملل که رئیسی قاتل در آن شرکت دارد. زندانیان را همان روزسفررئیسی به امریکا مبادله کردند وبازی با تیم فوتبال النصرعربستان راعامدانه در این روزها برنامه ریزی و بر گذارکردند تا اوضاع را عادی جلوه دهند. برای جمهوری اسلامی و همه سران ریزو درشت آن، این روز کابوس بود.وحشت از اعتراض واجتماعات بزرگ توده ای، همچون ماههای خروش انقلابی،همه سران و فرماندهان ونیروهای امنیتی و اطلاعاتی راخارج از نرم به اقدامات سرکوبگرانه وملیتاریزه کردن شهرها واداشت.به این دلیل از ماهها قبل رژیم اسلامی با تمام توان برای سد کردن اعتراض مردم در این روزدست به کارشد.دستگیری های وسیع صورت گرفت ،دانشجوها را اخراج و به عناوین مختلف تحت فشار قراردادند و دانشگاهها را به پادگان تبدیل کردند ، اساتید مخالف ومردم دوست و به دلیل حمایت از دانشجویان معترض را یکی بعد از دیگری اخراج و بیکار کردند.زندانیان سیاسی را دوباره احضارو روانه زندان کردند.هرکسی که از نظر اداره مخوف اطلاعات و دستگاههای امنیتی مشکوک به نظررسید دستگیروبا پرونده های جدید زندانی کردند. روزهای منتهی به ۲۵ شهریورخیابانها راقرق کردندو به شهر سقزلشکر کشی کردند،خانه پدری مهسا را محاصره وخانواده او را زندانی کردند. قبرستان آیچی محل دفن ژینا را با تانک و نیروهای سرکوب اشغال کردند و بربلندیها تک تیراندازمستقر کردند تا هر جنبده ای را هدف قراردهند.جمهوری اسلامی با این درجه وحشیگری و اشغال نظامی و سنگر بندی در مقابل مردم معترض و خون به دل، توانست در این روز به سلامت عبور کند و به جهانیان نشان دهد که جمهوری اسلامی هنوز قدرت سرکوب دارد و می تواند سر پا بماند.
این روزها سپری خواهند شد،اما کشمکش و جنگ میان مردم خشمگین و منزجر،با حکومت اسلامی بر سرماندن ونماندن آن صورت مسئله اصلی جامعه است. رژیمی به ظاهر خشن و مقتدر، اما مفلس و درمانده که بحران های متعددی آن را محاصره کرده است ، رژیمی که اقتصادش به گل نشسته و با سیلی صورتش را قرمز نگه می دارد. رژیمی که برای مقابله با مردم به سازش و کردنش با دول خارجی روی آورده است و در مقابل اعتراض و نارضایتی مردم اوج خشونت و سرکوبگری را به سیاست اصلی خود تبدیل کرده است .رژیمی که بخصوص با آغازخیزش انقلابی و کشتارجوانان و زنان و کارگران و دستگیری هزاران معترض، نفرت و بیزاری را از خود دامن زده است و راه هرنقطه سازش و کوتاه آمدنی را کور کرده است. مردم خون به دل دنبال فرصتهایی هستند تا دست قاتلان و سرکوبگران را برای همیشه از زندگی خود کوتاه کنند.
واقعیت این است که مانورهای نظامی و تهدید وارعاب در مناسبات بین مردم و رژیم اسلامی خللی ایجاد نمی کند واین روزهایی درمسیر تحولی انقلابی است .مقاطعی از یک تقابل جدی وکشمکشی دامنه داردر مسیرتحول سیاسی در ایران است . شاخصی است از رویارویی حاد جامعه با رژیمی که مورد قبول نیست و می خواهند از سر راه بردارند. این روزها می گذرند، اما تناقضات و همه آن فاکتورهای اقتصادی ، سیاسی،فرهنگی و اخلاقی که کارگران و زنان و جوانان را به مصاف نهایی با جمهوری اسلامی سوق داده و خیزشهای دی ماه و آبانماه و شهریوررا خلقاندند تشدید شده اند و نبردهای آتی را نوید می دهند.
مردم دراین نبرد ضعف و زبونی و درماندگی رژیم اسلامی را به خوبی مشاهده کرده اند.همه شاهد گسترش نارضایتی و فضای اعتراضی وعزم انقلابی برای تغیر در جامعه علارغم تشدید فضای اختناق و سرکوب هستیم .نه حکومت نظامی و تهدید و ارعاب می تواند دراز مدت دوام بیاورد و نه ما از خواست آزادی و برابری وخلاصی از تبعیض و نابرابری کوتاه می آئیم.از زندانها ی مخوف دولت اسلامی صدای اعتراض زندانیان سیاسی و حمایت از جنبش آزادیخوانه مردم بالاست .جامعه در شرایط انفجاری به سر می برد.رژیمی که جز ابزارسرکوب راه دیگری برای ادامه بقا ندارد باید با تعرض متقابل و گسترش اعتراض و مبارزه توده ای و کارگری علیه فقر وفلاکت و حجاب اسلامی، دستگاه سرکوب آن را فلج کرد.این روزها می گذرند مصافهای جدی تری با توجه به آنچه تا کنون شاهدش بودیم در راه است.