چند روز تبلیغات برای سخنرانی حسن نصرالله این پیام را میداد که قرار است با اعلام جنگ معادلات کنونی جنگ اسراییل – حماس تغییر کند. اما این انتظار بدرجه ای بعد از سخنان خامنه ای و اینکه “دستی نداشتند” و بعدتر قبول “رفراندوم” بیجا بنظر می رسید. اما هنوز این ابهام و انتظار وجود داشت که جنگ نیابتی جمهوری اسلامی با اسراییل ضرورتا خود رژیم ایران را وارد نمیکند اما با اتکا به نیروهای موئتلف اش در منطقه میتواند جلو برود. “دیپلماسی موشکی” حزب الله و پرتاب چند موشک و پاسخ در همین سطح توسط اسراییل، تحرک نیروهای وابسته به رژیم ایران در حمله بسیار محدود به پایگاه های آمریکا و بازهم پاسخ محدود آمریکا، و حتی اظهارات بلینکن بعنوان درک موضوع و رعایت تناسب در واکنش، نشان داد این اقدامات بیشتر آبرو خریدن و برای متحد نگهداشتن نیروهای خودی در داخل و خارج ایران است.
سخنان نصرالله که ادامه مواضع واقعی تر و غیر تبلیغاتی و غیر شعاری رژیم اسلامی بود، تاییدی بر یک توافق برسر دامنه جنگ جاری است. همان موضوعی که رییس پنتاگون آنرا “مهار جنگ” مینامد و این اطمینان که جبهه جدیدی گشوده نخواهد شد، یعنی نه حزب الله و نه جمهوری اسلامی و نیروهای وابسته وارد نمیشوند. لذا اسراییل میتواند مشغول کشتار در غزه و نابودی “متروی غزه” حماس باشد.
رهبری حماس البته در دسترس و تیررس نیست. این تعدادی شبه نظامی، و اساساً و عمدتاً مردم عادی فلسطین، در این قتل عام کشته میشوند. آنچه که از بین میرود حاکمیت حماس بر غزه است و نه خود حماس. همه ظاهراً بر این بها در این مقطع توافق دارند. به نفع همه طرفین درگیر از اسراییل و ائتلاف آمریکا و کشورهای عربی تا جمهوری اسلامی و اسلام سیاسی است که این دور در چهارچوب کنونی پایان یابد. آنچه که در معادله جنگ کنونی اهمیت ندارد انتظارات و تبلیغات خشکه مقدس ها از هر سو است. اینکه با مواضع خامنه ای و نصرالله نیرو از دست میدهند و دیپرشن دامنگیرشان میشود، شبیه تبلیغاتی است که میخواهد اسراییل را نابود کند. همینطور راستهای اپوزیسیون که خواب حمله نظامی به ایران را میدیدند نیز مانند خشکه مقدس های جنبش اسلامی احساس خوبی نخواهند داشت.
رژیم اسلامی مشغول مذاکره با آمریکا و یک پای مذاکرات برای آزادی گروگانها در دست حماس است. بقای حکومت در داخل اساس فلسفه وجودی نیروهای منطقه ای و جنگ و تروریسم و تبلیغات پوک است. در این میان تنها “محور مقاومت” یک ستونش را موقتاً از دست داد و باد تبلیغات هوادارانش خالی شد. معلوم شد این محور بیشتر یک نیروی مزدور است تا جریانی سیاسی و اعتقادی و بدون اجازه ارباب آب هم نمیخورد.
آنچه میماند کم کردن خُسران این ماجرا برای جنبش اسلامی و یافتن چهارچوبی بعنوان “پیروزی” حماس است. همان ایده ای که از روز پنجم جلو آمد، حماس و جمهوری اسلامی برای آن اعلام آمادگی کرد و آن چیزی نیست جز مبادله گروگانها با زندانیان فلسطینی و ثبت ضربه ۷ اکتبر حماس به اسراییل بعنوان “عملیاتی حماسی”. در این میان مسئله فلسطین و مهمتر جان و خانه دو میلیون فلسطینی بازیچه و وجه المصالحه این شطرنج کثیف و خونین شد.
۴ نوامبر ۲۰۲۳