مقالات

منصور حکمت: دخالت گری کمونیستی و تاکتیک و ابتکارات (بخش اول ، به مناسبت روز حکمت ٢٠٢٣) رحمان حسین زاده

تمرکز بحثم در این سمیناربر متد دخالتگرانه منصور حکمت در تحولات سیاسی و اتخاذ تاکتیکهای خلاقانه و ابتکارات بخشأ غیرمتعارف توسط او متمرکز است.قبل از پرداختن به محورهای اصلی مورد بحثم، توضیح کوتاهی را لازم میدانم. شاید این ایراد مطرح شود که در معرفی و بازخوانی این همه دستاوردهای نظری، سیاسی و پراتیکی منصور حکمت چرا من در این بحث بر عرصه دخالتگری و تاکتیک متمرکز شدم و از زاویه تاکتیک و ابتکارات حکمت را معرفی میکنم و به معنایی این شبهه را ایجاد کند که معرفی ناقص، محدود و یک بعدی از او به دست میدهم. در مورد این ایراد احتمالی پاسخم اینست در فاصله ٢١ ساله از دست دادن حکمت به سهم خود در چهارچوبهای پایه ای و درابعاد دیگر به بازخوانی آثار و دستاوردهای منصور حکمت پرداختم از جمله : مبانی کمونیسم کارگری، سلسله مبحث معرفی برنامه دنیای بهتر، حکمت و ملی گرایی و ناسیونالیسم، حکمت و مساله کرد و فدرالیسم، حزب و قدرت سیاسی، نگاهی به ٢٥ سال فعالیت کمونیستی پربار منصور حکمت، حکمت و کمونیسم کارگری در عراق ، حکمت و سیاست سازماندهی ما در میان کارگران، حکمت و تشکلهای توده ای طبقه کارگر، عروج کمونیسم کارگری در حزب کمونیست ایران و علل و نحوه جدایی از آن حزب و بعضی مباحث دیگر. در نتیجه این بحث را در کنار آن مباحث دیگر قرار میدهم و به این ترتیب تصویر یک بعدی از حکمت به دست نمیدهد و امیدوارم در فرصتی این مجموعه را در کتابی منتشرکنم.
دلیل دیگر من برای انتخاب مبحث دخالتگری و تاکتیک این واقعیت است که بخش عمده حیات سیاسی یک حزب سیاسی مدعی قدرت و فعال اتخاذ تاکتیک و ابتکارات و خلاقیت است. آن پدیده ای که در غیاب حکمت در جنبش کمونیسم کارگری و در سطح جنبش کمونیستی ایران آن هم در دوره حاد سیاسی کنونی جامعه ایران به شدت خلأ آن دیده میشود.
منصور حکمت در یکی از مباحثش فکر میکنم همان مباحث حزب و قدرت سیاسی و حزب و جامعه، یک نگرانی عمیق خود را در مورد دو روش فعالیتی نادرست و مرسوم در میان چپ رادیکال و به طور عام کمونیستها گوشزد میکند. دسته اول متد و یا روش مضر جریانات چپی است که برای اجتماعی شدن و توده ای شدن و به زعم خودشان تأمین دخالت گری به رنگ جنبش ها و جریانات غیر کمونیستی و کارگری درمیایند و به دنباله رو آنها تبدیل میشوند، یا بدتر درآنها هضم میشوند.پوپولیسم و راست روی اولین عارضه این ترند است. دسته دوم، آن چپهای رادیکالی هستند، برای حفظ اصولشان، برای منزه نگهداشتن عقایدشان، متد و روش انزواطلبانه را برمیگزنند. کمونیسم کارگری حکمت متد و روش دخالت گرانه و پراتیکی را ارائه کرد. مارکسیسم پراتیک آن درس و تجربه گرانبهایی است که برای ما جاگذاشت. بعد از این مقدمه نه چندان کوتاه اکنون به بحث مورد نظرم ورود میکنم.
تاکتیک، ابتکارات و خلاقیت!
همانطور که اشاره کردم، تاکتیک جایگاه مهمی در حرکت هر حزب و جریان دخالتگرخواستار تصرف قدرت سیاسی دارد. طبعا استراتژی و تاکتیک رابطه ارگانیکی با هم دارند. لازم و ملزوم هم اند. تاکتیک نباید ناقص استراتژی، اصول و پرنسیب هویتی و پایه ای باشد. تاکتیک برای کمونیستها پولتیک زدن نیست، بلکه عمل انقلابی موثر و شفاف است. منصور حکمت در مبحثی به نام “سمینار اوضاع سیاسی و تاکتیکها” در کنگره اول اتحاد مبارزان کمونیست به زبان ساده ای جایگاه تاکتیک را با این بیان مشخص میکند. “این دیدگاهی که یا تاکتیک و حزب را به هم گره میزند یا حزب را جدا از تاکتیک میخواهد بسازد، این دوتا رابطه معینی با هم دارند، رابطه هویت و حرکت. آدم معینی حرکت معینی میخواهد بکند. هر دفعه که میخواهد حرکت بکند که نمی گوید من تقی هستم، میخواهم راه بروم که! میگوید من تقی هستم،امروز گرسنه هستم، فردا تشنه هستم، میخواهم بروم مدرسه، دانشگاه اسم نوشتم، وظیفه من اینه شش کلاس دیگر درس بخوانم، نمیگوید باز وظیفه ام اینست که تقی باشم. این تقی بودن کمونیسم را باید در اسناد دیگری غیر از اسناد تاکتیکی مشخص بکنیم و آن اسناد اسمش هست برنامه و اساسنامه و ….. در همان مبحث در بند پنجمش میگوید، “خط مشی تاکتیکی ما در این دوره ، باید ساختن آلترناتیو پرولتاریای انقلابی در قبال قدرت سیاسی باشد”
در پرتو این نگرش موارد مهم و تابو شکنانه تاکتیک و ابتکارات خلاقانه اساسآ توسط حکمت و نه کس دیگری را مرور میکنیم.
– اولین مورد قابل توجه اتخاذ تاکتیک اتحاد مبارزان کمونیست در سال ١٣٥٨ در برخورد به مسئله ارضی و جنبش دهقانی انتشار جزوه “کمونیستها و جنبش دهقانی پس از حل مسأله ارضی در ایران به قلم منصورحکمت و در این راستا ترجمه هفت مقاله از لنین در باره مسأله ارضی و جنبش دهقانی” توسط اتحاد مبارزان کمونیست از ابتکارات آن دوره است. این مسئله به ویژه در رابطه با اتحاد مبارزان کمونیست قابل توجه است که در حوزه فعالیت اتحا مبارزان کمونیست در تهران و مناطق مرکزی ایران مسئله ارضی و دهقانی تقریبأ مطرح نبود. این مسئله در کردستان و در مقطع محدودی در ترکمن صحرا و بعضی مناطق دیگر مطرح بود. دیگر سازمانهای چپ سراسری و خود کومه له در کردستان که با این مسئله دست به گریبان بود، سیاست روشنی در قبال آن نداشتند. اما اتحاد مبارزان کمونیست که آنوقت یک سازمان کوچکی هم بود، مسئله را تشخیص میدهد و سیاست تاکتیکی راهگشایی را طرح میکند. برای مثال در این رابطه ابراهیم علیزاده دبیر اول کومه له در کتابش به زبان کردی، اشاره کرده، که منصور حکمت بهتر از ما در رهبری کومه له وقت مسئله دهقانی و ارضی در کردستان را تشخیص داده و راه حل برای آن ارائه کرده بود.
– مورد مهم دیگر اتخاذ تاکتیک تشخیص “جبهه های اصلی نبرد طبقاتی در شرایط کنونی دربهمن سال ١٣٥٨ است، که به این شکل این جبهه ها تبیین شده است.
١- مبارزات کارگران و زحمتکشان سراسر کشور برعلیه فلاکتی که نظم سرمایه داری وابسته و بحران ریشه ای تحمیل کرده.
٢- مبارزات انقلابی زحمتکشان کردستان در دفاع و بسط دستاوردهای دمکراتیک انقلاب.
تعیین این دو عرصه در آن مقطع مهم است. اولا، در پیش گرفتن خط مشی کنکرت و نه کلی گویی مرسوم در چپ آنوقت قابل توجه است. ثانیا تشخیص اینکه کدام جبهه های نبرد در آن دوره اولویت دار بوده اند و از جمله در تشخیص آن دوره عطف توجه به مبارزات انقلابی کردستان حائز اهمیت است.
– مورد دیگر ارائه پلاتفرم تاکتیکی پیشنهادی اتحاد مبارزان کمونیست در مقابله با کودتا بوده است.بیانیه ای که در ضمیمه ١ شماره ١ بسوی سوسیالیسم نشریه تئوریک اتحاد مبارزان منتشر شده است. آنوقت طرح کودتا علیه ضد انقلاب اسلامی تازه به قدرت رسیده مطرح بود. یک مورد به نام کودتای “نوژه” شکست خورد. اعلام موضع اصولی در مقابل حرکت کودتایی علیه رژیم هار اسلامی که هیچ همسویی با رژیم اسلامی پیدا نکند و درعین حال علیه اقدام ارتجاعی کودتا که در جهت منافع آلترناتیو بورژوایی میبود، اهمیت جدی دارد. چکیده موضع تاکتیکی خلاقانه حکمت و اتحاد مبارزان این بود، ضمن پیگیری اعتراضات و مبارزات علیه رژیم اسلامی، کودتا حرکت ارتجاعی است و در مقابلش باید ایستاد. رژیم آن را دستاویز تشدید سرکوب در جامعه قرار میدهد. بر سازماندهی مستقل توده ای در جهت تداوم انقلاب تاکید میشود.
– بیانیه تهاجم رژیم عراق و وظایف ما (منظور اتحاد مبارزان کمونیست) است، از دیگر تاکتیکهای پرولتری دقیق در آن دوره است. در آن بیانیه این جمله گویا هست. “بی تفاوتی و پاسیفیسم در برخورد با این جنگ با این بهانه که این جنگ به پرولتاریا مربوط نیست” را نادرست میدانند و این موضع فعال اتخاذ میشودکه علیه هر دو طرف جنگ باید بود. قطع بیدرنگ جنگ را مطرح میکنند. بر صف مستقل اعتراضی علیه جنگ و اثرات ضد مردمی و عوارض آن پافشاری میشود. یک نکته مهم بر سازماندهی اعتراض و مقاومت مستقل در مناطقی که به اشغال ارتش عراق در آمده اشاره میشود. در مجموع تاکتیک پرولتری و اصولی در برخورد به جنگ ایران و عراق که بعدتر هم در حزب کمونیست ایران ادامه پیدا کرد، مهم بود.
– تبیین بخش دوم برنامه اتحاد مبارزان هم بسیار مهم بود. بعد از چند دهه اتحاد مبارزان کمونیست برنامه کمونیستی مشتمل بر دو بخش طبق ادبیات آن دوره بخش حداکثر و بخش حداقل را تدوین کرد. بخش اول برنامه هویتی و کمونیستی و بخش دوم، بخش مطالباتی که با اتکا به مبارزه و اتحاد و تشکل کارگری و توده ای به سرمایه داری حاکم باید تحمیل شود. توضیح منصور حکمت این بود، جریان ما هم انقلاب و هم رفرم هر دو را میخواهد و همزمان که همیشه نگاهش به گردآوری نیرو برای به سرانجام رساندن انقلاب کارگری است، در عین حال یک لحظه از مبارزه برای بهبود شرایط کار و زندگی کارگر و مردم در جامعه غافل نیست. مارکسیسم پراتیک و دخالتگرانه منصور حکمت اینچنین در تدوین برنامه کمونیستی منعکس است. همین متد در تدوین برنامه حزب کمونیست ایران و سپس درتدوین برنامه دنیای بهتر توسط منصور حکمت اد امه پیدا کرده و تکمیل و تدقیق تر هم شده است.
در بخش دوم این مبحث به برخی از تاکتیکها و ابتکارات بسیار تاثیر گذار و خلاف جریانی منصور حکمت از مقطه سال ١٣٦٠ شمسی به بعد میپردازیم.
ادامه دارد
***