مقالات

شکست ایدئولوژی اسلامی در مدارس؛ دوام بنگاه سازی در مدارس وادامه مبارزات معلمان! فاطمه عسگری

علی رغم تبلیغات مختلف حکومت هار اسلامی در رابطه با جایگزین کردن طلاب با معلمان وزارت آموزش و پرورش، دست به استخدام ۷۲ هزار معلم جدید زده است که خود به نوعی نشان می‌دهد که حکومت هرچند که خواهان از بین بردن سیستم آموزشی کشور بوده ولی در عمل مجبور به استفاده از معلمان در عمر تحصیل می‌باشد.
نمونه ها از عدم موفقیت آموزش و پرورش در مغزشویی و مسموم کردن به ایدئولوژی اسلامی دارای فکت ها و نمونه های بسیاری مخصوصا در چند سال اخیر می‌باشد. نمونه هایی همچون مسخره کردن دروس دینی توسط دانش آموزان در پلتفرم های اینترنتی از دوران کرونا تا به امروز، مسخره کردن وبی اعتنایی دانش آموزان در چند مدرسه به طلبه و آخوند هایی که اخیرا به مدارس تحمیل شده اند و تمسخر مذهب و مراسمات مختلف مذهبی تحمیل شده از سوی حکومت اسلامی در مدارس خود گواه شکست هرگونه دست اندازی مذهب در مدارس و سیستم آموزشی کشور دارد.
علاوه بر این فکت ها حضور دانش آموزان دختر و پسر در خیزش انقلابی شهریور ۱۴۰۱ به عنوان نیرویی نوظهور در عرصه مبارزات انقلابی و به آتش کشیدن حجاب این سمبل بردگی اسلامی بر زنان دلیلی محکم بر کارساز نبودن هرگونه تحمیل ایدئولوژی مذهبی در کلیت سیستم آموزشی کشور است. اتفاقا رژیم اسلامی پس از همین مبارزات دانش آموزی و دانشجویی و به زیر پا انداخته شدن کلیت مذهب لمپن اسلامیست که تلاش میکند به هر طریقی که شده ایدئولوژی ورشکسته اسلامی خود را به مدارس و دانشگاه تحت عناوین مختلف تحمیل کند، اما همیشه با شکست روبرو میشود.
در پی تمامی شکست های پروژه اسلامیزه کردن مدارس و دانش آموزان، رژیم با بی شرمی تمام بخشی از مساجد را می خواهند به آموزش و پرورش جهت تحصیل در این مراکز خرافه و تعفن اختصاص دهند.
دوام بنگاه سازی از مدارس و سیستم آموزشی پایه!
مسئولین مربوط به آموزش و پرورش اذعان می کنند بر چگونگی دریافت شهریه در مدارس نظارت داشته و از دریافت غیرقانونی شهریه جلوگیری میکنند. این یک دروغ محض است و هدفی جز پر کردن جیبشان ندارند.بطوری که از طرفی بخشنامه داخلی به مدیران مدارس جهت اخذ هزینه هایی همچون کمک به مدارس دولتی صادر می‌کنند.
در همین حال در رسانه های حکومتی مسئولین مختلف آموزش و پرورش همواره به دروغ اعلام میکنند بعضی از مدارس را بعلت دریافت شهریه اضافی جریمه کرده و شهریه های مازاد را به اولیا برگردانده اند.به غیر از مدارس دولتی شاهد افزایش سرسام آور شهریه ها و هزینه های مختلف در مدارس غیرانتفاعی هستیم که عملا به بنگاه سرمایه داری در سیستم آموزشی بدل شده است.وجود مدارس غیرانتفاعی عملا چیزی جز سرکیسه کردن مردم و افزودن به ثروت موسسان ان نیست که اکثر شامل خانواده های رزمندگان، ایثارگران و افرادی می‌باشد که به رانت حکومتی مربوطند.
نقش جانبازان ،خانواده به اصلاح حکومتی «شهدا» و بخصوص آخوندها به عنوان مؤسس، دلیل دیگری بر اثبات طرفدارای آنان از برنامه های چپاولگرانه حکومت اسلامی در جهت غارت جیب مردم است.از سوی دیگر همین موسسات هستند که با قراردادهای توافقی و کوتاه مدت و موقت و معیشتی پائین تر از خط فقر معلمان را نیز در کنار خانواده دانش آموزان به آنان تحمیل میکنند.
در چنین شرایطی که فقر، فلاکت و تورم جامعه را فراگرفته، شاهد خودکشی دست کم ۵ دانش آموز در مدت اخیر در پی نا امیدی و فلاکت و فقری که خانواده هایشان را فراگرفته هستیم و بر همین اساس و بر طبق گزارشات در چهار سال گذشته بیش از ۱۰ میلیون دانش آموز از سر فقر و ‌نداری ترک تحصیل کرده اند.
دوام مبارزات طبقاتی معلمان شاغل و بازنشسته!
معلمان در سراسر کشور مشخصا از دهه نود شمسی دست به اعتراضات مختلف زده و حول شوراهای صنفی و شورای هماهنگی تشکل های فرهنگیان همواره بخاطر معیشت و منزلت خود دست به اعتراضات و اعتصابات مختلف زدند.رتبه بندی و همسان سازی جز خواستهای معین فرهنگیان شاغل و بازنشسته بوده اما چیزی جزسرکوب وانتظارنگه داشتن آنان از سوی حکومت بدنبال نداشته است.
در مضحکه طرح رتبه بندی شاهد دور زدن آن به شکلهای مختلف از طرف بالا دستها بودیم که‌ در نتیجه آن نه تنها حق به حقدار نرسید بلکه اجرای رتبه بندی در مورد ۴۰۰ تن از معلمان که فعالیت‌های صنفی داشتند بنا به دستور مسئولین آموزش و پرورش به عنوان جریمه فعالیتهای ‌پیشروشان عملا اجرا نخواهد شد.
در نتیجه اکثریت آشکار معلمان و فرهنگیان در پی دوام استثمار طبقاتی و انواع فشارها و تهدیدات در پی بیان خواستهای طبیعی شان و در زیر سایه فقر و فلاکت تحمیل شده باید به مبارزات طبقاتی خود ادامه دهند.
ادامه اعتراضات مداوم و سراسری بازنشستگان کشوری در پی عدم اجرای همسان‌سازی حقوق، عدم بهره‌مندی مفید از بیمه خدمات درمانی و سایر خواستهایشان نشانگرلزوم دوام مبارزات پیگیر کف خیابان و همبسته با سایر بخش های زحمتکش و مزدبگیر جامعه جهت عقب راندن حکومت اسلامی و گرفت خواستهای خود می‌باشد.
وضعیت کنونی این سوال دردناک را مقابل فرهنگیان و بخصوص بازنشستگان میگذارد که فلاکت و متحمل شدن اینهمه بدبختی‌ تا به کی؟ بازنشستگان چرا بجای آرامش درسن بازنشستگی که آن هم اخیرا افزایش یافته است، مشغول کار در سنین کهولت باشند؟
امروز دیگر بازنشسته و شاغل به این نتیجه رسیده اند راهی غیر از اعتراضات منسجم و گرفتن حقشان در کف خیابان ندارند . هدف ازاین مبارزه تنها رسیدن به خواسته های حداقلی معلمان وفرهنگیان نیست، بلکه هدف کلیت سیستم سرمایه داری هار اسلامی است که باید سرنگون شود و نه تنها فرهنگیان ومعلمان که کل گارگرو زحمتکش جامعه به رفاه وآسایش و برابری دست یابند.
قطعا پیوستن به تشکل های صنفی و بخصوص شورای هماهنگی تشکل های فرهنگیان وظیفه بخش های ساکت مانده بدنه معلمان و سایر فرهنگیان در سراسر کشور بوده تا بتوان از این طریق به صورت سازمان یافته و با پرداخت هزینه های کمتر گام های پیشروی مبارزاتی برداشته شود.
28 دی 1402