مقالات

در باره “کنفدراسیون کار” گفتگوی برنامه چالش با سیاوش دانشور

 

امیر عسگری: خبر اعلام “کنفدارسیون کار ایران” را داشتیم. شما هم مطلبی در نقد این تشکل انتشار دادید. حزب کمونیست کارگری – حکمتیست در اینمورد چه نظری دارد، آیا مثبت میدانید، مخالفید یا موافق؟

سیاوش دانشور: حزب حکمتیست طرفدار آزادی بیان، طرفدار تشکل و تحزب است، طرفدار اینست که گروهبندی های مختلف انسانها بتوانند در اشکال مختلفی متحد شوند، و برای خواست و تمایلاتی که دارند مبارزه کنند. در نتیجه از این سر که ما “موافق” یا “مخالف” تشکیل نهادی، کمپینی، جمعی یا حزبی باشیم، موضوعیتی ندارد. فکر هم نمیکنم کسی از این سر مخالف باشد که آدمهای معینی بیایند گروهی یا جریانی را اعلام کنند و یا قصد انجام کاری را به دیگران اطلاع بدهند.

اما عنوانی که انتخاب شده بشدت سوال برانگیز است. “کنفدراسیون کار” اولا ارجاع میده به طبقه کارگر، دوما به یک سازمان سراسری بین المللی. در شرایطی که نه در ایران و نه در خارج کشور ما با چنین موقعیتی بسیار دور هستیم، بیشتر شبیه فیل هوا کردن نمایشی است. این اقدام ارتباط مستقیمی با یک حرکت مادی، یک حرکت واقعی مبارزاتی، چه در داخل کشور چه در خارج کشور، توسط طبقه کارگر برای تشکل و انسجام ندارد. این اقدام تداوم یک سنت و یک خط غیر کارگری است که بیرون طبقه تلاش میکند سازمانهایی بنام طبقه درست کند و بموازات آن حرکتش را پیش ببرد. به همین دلیل است که برخلاف سنت شورائی خود طبقه کارگر و مثلا مجامع عمومی هایش و یا اشکال دیگر سازمانیابی و سنتهای مبارزاتی تاکنونی، این جریان فوق العاده زیرزمینی، غیر شفاف، شک برانگیز، آنهم در محیط باز و آزاد خارج کشور یکهو اعلام شده است. نه فعالین طبقه کارگر و نه خود آن جنبش و نه جریانات سیاسی که بالاخره به مسائل جنبش کارگری توجه دارند و دنبال میکنند، اطلاعی نداشتند.

به این معنا غیرجدی بودنش را از همان ابتدا بر پیشانی خودش دارد. این موضوع دلائل مختلفی دارد اما دلیل اساسی‌اش اینست که یک پروژه بیرون طبقه کارگراست، بیرون مبارزه واقعی کارگری است، بدون نمایندگی کارگران است و بشدت تخیلی است. در عین حال به همان اندازه که از نظر مضامین و دیدگاه ها مجموعا در قبال طیف راست دست و دلباز است، در مقابل چپ و آرمانهای کارگری منقبض و حساس خود را نشان میدهد. بیشتر به حرکتهائی شبیه است که یک تشکل سازی فیک و ظاهری را برای اهداف دیگری شکل میدهند.

قبل از اینکه من قضاوتی راجع به خود این نهاد بکنم، این سنت ادامه سنتی غیر کارگری است که خارج طبقه تلاش میکند برای کارگر سازمان و تشکل و یا اشکالی از تشکل ایجاد بکند. به این معنی هر سنتی که استخوانبدی اش را به بیرون مکانیزمهای واقعی و سوخت و ساز درونی طبقه کارگر میگذارد، بیرون سنتهای واقعی مبارزه اجتماعی طبقه کارگر میگذارد، علی القاعده از سنت و روش طبقات دیگر تبعیت میکند و به اهداف آنها خدمت میکند و به این معنا خیری به کارگر نخواهند رساند.

اینکه حزب ما تشکیل این نهاد را مثبت میبند یا نه، به لحاظ حقوقی این جمع و هر کسی حق دارد نهادی تشکیل دهد و کاری انجام دهد. بعنوان یک محفل و عناصر میتواند هر نهادی را تشکیل بدهند. ولی تا به جنبش کارگری ایران برمیگیرد، این نهاد به جنبش واقعی کارگری کمترین کمکی نمیتواند بکند، سهل است، با این مضامین اوضاع را بیشتر مخدوش میکند. همین روش این نگرانی را در ذهن تعدادی ایجاد میکند که اینها با این عنوان پرطمطراق و توخالی و سازمان سراسری بین المللی با تعدادی انسان معدود کمتر از انگشتان دو دست و مخفی، چیزی را اعلام کنید که وجه المصالحه برای پروژه های دیگری قرار بگیرد. این نگرانی بطور واقعی وجود دارد.

به هر حال بحث ما این هم نیست چون همین امروز چنین پروژه ای موضوعیت ندارد. جامعه امروز ایران و فضای بین المللی هم در قبال جمهوری اسلامی این نیست. ولی در آینده بله، وقتی که لازم میشود که سر کارگر و مبارزه انقلابی مردم را زیر آب بکنند، آنوقت حتما آنها به دولت انتقالی احتیاج دارند، حتما به آلترناتیو سازی احتیاج دارند، حتما به “شاخه کارگری” و “شاخه زنان” و بخشهایی که در جامعه بیشتر مد نظر است و یک جنبش واقعی و زنده اند نیاز دارند و چنین شاخه هایی را به شکلی ظاهری در خدمت آن حرکت و اهداف سیاسی شان درست میکنند. اما همین امروز که داریم حرف میزنیم، نه چنین زمینه اجتماعی وجود دارد و نه چنین مسئله ای موضوعیت دارد و نه چنین جریاناتی میتوانند چنین امیدواری داشته باشند.

این پروژه بدنبا نیامده ناکام ماند. این برای ما جای خوشحالی نیست. اینکه این نهاد هنوز اعلام نشده همینطورریزش میکند، چیز بیشتری به ما نمیگوید که اگر شما اقدامی را بیرون یک جنبش واقعی، بیرون یک مبارزه و حرکت واقعی و بیرون اهداف و منافع واقعی آن جنبش انجام دهید، سرنوشتی جز آنچه این باصطلاح “کنفدارسیون” از ابتدای کارش با آن مواجه شده نخواهد داشت. به هر حال ما این مسئله را مربوط به مبارزه کارگری و جنبش کارگری و یا نقطه ای در ادامه سیر تشکل و تحزب و تلاش های جنبش کارگری نمیدانیم.

٧ مارچ ٢٠٢٤