مقالات

آزادیهای وسیع برای جوانان, همین امروز! هلاله طاهری

آزادیهای وسیع برای جوانان, همین امروز!
هلاله طاهری
“کاربری وینی” یک برنامه یوتیوب و اینستاگرامی است به نام “بلایند دیت” با چند میلیون فالوور جوان که چند روز پیش از طرف رژیم بسته شد. چرا؟ چون وینی, این مرد جوان “ناهنجارشکنی ها”یی را اجرا میکردند که خامنه ای در نماز فطر چند روز پیش هشدار داد که “با آن مبارزه خواهند کرد”. به زبانی دیگر این برنامه یوتیوبی به بیضه های اسلام فشار آورده بود. روز روشن یک جوان خطاب به جامعه جوانان به زبانی ساده نیازهای نسل خود و ابتدایی ترین حقوق انسانی را به بحث میگذاشت و از جامعه جوانان نظرخواهی میکرد. در مناظره ها با جوانان آشکارا پرده از طرح “حجاب و عفاف” و آپارتاید جنسی برمیداشت. مصاحبه کننده ها در حرفهایشان عملا میگفتند که این فسیلهای بی مصرف و اما درقدرت در جامعه امروز ما جوانان چه کاره اند؟ اما رژیم بالاخره برای ادامه حیاتش میکوشد که اوضاع را با فرمت اسلامی حفظ کند. برای همین خامنه ای در پیام عید فطر رو به جامعه مردم را تهدید به انتقام و سرکوب کرد. در ضمن این را هم اضافه کرد که “ما کسی را با اجبار دیندار نمیکنیم”. اینرا هم برای این گفت که بگوید ما شاهد قدرت دوفاکتوی زنان وجوانان-دولت هستیم که به ما تحمیل شده اما برای به تمکین کشاندن زنان و جوانان راه داریم. برای مقابله با این وضعیت اجرای بلامنازع طرح “حجاب و عفاف” را دوباره به میدان کشانده اند.
این نسل جوان در ایران دسترسی به نیازهایش را همین الان میخواهد و منتظر هیچ وعده ای برای آینده دور نیست و از تهدیدات هیچکسی هم نمیترسد. همین نسل بارها شورشهای انقلابی کرده و با نافرمانی هایش آزادیهایی را به رژیم تحمیل کرده است. در سال۱۴۰۱ دست به یک خیزش انقلابی زد که هنوز پس لرزه های آن بر تن اسلامی ها و دولتشان مانده است. هنوز آتش این نسل شعله ور است. جمهوری اسلامی خیلی وقت است که مسابقه نمایش قدرت از طریق فشار و خشونت را به جوانها و زنان باخته است. از درون رژیم عده ای که عقل دیدن حقایق را دارند در توصیف وقایع روز میگویند” ” حقیقت این است که اوضاع بسیار بد است!” معمولا عقل سلیم در میانشان بسیار نادر است که ببینند با این مغز عصر حجری یک مشت آخوند چطور میتوان میلیونها جوان را متقاعد کرد که زیر عبا و لای برگهای قران ۱۴۰۰ ساله نیازهای امروزی جوانان را برآورده کنند. درست است که نسل جوان در خاک ایران به دنیا آمده اند اما آرزوهای این نسل در ایران همان آرزوهای جوانان در سراسرجهان است. جوانان, نسلی اند که سریعا از هم یاد میگیرند حتی اگر هر روز آنها را از جستجوی حقیقت منع کنند. همیشه راهی برای کشف حقایق زندگی جوانی خود و ورود به دنیای بزرگسالان میابند حتی اگر پاهایشان را زنجیر و دهانشان را ببندند. این جبرطبیعی در انتقال نسلهاست. نسل جوانتر همیشه از نسل قبل تر خود جلوتر است. تازه های زندگی را میگیرد و کهنه ها را کنار میزند. منتقد نسل قبل از خود است. تغییر و به جلو رفتن خاصه طبیعی نسلی ست که در حال کشف جهان دوروبر خود است تا مسئولیت جامعه را درآینده به عهده بگیرد. آیا میتوان جلو این حرکت انسانی را با زور گرفت؟ درست است که رژیم بی قفه کشتار به راه انداختند, خونها ریختند, زندانها را پر کردند, خانواده ها را عذار دار کردند ولی نمیتوانند روند این حرکت طبیعی را قطع کنند. ما میبینیم که دو فاکتو امروز جوانان و حکومت هر دو در جامعه حکم میرانند. خیابانها را بار دیگر نگاه کنید. پارکها, کوهها و دره ها, میحط کار و دانشگاه و مدارس را, چه میبینیم؟
حقیقت این است که این رژیم در مقابل دو نسل بعد از انقلاب پنجاه و هفت بسیار شکست خورده و در این اواخر خیلی چیزها, از جمله حجاب و بیرق اسلامی و آپارتاید جنسی را به دهه هشتادی ها باخت. اما کشتار و خشونت عریان این رژیم علیه مردم از یک طرف, و میدان دادن به جهل و خرافه به همراه فقر اقتصادی و فرهنگی در جوامعی مانند ایران و افغانستان به کمک دولتهای اسلامی و نیروهای اسلام گرا در خاورمیانه و رشد فاشیسم در اروپا, همه و همه فشار بر مردم را از هر لحاظ چند برابر کرده و خشونت عریان و بردگی را افزایش داده است. جمهوری اسلامی در بطن چنین شرایطی به حیاتش ادامه میدهد. مذهب, همه جا و هر زمان که نیاز بوده در خدمت دولتهای حاکم و سیستم سرمایه داری چون ماشینی ست که در سیاست, فرهنگ, اقتصاد و زندگی روزانه برای سرکوب مردم بکار میبرند. لازم باشد به وقت خود حرکت این ماشین را کُند و حتی میتوانند آنرا برای مدتی از کار باز دارند اما هرگز از بین نخواهند برد. خمینی را امریکا و فرانسه و انگلیس به ایران تحمیل کردند. طالبان را امریکا به قدرت رساند. سپس رژیم جمهوری اسلامی به قدرت رسیده به نوبه خود دهها گروه اسلامی و تروریستی را ساخت و به جان منطقه انداخت. یکی پس از دیگری در عصر فاشیسم به جان زنان و جوانان, مردم و کارگران افتاده اند تا بتوانند منطقه را برای سرمایه دران و دولتهایشان بدون هیچ دغدغه ای برای برده داری مطلق آماده سازند. مردم ایران و مبارزاتشان اما امروز سنبل مقاومت در منطقه شده اند. این زنان و مردان, جوانان و کارگرانند که اراده کرده اند تا نظم ناخاسته سرمایه داری و جمهوری اسلامی را زیرورو کنند. هیچ جایی را نمیتوان یافت که چنان آشکار و عیان در تقابل با مذهب, با رژیم و ابزارهای جنگی اش تا این حد نترس در میدان جنگ دوام بیاورند. به جهان نشان دادند که حریف خود را در زمین خودی و با نیروی خودشان حاضرند زمین بزنند. نشان دادند و میدهند که برای در هم کوبیدن ماشین جهل و سرمایه, نیروی انسانی باید بپا خیزد: نسل جوانی که درمسیر رشد و تکامل خود ماگزیمال ترین آرزوها را میخواهد بدست آورد, زنانی که زن ستیزی در دین اسلام را هر روز تجربه کرده و دیگر تحمل نخواهند کرد, مردانی که سعادت زندگی خود را در آزادی و زیست برابر با شریک زندگی و خواهران و مادران خود میبینند, و جامعه ای که معیارش برای سالم ماندن از آزادی انسانها, برابری کامل میان زن و مرد و سلامت عمومی جامعه نشئت میگیرد. جوانان یکی از پر تحرکترین نیروی این تغییر زیرورو کننده اند. برای رسیدن به یک جهان آزاد, برابر و برپایی حکومتی که ضمانت یک زندگی همراه با امنیت, رفاه و مدرن را به سرانجام برساند نقش جوانان بسیار برجسته است. هیچ انقلابی بدون شرکت وسیع جوانان به سرانجام نمیرسد چرا که آینده از آنِ آنهاست.