چند روز بیشتر به ۸ مارس روز حهانی زن باقی نمانده. برای همه روزها و برای روز ۸ مارس تاریخ شرمنده زنانی خواهد بود که خلاف میل و اراده خود به شیوه ای از زندگی تن دادند که تبلور عریان بیحوقی، تحقیر و فرودستی بوده.
آنچه زنان در دنیا و خصوصا در خاورمیانه در سایه مذهب و نظم سرمایه تجربه کردند در یک نوشته نمیگنجد. اقیانوسی از بیحقوقی و نابرابری و تحقیر به صرف زن بودن مابین زنان و سنتهای پوسیده حاکم بر این جوامع وجود دارد که جز با محو کامل این قوانین و این بربریسم حاکم با چیز دیگری پر نخواهد شد.
سرنوشتی محتوم که دو راه در مقابل زنان قرار میدهد، تسلیم به خواست و اراده مردسالارانه یا مرگ در قبال عصیان و سرپیچی از قوانین و سنتهای از قبل تعیین شده.
زنان افغانستان در قرن ۲۰ در میادین ورزشی توسط طالبان سربریده شدند، در جمهوری اسلامی کاردآجین شدند و سرهای بریده شده شان در خیابانها به نمایش درآمد و توسط داعش در بازار بردگان در قرن ۲۱با پول و طلا معاوضه و مبادله شدند. در نیجریه و در شیلی و در ایتالیا مورد خشونت و تجاوز قرار گرفتند اما هنوز دست از مبارزه برای یک زندگی شایسته انسان امروز نکشیدند. اخبار خودسوزی ها و خودکشی های زنان دیگر کسی را متعجب نمیکند. راهی برای فرار از زنده بودنی که با سلب اختیار و اراده همراه است.
در خیزش انقلابی شهریور در پی فاجعه قتل دولتی مهسا امینی، زنان میدان و مفری برای اعتراض به همه قوانین نوشته و نانوشته ضد زن پیدا کردند و در اولین اقدام حجاب این نماد بیحقوقی و فرودستی زن و بیرق اسلام سیاسی در منطقه را به آتش کشیدند. اینبار آتش را نه بر جان خود که بر نماد ستم و تحقیر خود زدند. زنان بجان آمده از ستم و سرکوب ۴۰ ساله اینبار علنی و رودررو علیه حاکمیتی بغایت ارتجاعی و ضد زن پرچم نه به کلیت نظام را در دست گرفتند و نقش برجسته ای در رهبری اعتراضات خیابانی ایفا کردند. زنانی که تا دیروز تنها با خواست بچه داری و فرزند آوری و رعایت حجاب جهت حفظ سلامت اخلاقی مردان مورد خطاب قرار میگرفتند در شهریور ۱۴۰۱ صفوف هزاران نفره از مردم معترض را هدایت و رهبری کردند و خواست آزادی و برابری را در مقابل جامعه قرار دادند. فریاد دست مذهب از زندگی ما کوتاه، نه به فقر و فلاکت، نه به تحقیر و بیحرمتی و نه به آپارتاید جنسی ۴۴ ساله در طی آن روزهای شورانگیز به سراسر جهان رسید و موجی از حمایت و همراهی و همبستگی را با این خیزش ایجاد کرد.
زنان پا به عرصه مبارزه ای گذاشتند که اوباش ضد زن به خواب هم نمیدیدند. جمهوری اسلامی با اعمال خشونت و ایجاد رعب و وحشتی بیسابقه در تلاش آخر برای ادامه بقای حکومتش توانست حضور علنی در خیابان و دانشگاه و مدرسه و محله را خاتمه دهد اما آتش زیر خاکستر را هرگز مهار نکرد. ماههای پس از سرکوب خیزش شاهد ایستادگی زنان در مقابل نیروهای سرکوب و اعتراضات معلمان بازنشستگان و کارگران بودیم و این اعتراضات تا امروزهم ادامه دارد. عاملان سرکوب و حافظان سرمایه برای حفظ وضع موجود هر کسی را که به نظرشان خطری برای حفظ این نظام سرکوبگر بود به اسارت گرفتند. از روزنامه نگار و استاد دانشگاه و دانشجو تا کارگر و زن خواهان برابری را به زندان انداختند تا به خیال خام خود “غائله” را برای چند صباحی هم که شده خوابانده باشند.
در این یکسال و اندی پس از خیزش ۱۴۰۱به هر ترفندی متوسل شدند تا وضعیت جامعه را نرمال نشان دهند. از چند هفته پیش هم به مناسبت سیرک انتخابات “پرستوهای” اجیر شده خود را بدون حجاب در رژه ای مضحک بسیج کرده اند تا مردم را به رای گیری وشرکت در انتخابات تشویق کنند. این نمایش چندش آور این ترفند کثیف اولین بار نیست که به دست ج.ا سازمان داده میشود. این سیرک مشمئز کننده که گویا میخواهد بگوید بدون حجاب هم رای دادن و اعلام وفاداری به نظام قبول است، کوچکترین ربطی به خواست اختیار و انتخاب زنان برای یک زندگی عاری از ستم و نابرابری ندارد. جواب این نمایش مضحک و چندش آور را در ۸ مارس باید به حکومت داد.
در ۸ مارس با تاکید بر حقوق جهانشمول زنان در سراسر جهان و در همه عرصه به هر شکل ممکن علیه این نوع نمایشات و ادعاهای دروغین حقوق زن در جمهوری اسلامی، پرچم برابری واقعی زنان و مردان را بدون هر اما و اگر و تعلق زبانی و جغرافیایی و قومی در دست بگیریم. روز جهانی زن را سوسیالیت ها و فعالین کمونیست حنبش زنان به جهان نابرابر تحمیل کردند. گرامیداشت این روز و ادامه تلاش برای برآورده کردن خواستهای مبارزاتی زنان در همه عرصه ها از جنبش کارگری و مبارزات زنان در یک قرن پیش تا کنفرانس بین المللی زنان به رهبری کلارا زتکین در کپنهاگ در سال ۱۹۱۰ و ثبت 8 مارس به نام روز جهانی زن امروز بیش از هر زمانی موضوعیت و اهمیت دارد. از یاد نبریم مرضیه طاهری کارگر ریسندگی را که بدلیل گیر کردن مقنعه در ماشین ریسندگی جان خود را از دست داد! از یاد نبریم ازدواج های اجباری را، فریاد باید زد قتل های ناموسی را، یاد کنیم از رومینا و مونا و هزاران دیگری که جان عزیزشان گرفته شد چون تن به مردسالاری و فرهنگ منحط مذهبی ندادند. یاد کنیم از هزاران زن دیگری که قربانیان خاموش بربریسم سرمایه و مذهب شدند و نامشان جایی برده نشد.
با یاد و خاطره مردان و زنان شجاع و سرهای نترسی که در خیزش انقلابی شهریور حماسه آفریدند، با رقص در خیابان پایه های آپارتاید جنسی را لرزاندند و در شهرها و محلات با حجاب اسلامی آتش افروختند و هلهله کردند یکبار دیگر جمهوری اسلامی را با کابوس اعتراض و فریاد رسا علیه نابرابری و زن ستیزی و ستم جنسیتی روبرو کنیم.
در 8 مارس امسال با الهام از آن روزها و غلیان آن خشم فروخفته و آگاهی کسب شده از آن خیزش، پرچم ۴۴ سال مبارزه پنهان و آشکار اما مداوم علیه بیحقوقی و فرودستی را بر هر شکل ممکن دردست بگیریم واجازه ندهیم این روز در سکوت حقنه شده از سوی جمهوری اسلامی و ارگانهای سرکوب این حکومت به پایان برسد. فرصت این شادی و پیروزی را به حکومت و اوباشان سرکوبگرش ندهیم.
29 فوریه 2024