مصاحبه ها

کمونیست می پرسد درباره انتخابات در کشور آلمان با جلال محمود زاده

کمونیست می پرسد
درباره انتخابات در کشور آلمان
با جلال محمود زاده
کمونیست: روز ۲۳ فوریه انتخابات در آلمان بر گزار شد. برخلاف سالهای قبل چرا این بارانتخابات پر سر و صدا و مهم بود؟
جلال محمودزاده: یکی از مشخصات این انتخابات شرکت بالای مردم بود. ۸۴% یعنی تقریبا ۵۰ میلیون نفر از ۵۹ میلیون دارنده حق رای در رای گیری شرکت کردند. از آخرین باری که در انتخابات در آلمان تا این حد مردم در انتخابات مشارکت داشته اند، ۳۵ سال پیش (۱۹۹۰) میگذرد.
بعلاوه رشد سریع احزاب راست افراطی در این زمینه، مردم آلمان را از خواب خرگوشی بیدار کرد. بعد از اینکه حزب محافظه کار سوسیال مسیحی با همراهی حزب راست افراطی( آ.ف.د) لایحه محدودیت حقوق پناهندگی را به مجلس آوردند، مردم خطر پیوند این دو تا جریان را حس کردند و بر علیه آنها به خیابانها آمدند. در عرض سه الی چهار هفته گذشته قریب ۷ میلیون نفر در سراسر آلمان به خیابانها آمدند. با توجه به تاریخ گذشته آلمان، حافظه مردم خوب میداند که وقتی دست راستیها از پناهندگان و خارجیان شروع میکنند طولی نمیکشد که نوبت به خود آنها هم برسد.
در تظاهراتهای متعدد شهر کلن، ۸۰% پلاکاردها در دست مردم بودند که با دست ساخته بودند و دست نوشته های خودشان بر روی آنان یود. تعداد زیادی خانواده با کودکان خود در راه پیمایی بودند که فرزندانشان طبلهای کوچکی در دست داشتند و آنها را به صدا در میاوردند. نواختن این طبلها یادآور فیلم به یاد ماندنی” طبلهای حلبی” است که کودکی با ریتم صدای طبل حلبی خود، آغاز و پایان کشتارهای نازیها در خیابانها را به نمایش میگذارد. اینها همه نشان از نگرانی عمیقی است از صدای پای آهسته ولی مداوم نازیسم. نگرانیهای جدی مردم، بخاطر حال و آینده خود و فرزندان خود هستند نه فقط بخاطرپناهندگان ومهاجرین.
کمونیست:نتیجه انتخابات نشان میدهد که جامعه آلمان نسبت به انتخابات قبلی بیشتر به راست چرخیده، علت چیست ؟ شما مسئله را چگونه می بینید
جلال محمود زاده: درسته، اعداد هم این را میگویند. محافظه کاران۲۸،۵% و راست افراطی 21،۵%. جمعا ۵۰% درصد رای دهندگان. رقمی در حدود ۲۵ میلیون نفر. راست افراطی نسبت به ۴ سال پیش درست دو برابر رشد کرده است. این خیلی نگران کننده است. تازه نیمی از ۵۰% بقیه هم احزابی هستند مثل سوسیال دمکراتها و سبزها که در جنگ افروزی در اکراین و پشنیبانی از کشتار در غزه، دست کمی از راستها ندارند.
جامعه شدیدا قطبی شده است. ۲۵% جوانان۱۸تا۲۵به حزب چپ رای داده اند و ۲۱% به راست افراطی(آ.ف.د) رای داده اند. حزب چپ بعد ار اننشعاب سال گذشته به پایین ۵% رسیده بود. در این انتخابات ناگهان قریب ۹% آورد. که خودشان هم باورشان نمیشود و بقیه را هم در شوک و ناباوری فرو برده است.
علت اصلی اقتصاد ورشکسته آلمان است. بخصوص بعد از شروع جنگ در اکراین و تبعات آن یعنی گرانی گاز ، برق ، خدمات ، موادغذایی و بیکارسازیهای وسیع در صنعت اتومبیل و فلزات ، فقر نسبی را به طبقه متوسط جامعه هم تحمیل کرده است.
اشاعه خود فضای جنگی در اروپا و بخصوص در آلمان، تبلیغ روزمره خطر حمله روسیه به آلمان، ترساندن مردم از پناهندگان و خارجیان به بهانه ترورهای اخیر بدست تروریستهای اسلامی، تبلیغ اینکه امنیت اجتماعی در خطر است، میلیتاریزه کردن دولت، افزایش سرسام آور بودجه نظامی و در مقایل محدود کردن خدمات اجتماعی ، زمینه را برای رشد ایده های دست راستی آماده کرده است.
حزب دست راستی (آ.ف.د) با شعار عامه فهم ” مالیات مردم را خرج جنگ نکنید” ،” با روسیه صلح کنید تا گاز و نفت ارزان دوباره وارد شود”، میداندار معرکه سیاست میشود. درحالیکه دولت همچنان بر طبل جنگ افروزی می کوبد.
در این میان شرایط کل جهان ،انتخاب دوباره ترامپ و رشد احزاب دست راستی در اغلب کشورهای اروپا یی هم زمینه را برای بیشتر به راست چرخیدن سیاست در آلمان کمک کرده است.
کمونیست: آینده این اوضاع چقدر نگران کننده است؟ بخصوص برای پناهندگان و مهاجرین.
در مقابل رشد فاشیسم چکار باید کرد؟
جلال محمود زاده: اوضاع سیاسی در آلمان عمیقا نگران کننده است. تا اقتصاد آلمان دوباره جان نگیرد، سیاستهای اقتصادی، ریاضت کشی بیشتری به مردم تحمیل میکند. بعلاوه در چند سال گذشته برای تامین بودجه نظامی از بودجه خدمات اجتماعی کم کرده اند و این سرعت بیشتری خواهد گرفت.
آیا این شرایط، زمینه رشد اعتراضات کارگری را برای دفاع از سطح معیشت خود را بدنبال خواهد داشت؟ معلوم نیست. نتیجه انتخابات گویای چیز دیگری است. اتحادیه های کارگری در چهارچوب قانون اجازه فعالیت سیاسی ندارند و دمشان گیر است. و فعلا با اضافه حقوق چند در صدی سالانه خود راضی نگه داشته شده اند. جریانات و یا احزاب رادیکال خارچ از پارلمان هم هر چند متنوع وبیشمارند ولی نقش اساسی در سوخت و ساز سیاسی جامعه ندارند.
ولی اعتراضات عمومی ضد فاشیستی کم و بیش در خیابانها خواهند ماند. بهر صورت دوران انتظار بعد از انتخابات، مدتی مردم را در کنج افکار نگران خود منجمد خواهد کرد.
در مورد پناهندگان حتما قوانین محدود کننده بیشتری خواهد آمد. که اساسا متمرگز است بر جلوگیری از آمدن بیشتر پناهنده. میخواهند با قوانین جدید در مرزها مانع ورود آنان شوند و حق تقاضای پناهندگی در ورود به مرزها را لغو کنند. میخواهند پناهندگانیکه قانونا مجرم شناخته شده اند در زندانها نگه دارند تا اخراج شوند. و پناهندگانی که ترک خاک گرفته اند در هایمها با محدودیت زیاد نگه دارند. هزینه زندگی آنان نیز کم و بیش تا بحال کم شده و یا به کوپن خوار و بار تبدیل شده است.
مقابله با رشد دست راستیها که حالا قدرت بیشتری در دولت دارند، وارد چالشهای جدیتر و وسیعتری خواهد شد. صدراعظم جدید هنوز دولت را در دست نگرقته، نتانیاهو را به آلمان دعوت کرده است و گفت که “برای حکم بازداشت بین المللی دادگاه لاهه شما راهی پیدا میکنیم.”. این صاف و پوست گنده یعنی قوانین بین المللی همه کشک هستند.
دیروز گزارش رسید که حزب سوسبال مسیحی طی نامه ای حاوی بیشتر از ۵۰۰ سؤال از سازمانها و انجمنهای ثبت شده و ان/جی/ او ها خواسته تا به سؤالات جواب بدهند. تا بتوانند فعالیتهای آنها را بررسی کرده و در صورت لازم کمکهای دولتی را قطع کنند.این سازمانها اغلب علیه دست راستیها فعالیت میکنند و در سازماندهی اعتراضات اخیر بر علیه همین حزب بخاطر همکاری با حزب راست افراطی در آلمان نقش بسزایی داشتند.
این الگوی همان سیستم ترامپ است که ظاهرا موقتی تمام کمکها به سازمانهای غیردولتی را قطع کرده است.
فاشیسم کلاسیک قبل از هر اقدامی ابزارهای دولتی را که تا جاییکه لازم باشد میلیتاریزه میکند. در زمان هیتلر هم قبل ازابنکه سراغ یهودیان بروند، سراغ احزاب، سازمانهای سوسیالیست، اتحادیه های کارگری و آزادیخواهان رفتند. تمام تشکلها را منحل کردند و حدود ۵۸ هزار نفر از آنان را به عناوین مختلف به قتل رساندند.
مقابله با رشد فاشیسم جواب محلی ندارد. چون عروج آن در مرزها توقف نمیکند. تجربه نشان داد که در زمان نازیسم هیتلری، دولتهای ایتالیا و ژاپن هم همدست شدند. هر چند نطفه اولیه آن از آلمان شروع شد.
در آلمان کنونی اگر بجای ۷ میلیونُ ده ها میلیون به خیابانها میآمدند لابد تناسب قوا به نفع ضد نازیستها ، خود را در نتیجه انتخابات نشان میداد. متاسفانه فعلا شرایط در جهت دیگری پیش میرود.
اگر جنگ در اکراین بهر دلیل و به هر شیوه ای تمام شود و ریشه فضای جنگی در سطح حداقل اروپا تخفیف یابد و به طبع آن استیصال، تورم و گرانی کمتر بر گردن مردم سنگینی کند، شاید مردم و چپ و آزادیخواهان بتوانند در شرایط مناسبتری بر علیه رشد فاشیسم عرض اندام کنند.
27 فوریه 2025